سيزدهمين جلسه دادگاه اختلاس بيمه ايران/1

متهم(ج.الف):معدن شن و ماسه متعلق به من نيست/ از (ب.ت) و (م) سوال کنيد

متهم(ج.الف) در دفاعيات خود گفت: معدن شن و ماسه متعلق به من نيست من فقط چک هاي ضمانت را داده ام از (ب.ت) و (م) سوال کنيد.

به گزارش خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران، در آغاز سيزدهمين جلسه دادگاه اختلاس بيمه ايران متهم (ج.الف) درجايگاه دادگاه به دفاع از خود پرداخت و با اشاره به آشنايي اش  با متهم (م) اظهار داشت: شخص (م) از دوستان بنده بوده و قبل از استانداري از طريق همسرش آشنايي داشتيم و در مورد شخص (د.پ) بنده به ايشان مبلغ 500 ميليون تومان را داده بودم.

وي تصريح کرد: روز تحويل پول به  بانک مراجعه  و پول را به(ح)  دادم ولي سر وقت پول پاس نشد و بانک به من گفت که به صاحب  اصلي چک تماس گرفتند که وي سفر خارج از کشور بود.

متهم(ج.الف) ادامه داد: بعد از بررسي بيشتر مشخص شد که طي هماهنگي هايي  توسط بانک چند فقره پرداخت شده که من چيزي را نديديم و اگر هم مبلغي به من داده مبلغش به صورت قرض بوده و اصلا در جريان نيستم چک به صورت دولتي يا خصوصي بوده است.

وي تصريح کرد: بانک خصوصي بوده و چک به صورت يک فقره و بايد بگويم که از تاريخ چک هم مانده بود که به بنده تحويل دادند.

متهم (ج.الف) در باره اتهام وارد شده به خود درمورد شرکت بيمه ايران خاطرنشان کرد: بنده با شخص (ح.ن) توسط (ر.الف) آشنا شدم که درسال 86 هم فوت کرد و بنده که کارمند دولت نبودم و در هيچ گروه و باندي هم فعاليتي نداشتم. به (ر. الف) زميني را فروختم و همانطور که روز اول دفاعياتم گفتم چک مسافرتي بابت زمين بود که آن را به من ندادند و من هم به حساب زمين دادم و در اواخر سال 85 بود که در دفترخانه بابت زمين وکالت دادم ورپس از مدتي اين وکالت باطل شد.

وي ادامه داد: تمامي اين چک ها بابت معامله رد وبدل مي شده که بعد از مدتي هم قرارداد از طرف دفترخانه فسخ شد و بحث هم برروي همان زمين است که من معامله کردم و در مورخ 3.4.85 بنده فقط شخص (ح.ن) را مي شناختم نه از اختلاس اين افراد اطلاعي داشتم و نه کرج و نه تالاري رفته بودم و ازرفتن اين اشخاص به کرج بنده هيچ اطلاعي ندارم.

متهم(ج.الف) تصريح کرد: من اصلا اطلاعي ندارم که شبکه بانکي چه بوده بنده فقط زمين فروختم و معامله کردم که آن را به حساب برادرم گذاشتم و به صورت چک مسافرتي به بانک پرداخت کردم که از طريق وصول چک همگي به صورت بانکي بوده است و توسط دفترخانه هم وکالت و هم قراردادنامه تنظيم شده  و با هيچ کدام از اين اشخاص ارتباطي نداشم.

وي در رابطه با اتهام خود مبني بر اخذ رشوه از طريق مال نامشروع به مبلغ 850 ميليون تومان  گفت: بنده اصلا متوجه نيستم که منظور شما از مال نامشروع چيست؟ من فقط معامله کردم و مرتکب هيچ عمل نامشروعي نشدم بنده از تمام اين جريانات بي اطلاع بوده و فقط زمين فروختم حالا اگر چنانچه اين مبلغ برگشت خورده به من هيچ ارتباطي ندارد من فقط توسط دفترخانه چندين ماشين را خريد و فروش کردم و تمام اقداماتم به صورت قانوني بوده و بازهم مي گويم که از اختلاس اين افراد هيچ اطلاعي ندارم و هر چک مسافرتي که دادم در بانک گذاشتم.

