فارس/

سلاح قلم

اهمیت جایگاه دانشمند تا آنجاست که پیامبر می‌فرماید: «هر روز خود را به یکی از ۴ صورت آغاز کن: عالم باش، یا دانش‌آموز، یا کسی که به علم گوش فرا می‌دهد یا آن که دوستدار دانش است. از این ۴ دسته بیرون مباش که هلاک می‌شوی.»

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران فارس اگر کسب علم و دانش و تلاش برای گسترش و عمل به آن بخواهد در سطحی وسیع و پرنفوذ دنبال شود تلاشی شبانه روزی می‌طلبد. این جد و جهد علمی را می‌توان نوعی از جهاد به شمار آورد. در واقع معیار جهاد، شمشیر و میدان جنگ نیست. معیار جهاد، همان چیزی است که امروزتحت عنوان «مبارزه» وجود دارد.
زکریای رازی نیز از جمله دانشمندان مسلمانی بوده است که عمر خود را در راه مبارزه علمی و کمک به اعتلای علم پزشکی آن زمان صرف نموده است. ابتدا به علم کیمیا روی آورد. می‌گویند روزی برای درمان چشم خود به نزد پزشکی رفت و آن پزشک برای درمان او پانصد دینار از او درخواست کرد و او ناچار شد بپردازد. سپس، با خود گفت: «کیمیای واقعی علم طب است نه آن‌که تو بدان مشغولی» و این گونه بود که به پزشکی گرایش پیدا کرد. نخست مفاهیم پایه‌ی فلسفه، ریاضی، اخترشناسی و ادب را درشهر ری-زادگاهش- آموخت. آن‌گاه برای آموزش بیش‌تر به بغداد رفت که به دست ایرانیان بنیان گذاری شده بود و دانشمندان بزرگ آن روزگار در آن‌جا گرد هم آمده بودند...
ابوبکر محمد بن زکریای رازی (۳۱۳-۲۵۱ قمری) پس از آن با تلاش شبانه روزی بزرگ‌ترین پزشک ایرانی در زمان خودش شد. دانشمندی که در زمینه‌ی شیمی، فیزیک و فلسفه نیز پژوهش‌های ارزنده‌ای داشته است. شمار کتاب‌ها و رساله‌های او را بیش از ۲۰۰ نوشته‌اند که دانش‌نامه‌ی پزشکی الحاوی، شناخته شده‌ترین آن‌هاست. کشف الکل و اسید سولفوریک را به او نسبت می‌دهند. ترجمه‌ی کتاب المنصوری او نخستین کتاب پزشکی است که با شیوه‌ی چاپ گوتنبرگی در اروپا چاپ شد...


رازی به زودی به جایگاه نخست در پزشکی دست یافت و فرمان‌روایان گوناگون او را به نزد خود می‌خواندند و او کتاب‌هایی نیز به نام آن‌ها نوشته است. برای نمونه، زمانی به درخواست ابوصالح منصور بن اسحاق سامانی، به زادگاه خود بازگشت و ریاست بیمارستان ری را پذیرفت. در همین شهر بود که کتاب طب المنصوری را به نام او نوشت که یکی از شناخته شده‌ترین و پرآوازه‌ترین نوشته‌های او در غرب است.
رازی پژوهشگر و نویسنده‌ی پرکاری بوده و خود در این باره در کتاب السیره الفلسفیه چنین نوشته است: «کوشش و پشتکار من در فراگیری دانش به اندازه‌ای بود که به خط تعویذ (خط ریز) بیش از
۲۰ هزار ورقه چیز نوشتم و پانزده سال از عمر خود را شب و روز در تالیف جامع کبیر (همان حاوی) صرف کردم و بر اثر همین کار در نیروی بینایی من سستی پدید آمده و عضله‌ی دستم گرفتار سستی شده و من را از نوشتن محروم ساخته است. با این همه، از جست و جوی دانش باز نمانده‌ام و پیوسته به یاری این و آن می‌خوانم و بر دست ایشان می‌نویسم.»
و به راستی چه لذتی بالاتر و چه اثری ماندگار تر از مجاهدت علمی؟ در این نوع زندگی، هر چه می‌گذرد انسان احساس می‌کند که عمرش تلف نشده است؛ چون برای یک هدف عالی زحمت کشیده است. در پایان راه هم وقتی به پشت سر خود نگاه می‌کند، می‌بیند فرسنگ‌ها به هدف نزدیک شده است؛ لذا حسرت ندارد و احساس لذت می‌کند. این، زندگی واقعی است؛ زندگی برای آرمان‌ها و هدف‌های والا.
در روایات آمده که خداوند جوانی را که وقتش را به بطالت می‌گذراند دوست نمی‌دارد؛ و در عوض کوشش علمی و پیشرفت برای مسلمانان تا آن‌جا توصیه شده که حتی با وجود سختی فراوان و دوری راه هم نباید از آن غافل گردند.
طبق آنچه که در باور دینی ما وجود دارد پشیمانی و ندامت درحساب و کتاب دنیای باقی تنها به کرده‌های ناپسند خلاصه نمی‌شود؛ بلکه گاه برای ناکرده ها بیشتر باید پاسخگو باشیم. مثلا اگر کسی علم و یا قلم خوبی دارد و با نوشتن کتابی میتواند عده ای را هدایت فکری و یا فرهنگی نماید و کوتاهی کند در برابر آنان مسؤول است و باید پاسخگو باشد. می‌گویند آتش حسرت ناکرده‌ها سوزاننده‌تر از جهنم اعمال می‌باشد./س


برچسب ها: سلاح ، قلم ، دانشمند
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.