متهم با اشاره به اتهام وارد شده خود در کيفرخواست مبني بر سوء استفاده خاطرنشان کرد: اينکه مي گوييد بنده سوء استفاده کردم چه سوء استفاده اي؟ اينکه گفته مي شود من به اشخاص امتياز داده ام کدام امتياز؟ من واقعا متوجه اين اتهامات نمي شوم.

وي ادامه داد: واگذاري خودرو گران قيمت به برخي از افراد را اصلا متوجه نمي شوم بنده به چه کسي واگذار کرده ام؟ بنده به غير از پسر شخص (م) که دانشجو بود وقتي از آن پرسيدم که اکنون که دانشگاه قبول شده اي چه چيزي مي خواي؟ به من پاسخ داد ماشين مي خواهد و من هم سند ماشينم را به نام پسرم زدم کجاي اين کار جرم است.


(ج.الف) افزود: اتهاماتي که در اين دادگاه به بنده نسبت داد شده آبروي من و خانواده ام را برده است بنده درسال 83 ماشين خريدم که در اميرآباد شمالي به سرقت رفت. اين قولنامه اي بوده که من خريدم و بعد از 15 روز سند زدم و پس از چند ماه به خاطر کارت طلايي ماشين را تحويل گرفتم. لذا پس از آن از آگاهي با بنده تماس گرفت که ماشين سرقتي است و روز پنج شنبه بنده را دستگير و شنبه دادگاهي داشتم و به من اتهامي به مبلغ 100ميليون تومان را نسبت دادند. 

وي بيان کرد: مدتي را که در آن شرکت بودم نه حقوقي و نه ماشيني تحويل گرفتم و تمامي اينها را به (م. ر) تحويل دادم و بنده پس از يک بار ايشان را ديدم شخص(م) آقاي (خ) را که مدير حراست بود پيش بنده فرستاد و وي به دلايلي به شرکت بيمه منتقل شده بود. و درجمع تمامي مستشاران نيز توضيح دادم که آشنايي بنده با (م.ر) بدين گونه بود.


متهم(ج.الف) با اشاره به اتهام نسبت داده شده به خود مبني بر تباني با اموال دولتي تصريح کرد: کدام اموال دولتي را گرفتم؟ معدن، شن و ماسه مربوط به شخص (ب.ت) و (م) است پس به بنده چه ربطي دارد و بنده تماما چک و ضمانت نامه گذاشتم و هيچ تباني با اموال دولتي نکردم و اين اقدامات توسط بنده انجام نشده.

وي درباره اتهام خود مبني بر معاونت در پرداخت رشوه ادامه داد: اين که مي گويند بنده به شخص (م)، (د.پ) و( ح) رشوه دادم من اصلا همچين کاري را انجام ندادم و تا به امروز از (م) نه کاري گرفتم و نه کاري را به او سپردم و به فقط به شخص (م) حدود 12 ميليون تومان بابت تعمير دفترم پرداخت کردم و 20 ميليون تومان نيز از شخص (م) چک دارم و به علاوه اينکه وي قصد داشت خانه اي را قولنامه کند از دفترخانه با من تماس گرفت و در سال 87 به من مبلغي را داد که در ازاي آن چکي را پرداخت کردم. چه کار غيرقانوني از بنده سرزده است و اينکه مي گويند کار غيرقانوني از شخص (ح) خواسته ام و اينکه مي گويند از شخص (د.س) و شخص (م) مبلغي را گرفتم من اصلا از اين اتهامات اطلاعي ندارم و هيچ کار غيرقانوني از اين افراد نخواستم. 

وي افزود: درباره کيفرخواست بنده اشتباه شده است چرا که در يک جا آمده که بنده در روز آشنايي با شخص (د.س) مبلغي را گرفته ام و از سوي ديگر در کيفرخواست قيد شده که (د.س) خود اعتراف کرده که اين پول به صورت ويزيت بوده پس قاعدتا در کيفرخواست بنده هيچ هماهنگي وجود ندارد.

 تهم(ج.الف) درباره اتهام خود مبني بر قواعد ناشي از قرار داد فروش بانك ملت تصريح كرد: بنده در خوي در سال 1380 مبلغ 184 ميليون به علاوه 30 ميليون تومان را ضامن شخصي شده بودم كه پس از متواري شدن وي مجبور به پرداخت اين مبلغ شدم در شركت بيمه معاملات را انجام مي دادم سند و وكالت را مي زدم و سند ماشينم را نيز در اين وكالت نامه به اسم خودم مي زدم.

وي ادامه داد: بنده در بانك ها چه كار غير قانوني را مرتكب شدم؟ دربانك ملت توضيح دادم كه چه پولي را تحويل گرفتم آيا به نظر شما دوست بودن جرم است؟

اين متهم تصريح کرد: درباره بانك ملت ادعاهاي شخص (د.س) نهايت كم لطفي است و نبايد آبروي كسي بي دليل برده شود درباره اينكه مي گويند بنده مبلغ 2 ميليارد تومان را به شركتي كه وابسته به بانك ملت است پرداخت كردم كاملا كذب محض است.

وي درباره وضعيت مالي خود افزود: از سال 73 بنده در شهرستان خوي سربازي ام به اتمام رسيد و قبل از آن در تهران در نواب خانه اي را داشتم كه در سال 73 بهترين جاي تهران متري 100  هزار تومان بود ما كه در بازار كار مي كردم و داراي كارخانه خشك بار بودم و چك هايي را كه تحويل مي گرفتيم به صورت مدت دار بود.

وي ادامه داد:‌از سال 73 تا 76 آپارتمان متري در بهترين نقطه تهران (گاندي، جردن و ميدان آفريقا) بود كه 350 هزار تومان و در سال 82 همان منطقه به صورت 800 هزار تومان و از سال 82 تا 85 پنج ونيم الي شش ميليون تومان شده بود.


متهم(ج.الف) افزود: پدر بنده حدود 15 سال كار خود را در اختيار من قرار داده بود بنده امين خانواده و فرد كوچك خانواده ام بودم اين كه اتهام به من مي زنند و مي گويند كه خانواده ام را در شركت بيمه مشغول به كار كردم بنده در چه زماني اين كار ها را انجام دادم كه خودم خبر ندارم.

متهم درباره فروش خانه اي به شخص (ح) گفت: زماني كه شخص (ح) را ناراحت ديدم پرسيدم كه  چيزي شده است وي در پاسخ به من گفت مستاجرم و بايد خانه ام را تحويل دهم من هم گفتم شب با من تماس بگيريد وقتي ناراحتي اش را ديم گفتم اگه خانه نداري اين خانه مال تو آيا من جرمي كردم؟ خلافي كردم منزل براي من بوده حقش را داشتم و دلم خواست سند را به نام شخص (ح) بزنم.

وي ا فزود: بنده چه وامي را از شخص (ح) و بانك ها گرفته ام من كه متصل به آقايان هستم ؟ من در خانواده اي بزرگ شدم كه هيچ گونه نياز مالي نداشتم در نتيجه كاملا غير منطقي است كه اتهامات به بنده نسبت داده شده است.

متهم ادامه داد: شخص (م) كارهاي اداري را در دفتر خواهرم انجام مي داد به همين دليل مبلغ 12 ميليون تومان را به وي دادم.

وي در مورد مدت بازداشت خود گفت: بنده در اين مدت به غير از پدر و مادرم هيچ كس ديگري را به خصوص همسرم با نتوانستم ملاقات كنم در مورد بيانات (د.س) بايد بگويم كه كذب محض است.

متهم(ج.الف) درباره اتهام مبني زمين ولنجك تصريح كرد: اين كه مي گويند شخص (د.س) به بنده پولي داده اين طور نيست بلكه زمين ولنجك به متراژ 500 متر كه حساب همين ملك در آستان قدس رضوي است كه در سال 84، 85 كه مبلغ اين زمين را در بانك قرار دادم و صاحب اصلي اين زمين در آستان قدس رضوي است و زماني كه اين زمين را خريدم تصميم به ساخت و ساز گرفتم و همسايه ديوار به ديوار بنده قاضي بود كه به من حكمي را نشان داد و گفت نمي تواني بيشتر از دو طبقه ساخت و ساز انجام دهيد اين در حالي است كه شخص خود (د.س) نيز اين را مي دانست.

وي خاطر نشان كرد: بنده فعاليت هاي ساخت و ساز را انجام مي دادم و قبل از اينكه به شهرستان برويم هيچ گونه مشكلي نداشتيم و درباره بحث سعيد آباد بايد بگويم كه در ابتدا در دفتري با شخص (ع.د) و يك شخص ديگري آشنا شدم كه زميني را به مبلغ 200 ميليون فروختم و شخص (د.س) به من سپرده بود در اين معامله خونسردي خود را حفظ كنم تا مشتري را از دست ندهيم.

اين متهم تصريح کرد: اين كه شخص (د.س) به بنده مي گويد وكالت ها را به من داده اصلا قبول ندارم بلكه در شهرداري منطقه يك حدود سه ميليارد تومان بنده به شهرداري پول داده بودم و چون زميني كه به من وكالت داده بود من قبول نمي كردم و به همين دليل وكالت ها به من نسبت داده شده است.

(ج.الف) در ادامه اظهاراتش گفت: من و (د.س) چهارسال با يکديگر زندگي مي کرديم و دفتر و خانه مان يکي بود اکنون من با او اختلاف حساب دارم و مي خواهم اين مشکل برطرف شود.


اين متهم ادامه داد: (د.س) از من سوء استفاده کرده است او حتي روزي کارمندانش به پارکينگ منزل من فرستاد و بدون حضور من ماشينم را از پارکينگم انتقال دادند و پس از پيگيري متوجه شدم که (د.س) آن ماشين را برده و ادعا مي کند که اين ماشين متعلق به خودش است

وي با بيان اينکه (ي.د) مرا به (د.س) معرفي کرد اظهار داشت: من به آقاي (د.س) آشنايي و مبادلات مالي زيادي داشتيم و درپي ساخت و ساز در زمين هاي سعيدآباد تصميم گرفتيم با شهرداري باغستان وارد مذاکره شديم شهرداري به ازاي هر متر مربع 50 هزار تومان عوارض مي خواست اين موضوع مورد مخالفت من واقع شد و خواستم که جلوي آن گرفته شود.

وي با اشاره به موضوع مبلغ 7 ميليارد در پرونده خود و (د.س) گفت: من و (د.س) براي خريداري زمين هاي لواسان به آنجا مراجعه کرديم و تصميم گرفتيم که چند ملک را از طريق آقاي( ي) خريداري کنيم و همين کار را نيز کرديم و دو ميليارد تومان از مبالغ آن زمين ها را به شخص ديگري تحويل داديم که نمي توانم اسمش را بيان کنم.

(ج.الف) درباره سيم کارت ها گفت: (د.س) يک شماره 919 به همراه گوشي داده بود درخصوص تماس اين شماره با سوئد بحث هايي وجود دارد که بايد بگويم من با اين شماره با سوئد تماس نگرفته ام و اين خط به همراه گوشي قابليت نشان دادن شماره ها را نداشت.

/پ3

برچسب ها: دادگاه ، بیمه ، اختلاس ، رشوه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار