الگوی زن در رسانه از منظر مقام معظم رهبری

برای رسانه‌ای که در خدمت ارزش‌های اسلامی باشد، باید نقشی متفاوت با جلوه‌های فریبنده و اغواگر زنان تعریف کرد. نباید از جاذبه‌های جنسیتی زن استفاده کرد، جاذبه‌هایی که بر ضعف‌های بشری دست می‌گذارد. انسان رسانه‌ای امروز میل به غفلت طلبی، لذت طلبی‌های مادی، سکس و... دارد و استفاده جنسیتی از زن، بهترین ابزار برای رسیدن به چنین جذابیت‌های کاذبی می‌باشد.و در مورد زن به جای برجسته کردن طنازی‌ها، کلوزآپ‌های مکرر و اشوه‌گری‌های زنانه، رفتارها و گفتارهای اروتیک؛ بر حیا، عفت، متانت، وقار و... زن تاکید شود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، مقام معظم رهبری فرموذند:
به نظر من، نقش زن هرچه برجسته شود، خیلى بهتر است. زن‌هاى ما مظلومند. من راجع به زن حرف‌هاى زیاد و بحث‌هاى فراوانى دارم. مسألة زن واقعاً مسألة مهمّى است. یک عدّه توجّه نمى‌کنند و به عنوان یک مسألة نمایشى که حالا مد روز است، حرف مى‌زنند. خوب؛ گرایش‌هاى فمینیستى و گرایش خاص غربىِ در مورد زن هم که به‌جاى خود محفوظ است؛ اما اصل نقش زن در خانواده، در اجتماع؛ ارزش و اهمیت زن و امورى از این قبیل، چیزهایى است که ما حقیقتاً به آن‌ها کم پرداخته‌ایم و از این کم پرداختن خسارت هم مى‌بینیم. (دیدار با مدیران صدا و سیما 15/11/81)
ضرورت پرداخت به مسائل زنان از جمله دغدغه‌ها و انتظاراتی است که رهبر معظم انقلاب همواره بدان گوشزد کرده‌اند. پرداخت به موضوع زنان جزو مسائل درجه یک نظام از دیدگاه رهبری می‌باشد که در سومین نشست اندیشه‌های راهبردی جمهوری اسلامی توسط ایشان بیان شده است. معظم له دلایل ذیل را برای اهمیت بالای موضوع زنان بیان فرمودند:
1. اهمیت حفظ ظرفیت زنان در مجموعه فعالیت‌های کشور، که به طور خاص به نقش ممتاز و فعال زنان در عرصه فعالیت‌های انقلابی با رهبری حضرت امام اشاره کردند.
2. اهمیت مسئله خانواده به عنوان ارکان و سلول نظام اجتماعی و اینکه برای پیشرفت همه جانبه، بدون خانواده سالم امکان پذیر نمی‌باشد.
3. بحث زنان از جمله موضوعات اعتراضی بوده است که همواره توسط دشمنان نظام و اسلام مطرح می‌شود. (برگرفته از بیانات در سومین نشست اندیشه‌هاى راهبردى‌ 1390/10/14)
هرکدام از موارد بالا اهمیت موضوعات زنان را مشخص می‌کنند که می‌توان به طور مفصل در اندیشه‌های رهبری آن را پیگیری کرد. اما مسئله سوم خصوصاً در زمینه‌های رسانه‌ای و سینمایی از جمله وجوه پررنگی می‌باشد که ضرورت توجه هرچه بیشتر رسانه‌های اسلامی را در مسیر پرداختن به موضوع زنان بسیار برجسته می‌کند. آثار ضد‌اسلامی و ایرانی به وضوح هجمه و حمله‌های فرهنگی‌های خود را از طریق مستمسک قرار دادن موضوع زنان انجام می‌دهند.
مطلعید که به قصد نابود کردن بناى خانواده و شکستن حریم عفاف و حجابى که میراث هزاران سالة ایرانى است و کشور ما و ملت ما از دوران قبل از اسلام، از لحاظ مسائل شهوانى و جنسى، یک ملت عفیف و نجیب بوده، شبکه درست می‌کنند - همینها در زمینه‌هاى سیاسى، فیلم «بدون دخترم هرگز» را، فیلم «300» را می‌سازند که علیه حیثیت ایرانى است و سر تا پا دروغ و خباثت است؛ همان آدم‌ها ادعا می‌کنند که با ایران دشمنى ندارند، با ملت ایران دشمنى ندارند، اما شب و روز دشمنى می‌کنند. (بیانات در دیدار هنرمندان و دست‌اندرکاران صداوسیما 1389/04/12)
فیلم‌های بدون دخترم هرگز، سنگسار ثریا، شرایط، پرسپولیس به طور مستقیم با سوژه قرار دادن زنان در جامعة ایرانی و اسلامی به بیان مشکلات و بیان انتقاداتی می‌پردازند. حتی در مورد آثار ایرانی که در جشنواره‌های خارجی مورد تقدیر قرار گرفته‌اند. فیلم‌هایی را شاهد هستیم که با سیاه نمایی از وضعیت زنان و مصیبت بار نشان دادن شخصیت و حقوق زن مسلمان در جامعة ایرانی مورد توجه و استقبال جشنواره‌های خارجی قرار گرفته‌اند. به طور مثال فیلم‌های دایره و آفساید جعفر پناهی، جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی در راستای چنین فیلم‌هایی قرار می‌گیرند. از طرف دیگر پرداختن شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی 1، من و تو و... با توجه به الگوهای زن غربی از جمله دلایلی است که لزوم پرداخت بیش از پیش به مسائل زنان را در رسانه پر اهمیت تر می‌کند.
در ادامه با توجه به محور قرار دادن انتظارات و توصیه‌های مقام معظم رهبری به بعضی از شاخص‌های رسانة اسلامی در موضوع زن می‌پردازیم:
1. تهاجم فرهنگ عفاف و حجاب
بدون شک بینش همراه با حجاب و حیا تمدن‌های شرقی به ویژه کشورهای اسلامی در تقابل جدی با فرهنگ برهنگی، بدون شرم و حیا تمدن غرب می‌باشد. آن چیزی که برای جامعه ایرانی نقطه تهدید بیرونی محیطی فرهنگی از جانب تمدن غرب می‌باشد، با دقت و حرکت فعالانه با توجه به ارزش‌های والای انسانی که در فرهنگ اسلام درباره زن وجود دارد، می‌توان تهدید خارجی فرهنگ برهنگی و بدون حیا غرب، را تبدیل به فرصت حمله برای تهاجم فرهنگ عفیفانه اسلامی کرد. اگر دست اندکاران رسانه‌ای با اهتمام و همت ویژه سعی در نشان دادن شخصیت واقعی زن مسلمان داشته باشند، می‌تواند نقطه قوت و پیشروی فرهنگ اسلام نیز باشد.
همین فیلم‌هاى ما که به جشنواره‌هاى جهانى مى‌رود، آن نقطه‌اى که این فیلم‌ها براى داوران و تماشاچیان بیشتر جذاب است، عفّتى است که در فیلم‌هاى فارسى فعلاً هست. همین است که در دنیا گُل مى‌کند. برخلاف تصور خیلی‌ها، دنیا از این بى‌بندوبارى و ولنگارى و هرزه‌گرى خوشش نمى‌آید؛ خسته شده است. این حالت عفّت و نجابت و سلامت و حیا و این چیزى که طبیعىِ ایرانی‌ها هم هست، اسلام هم همین را توصیه کرده است. همان چیزى خواهد شد که شما مى‌گویید براى رفتن به مصاف تهاجم فرهنگى، بایستى متمسّک به فرهنگ خودى شویم و کاملاً درست است. (بیانات در دیدار با اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى 04/11/1376)
نابودی و انحطاط خانواده یکی از ضعف های اساسی غرب می باشد. شاخصه‌های حاکم بر فرهنگ جوامع توسعه یافته اصالت لذت (Hedonism) و اصالت منفعت (Utilitaranism) می‌باشد. فرد منتشر شده‌ی تمتع طلبی که به همه چیز پیرامون خود به عنوان سوژه ای برای منفعت طلبی خود می نگرد، نظام خانواده از جمله همسر و فرزندانش مانعی برای بهره مندی هرچه بیشتر از لذت های مادی می باشد. انسان عصاینگر و راحت طلب دنیای غرب در یک سیر قهقرایی خودخواهی برای پاسخگویی به تمنیات و نفسانیات ناسوتی همه موانع را از پیش روی خود بر می‌دارد. انسان اباحه گر مدرن تن به قیودات، محدودیت‌هایی خانواده نخواهد داد و بدون پذیرفتن مسئولیتی به دنبال بهره گیری بی قید شرط از لذت طلبی های جنسی و مادی خواهد بود. این لذت طلبی و عیاشی که روز به روز در مدرنیته در حال گسترش است، بدون شک باعث فروپاشی این تمدن خواهد شد. همانطور که در ادوار تاریخی گذشته شاهد فروپاشی تمدن یونان و روم باستان بودیم که یکی از نشانه‌های آن از هم پاشیدگی خانواده و به تبع آن جامعه می‌باشد.
توجه به نقطه ضعف غرب که مسئله از هم پاشیدگی خانواده می‌باشد و برنامه ریزی برای حرکت فعالانه در عرصه جهانی از راهبردهای تهاجمی رسانه‌ای باید باشد که از فرمایشان رهبری می‌توان بدان دست یافت. به تعبیری پاشنه آشیل غرب برای فروپاشی؛ «مسئله خانواده» می‌باشد چرا که بنای جامعه در امور مختلف فرهنگی و اجتماعی و... بر پایه خانواده شکل می‌گیرد. برای مقابله با فرهنگ غرب در مسئله زنان همانگونه که آنان به شبه افکنی و تضییع حقوق زن در جوامع اسلامی می‌پردازند، باید در رسانه‌ای اسلامی حقوق از دست رفته افراد در خانواده و به طور کلی از هم پاشیدگی خانواده یک مطالبه اصلی قلمداد شود.
غرب رندانه از زیر بار طرح مسئلة خانواده در میرود. توى همة بحثهائى که اینها میکنند، بحث زن هست، اما اصلاً بحث خانواده نیست. خانواده، نقطة ضعف غرب است. مسئلة زن را مطرح میکنند، اما اصلاً اسم خانواده را نمى‌آورند؛ با اینکه زن از خانواده جدا نیست. بنابراین رسیدن به این مسئله، لازم است. نباید در مقابل این فرهنگ غلط انفعال داشت. غرب در قضیة زن و خانواده، در یک گمراهى و ضلالت عمیقى به سر میبرد. فقط خانواده نیست؛ بلکه در مورد شخصیت زن، هویت زن، غرب در یک گمراهى عجیبى است.( بیانات در سومین نشست اندیشه‌هاى راهبردى‌ 1390/10/14)
2. نگاه انسانی، نه جنسیتی
نگاه جنسیتی یکی دیگر از مشکلات اساسی زنان در فضای رسانه است. نگاه حاکم بر زن در دنیای امروز نگاه جنسیتی است و نه انسانی. نگاه انسانی به زن یعنی که زن را صرفا از دریچه جذابیت ها و قابلیت های مادی مورد توجه قرار ندهیم و ویژگی‌های جنسیتی او را پر رنگ نکنیم، خصوصا در رسانه که با اجتماع و جامعه سر و کار دارد.اصالت زن تنها به خاطر جسمش نیست بلکه به روحانیت و خلقیات اوست که باعث شکل گیری شخصیت او نیز می شود. اگر زن تنها از منظر زیبایی و جذابیت‌های مادی زنانه‌اش نگاه شود ، خواسته یا ناخواسته دیگر وجوه شخصیتی زن که ارزش انسانی بیشتری دارد، سانسور می شود. در فضای اجتماعی و رسانه‌ای جامعه باید فضای انسانی حاکمیت داشته باشد. پوشش و حریم ارتباطی که اسلام برای زن در اجتماع وضع کرده است، برای آن است که آن جلوه‌گری و ارتباطی که زن در خانه در بین محارم خود دارد، با محدودیت‌های بیشتری در جامعه حضور پیدا کند که تنها وجوه اجتماعی زن برجسته باشد و نه مسائلی که در حریم امن دیگر اتفاق می‌افتد.
برای رسانه‌ای که در خدمت ارزش‌های اسلامی باشد، باید نقشی متفاوت با جلوه‌های فریبنده و اغواگر زنان تعریف کرد. نباید از جاذبه‌های جنسیتی زن استفاده کرد، جاذبه‌هایی که بر ضعف‌های بشری دست می‌گذارد. انسان رسانه‌ای امروز میل به غفلت طلبی، لذت طلبی‌های مادی، سکس و... دارد و استفاده جنسیتی از زن، بهترین ابزار برای رسیدن به چنین جذابیت‌های کاذبی می‌باشد. اما جذابیت در رسانه اسلامی باید بر محور نیازهای کمال طلبانه و پرورش و شکوفایی ابعاد مادی و معنوی انسان، توامان باشد. احترام به شخصیت باطنی و روحی خدا جوی انسان می‌تواند اصلی‌ترین منبع توجه برای مورد خطاب قرار گرفتن آن در رسانه باشد و در مورد زن به جای برجسته کردن طنازی‌ها، کلوزآپ‌های مکرر و اشوه‌گری‌های زنانه، رفتارها و گفتارهای اروتیک؛ بر حیا، عفت، متانت، وقار و... زن تاکید شود.
حضرت آقا با اشاره به فیلم حضرت یوسف(ع) آن را یکی از نمونه‌های موفق در این زمینه دانستند. سریالی که علی رغم همة ضعف‌های فنی‌ای که داشت، توانست بیشترین مخاطب را در میان تولیدات رسانه‌های ایران در سطح داخل و خارج داشته باشد.
همین سریال «یوسف پیامبر». سریالى ساخته شده که تمام جهات شرعى و رعایت‎هاى گوناگون در آن ملاحظه شده. شرح حال یک پیغمبر هم هست. مبناى کار هم مبناى عفاف است. نه مبناى رائج در فیلم‌هاى دنیا؛ عشق و شهوت و این چیزها. ( بیانات در دیدار هنرمندان و دست‌اندرکاران صداوسیما 1389/04/12)
پیش فرض‌های بدیهی که برای این فرمایش مقام معظم رهبری مترتب است، در سریال حضرت یوسف با اینکه محوریت سریال بر نقش زن تاکید داشت و بسیاری با تمرکز قرار دادن زنان در قاب تلوزیون و سینما به طور مبنایی مخالفت دارند، این فرمایش به عنوان فصل الخطاب برای افرادی که می‌خواهند رسانه‌ای انقلابی و اسلامی با توجه به خواسته‌های رهبری داشته باشند، دلیل محکم و تایید شده‌ای می‌باشد که می‌تواند در این مسیر با اطمینان بیشتری قدم بردارند.
البته این تمجید رهبری به معنای قله و الگوی تمام بودن سریال حضرت یوسف برای تولیدات اسلامی نباید قلمداد شود، چرا که این سریال جزو تجربه‌های ابتدایی تولید‌های اسلامی بود و ضعف‌هایی هم چه در بخش فنی کار و چه در بخش محتوایی به ویژه بحث زنان در آن مشاهده می‌شد. به طور مثال همسر حضرت یوسف(ع) را در این سریال خانم الهام حمیدی بازی کردند، که چهره پردازی این شخصیت متناسب با یک همسر پیامبر نمی‌باشد، حال آنکه همین بازیگر در فیلم ملک سلیمان نقش همسر حضرت سلیمان را نیز بازی کردند. تصویری که در فیلم ملک سلیمان از این بازیگر داریم، به نظر نگارنده با معیارها و ضوابط شرع مقدس اسلام بسیار همراستایی بیشتری دارد تا الگوی زنی که در سریال حضرت یوسف نمایش داده شد.
3. تصویر زن در رسانه
مخالفت زنان در فعالیت‌های اجتماعی به ویژه رسانه‌ای از دیگر مشکلاتی است که برای کسانی که دغدغه ارزش‌های اسلامی و انقلابی را دارند همواره بوده است. گروهی به شکل مبنایی با تصویر زن در سینما و تلوزیون مخالف هستند و استفاده از زنان را مفسده انگیز می‌دانند. حال آنکه برای پیروان خط رهبری چنین موضوعاتی نباید اصلا مطرح باشد. البته در این مسیر نباید افراط و تفریط کرد. نکته مهم تر این است که شاخصه‌ها و مولفه‌های اسلامی به طور خاص برای نقش زنان از قبیل عفت، حیا، حجاب و... با توجه به موازین شرع رعایت شود.
رهبر معظم انقلاب دو اشکال اساسی را بری صدا و سیما قبل از انقلاب بیان می دارند . اول ارزش حجاب از بین رفته بود . دوم، نقش های پست و بی ارزش به زنان داده می شد. (برگرفته از دیدار: اعضای شورای سیاستگذاری صداوسیما 14/12/1369 ) به نظر می آید همان دو مشکلی قبلی با نقاب و ظاهری جدید هنوز در فعالیت های رسانه ای مشهود است.
دلیل اصلی از بین رفتن ارزش حجاب و مشکل بد پوششی در سینما و تلوزیون ایران نبود باور و اعتقاد اصیل به این موضوع می باشد و متاسفانه نقش های پست و بی ارزش نیز را همچنان شاهد آن هستیم. می توان زنان بدبخت ،مظلوم ، ستمدیده در سینمای ایران را همواره زنانی دانست که ویژگی های زنان دینی و سنتی را دارا می باشند همانند نقش راضیه در فیلم جدایی نادر از سیمین و بالعکس زنان موفق ، الگو و خوشبخت با پوشش های و ویژگیهای مدرن و غربی ارائه می شوند، البته در این زمینه تحقیقات و پژوهش های جدا گانه ای صورت گرفته است.(برای مطالعه بیشتر رک به پایان نامه کارشناسی ارشد بررسی عفاف و حجاب در پر بیننده ترین فیلم ها،کتابخانه دانشکده صدا و سیما تهران) جدای از آن حتی ظاهر چادر سر کردن و پوشش اسلامی نیز گاهی اوقات به دلایل متعدد درست نشان داده نمی شود.بیشتر زنان سینما و تلوزیون چادر را به زحمت همانند شنل به این ور آن ور می‌کشند. چادر‌ها همیشه بر سر بازیگران اضافی می‌نمایاند و بیشتر یاد زورو می‌افیم تا زن مومنی که پوشش اسلامی داشته باشد. اگر هم زنی در مدیوم تلوزیون و سینما با چادر ظاهر می‌شود در مجلات و روزنامه ها، سایت‌های اینترنتی پر است از عکس‌های مدل اباحه‌گرایانه‌ای که کاملا با چادر و پوشش‌های مذهبی در تضاد است.
دوستی می‌گفت چطور است که نقش زن سانتیمانتالی بازی می‌شود، مخاطب آن شخصیت را باور می‌کند، اما در خصوص نقش زن مومن و با حیا به گونه‌ای کاملا تصنعی و غیر قابل باور جلوه می‌کند؟ جواب سوال آن دوست در خود سوالش موجود بود. مشکل در باور بازیگر می‌باشد، وقتی بازگیری ارزش‌های نقش را باور نکند و نفهمد، قطعا نخواهد توانست چنین شخصیتی را باور‌پذیر به مخاطب ارائه دهد. متاسفانه نزدیک شدن به شخصیت و باور یک زن مومن و معتقد به دلایل فرهنگ حاکم بر فضای رسانه‌ای حال حاضر، بسیار امری مشکل می‌باشد.
اولین ویژگی یک هنرمند این است که به حرفی که میزند معتقد و باورمند باشد. نباید از جماعتی که دل به ارزش‌های غربی سپرده‌اند توقع داشت، مبلغ ارزش‌های اسلامی و انقلابی ایران باشند، چرا که اصلا به ارزش‌های اسلامی معتقد نیستند.. حال اگر عرصه از افراد معتقد و متدین خالی باشد ، بدون شک افرادی در فضای رسانه ای ایران وجود دارند که نه تنها قدمی در راستای تبیین درست ارزشهای الهی گام بر نخواهند داشت ، بلکه بالعکس نیز عمل خواهند کرد. لذا ضرورت دارد حتی زنان متدین و مومنه نیز در این عرصه ورود پیدا کنند. البته نباید ورود زنان به عرصه فعالیت‌های رسانه‌ای، اجتماعی و سیاسی بدون ملاحظات و بی‌مهابا انجام شود. بلکه نقش زن در جامعه یک سری شرایطی را دارا می‌باشد. مقام معظم رهبری ورود زنان بر عرصه‌های مختلف اشتغال را امری لازم و ضروری می‌دانند، اما شرایطی را نیز برای آن قائل هستند.
1. تحت شعال قرار نگرفتن وظایف اصلی زن از قبیل همسر داری، نقش مادری و...
2. جدی گرفتن مسئله محرم و نامحرم (برگرفته از بیانات در سومین نشست اندیشه‌هاى راهبردى‌ 1390/10/14)
این دو شاخصه را نه تنها برای زنانی که خواهان فعالیت و مشارکت‌های بیشتر اجتماعی هستند، بلکه برای زنانی که در شخصیت‌های نمایشی قرار می‌گیرند نیز لحاظ شود. نکتة مهم‌تر این است که این دو وظیفه زن باید بسیار جدی قلمداد شود. همواره در بین دو موج افراط و تفریط بوده‌ایم. موج اول به طور مطلق مخالف حضور زنان در فعالیت‌های اجتماعی هستند و موج دوم بدون در نظر گرفتن نقش‌ها و وظایف زن در خانواده، اصل را بر حضور زن در اجتماع گرفته‌اند. به نظر نگارنده بعد از انقلاب نیز بیشتر غلبه بر موج دوم بوده است. ورود بی‌رویه و بی‌ضابطه زنان به فضای اشتغال خود معایب و مشکلاتی را دارد که این مقاله در مقام پاسخ بدان نیست.
مسألة ارتباط زن و مرد هم مسألة مهمّى است. بین زن و مرد یک حجاب گذاشته شده است: با هم حرف مى‌زنند، معامله مى‌کنند، دعوا مى‌کنند، دوستى مى‌کنند؛ اما با یک حجاب و حفاظ. این در اسلام هست و بایستى رعایت شود. ارتباط زن و مرد را در این مکالمات و محاورات بایستى رعایت کرد. گاهى ارتباط زن و مرد در بعضى از صحنه‌ها طورى نزدیک و خودمانى است که آدمى که پاى تلویزیون نشسته واقعاً خجالت مى‌کشد؛ ما که پیرمردیم، درعین‌حال خجالت مى‌کشیم! هر چه بتوانید، اینها را مراعات کنید. ظاهرسازى هم لازم نیست. (دیدار با مدیران صدا و سیما 15/11/81)
مسلئه محرم و نامحرم نیز بسیار نکته مهم و اساسی می‌باشد که معظم له بارها بدان اشاره فرمودند. مطلبی که نه باید با تساهل و تسامح و روشنفکرمابانه شدن آن را بی اهمیت تلقی کرد و نه با دگماتیزم و منطق دیوار کشی بین زن و مرد اشتباه گرفته شود. در مسئله محرم و نامحرم آن چیزی که بیش از هرچیز می‌تواند راهنما و کارگشا عوامل رسانه‌ای باشد، اول توجه به احکام و استفتائاتی باشد که شارع مقدس وضع می‌کند. دوم تقویت اخلاق و تقوا رفتاری دست اندرکاران رسانه‌ای می‌باشد. سوم ایجاد رابطه بین معارف اسلام و تکنیک‌های نمایشی می‌باشد. آن چیزی که در وضعیت‌های نمایشی هنر مدرن شاهد آن هستیم، نوعا بر مبنای گناهان کبیره می‌باشد. (برای مطالعه بیشتر ر.ک. به کتاب سی وشش وضعیت نمایشی / ژرژ پولتی / انتشارات سروش) حال آنکه هنرمند مسلمان نباید در همین وضعیت‌های نمایشی خود را محدود کند و به خرق وضیعت‌های جدید نمایشی مطابق با معنای تبلیغی خود دست پیدا کند.
4. زن برای رسانه‌ یا رسانه برای زن
در فرهنگ‌های حاکم بر رسانه‌های تصویری، مواجهه با «زن رسانه‌ای» هستیم که بیشتر مبتنی بر جاذبه‌های جنسی و استفاده ابزاری از زنان در آن جریان دارد. یک الگو رسانه‌ای ثابت و مشخصی برای از تصویر جنسیتی زنان در رسانه درست شده است و بیش از آنکه رسانه در نمایشگر تمام ابعاد زن به ویژه وجوه انسانی و نه جنسیتی او باشد. زن در خدمت رسانه برای جذابیت و جذب مخاطب بیشتر شده است. این الگو زن رسانه‌ای تبدیل به عادت و هنجار در بین مخاطبین شده است. رهبری در جایی تعبیر می‌کنند، به زن از روی عادت و اینکه حالا مد روز شده است پرداخت می‌شود و نه اینکه با نگاهی فارق از کلیشه‌های موجود درباره زن به خصوص در حوزه رسانه به سراغ مسئله زنان رفته شود.
برای خروج از الگوها و کلیشه‌های زن رسانه‌ای ؛ پرداختن به موضوع زنان به شیوه غیر‌مستقیم و مستمر می‌ باشد. برای گسترش فرهنگ اسلامی لازم به مستقیم گویی و شعاری بیان کردن نمی باشد بلکه با تکرار هنرمندانه می‌توان باعث «ایجاد عادت» و تغییر الگوی رفتاری شد. متاسفانه یکی از راهکارهای غلط تبلیغی که در چند سال گذشته به ویژه در امور زنان انجام شده است، برخوردهای مستقیم و نوعاً سلبی می‌باشد، به طور مثال در امر پوشش زنان بجای آنکه به طور غیرمستقیم با الگو‌سازی‌های مناسب امر به معروف کنیم. بیشتر نهی از منکر داشته‌ایم و با برخوردهای قهری بیشتر نقش بازدارندگی متولیان فرهنگی ما انجام داده‎اند. بدون شک در نگاه دینی ما امر به معروف مقدم بر نهی از منکر کردن است. اما اولیت این دو را در کارهای تبلغی خود جابجا کرده‌ایم و مهم‌تر از همه آنکه ارزش‌های متعالی اسلام را با بی‌هنری و برخوردهای شعاری و کلیشه ای ارائه داده ایم.چند سریال یا فیلم تلوزیونی را می توانیم نام ببریم که در این راستا حرف های هنرمندانه ای با غالب های جدید و بدور از شعار زدگی مطالب خود را بیان کرده اند؟. گویی فراموش کرده‌ایم که امام خمینی(ره) فرموده‌اند: هر ایده و اندیشه و انقلابی که در غالب هنر نگنجد، ماندنی نخواهد بود. حتی اگر بر روی مسئله حجاب کار هنری و کار زیبای تبلیغی صورت نگیرد، مؤثر نخواهد بود.
ایجاد عادت خیلى نقش دارد. مطبوعاتى که درصددند محتواى عمیق فرهنگى را -چنین چیزى فرض کنیم- تغییر دهند، یا آن را دچار جهتگیری‌هاى نادرستى کنند، از جمله کارهایى که مى‌توانند انجام دهند، این است که ذائقة ذهنى مردم را به سمت دیگرى از مطالب پیش ببرند. فیلم‌هاى فارسى، یا مطبوعات فارسى سعى کنند که با مطرح کردن چهره و صورت زن در شکل‌هاى جاذبه‌دار براى مردان، فیلم خودشان را مورد رغبت عده‌اى قرار دهند. این بتدریج تبدیل به یک عادت مى‌شود؛ یعنى به مرور طورى خواهد شد که چنانچه این تصویر -این عکس- در این فیلم نباشد، دیگر مطلوب واقع نخواهد شد! در حالى که اول، این‌طور نبود و بتدریج این‌گونه شد! ( گفت و شنود به مناسبت میلاد حضرت فاطمة زهرا (سلام‌الله‌علیها) 18/07/1377)
حضرت آقا برای اسلامی شدن رسانه لزوم بیان امری را به طور مستقیم لازم نمی‌داند و بالعکس ممکن است با نابلدی و بی‌هنری که عوامل سازنده دارا می‌باشند، تبدیل به ضد خود شود. متاسفانه امروزه در برنامه‌های تلوزیون شاهد هستیم برای اینکه مثلا دختری را باحجاب و شخصیت محبوب نشان دهند، با آرایش‌های کذایی و بازیگرانی که خیلی مانوس و همراه فرهنگ حیا و حجاب نیستند، استفاده می‌شوند. این همان فرهنگ زن رسانه‌ای می‌باشد که بر ذهن‌ها حاکمیت دارد و نه رسانه‌ای که برای نشان دادن درست زن باشد.
به طور کلی، نباید از شعائر دینی به گونه‌ای ناشیانه استفاده شود، کاملا متضاد عمل کند. مثلا در ماه مبارک رمضان سریال‌ها پر می‌شود از نماز، دعا و مسجد، اما عید نوروز پر می‌شود از خوش گذارنی‌ها و بیهودگی‌های کاملا سکولار. به نظر نگارنده فرق بسیار بین این دو مدل سریال نمی‌باشد. چرا که در دستة اول سریال‌ها نیز به حدی سخیف، مستقیم و شعاری مسائل دینی به تصویر کشیده می‌شود،که نتیجه‌ای جز روزمره شدن این مفاهیم ندارد و مسائل دینی صرفاً مستمسکی برای سرگرمی شده‌اند و دغدغه فیلمساز بیان ارزش‌های اسلامی نیست، بلکه با استفادة ابزاری از المان‌های دینی روند داستانی خود را پیش می‌برد و با تقلیل‌گرایی که در مدیوم سینما و تلوزیون اتفاق می‌افتد، امور قدسی و معنوی، کاملا جنبه سکولار و عرفی کردن مفاهیم دینی پیدا می‌کنند.
گاهى در فیلم‌ها نقش‌هاى استطرادى یا حاشیه‌اى تأثیرات خیلى زیادى مى‌بخشد و مثلاً در یک مجموعة تلویزیونى، یک زنِ داراى شخصیّتِ جذّاب و مثبت، حجاب خود را رعایت مى‌کند و مراقب حجاب خود است. این یک نقش فرعى و حاشیه‌اى است؛ اما خیلى تأثیر مى‌گذارد. یا یک شخصیّت جذّاب در فیلم در جاى حسّاسى مى‌رود نمازش را بخواند. بنده نمى‌گویم حتماً نماز، رکوع و سجود نشان داده شود. گاهى نقش‌هاى تصنّعى نشان داده مى‌شود که نماز مى‌گزارد و «سبحان ربى‌الاعلى‌« را غلط مى‌خواند؛ بلد نیست و درست نمى‌خواند. بنده اینها را نمى‌گویم؛ اما همین‌قدر معلوم مى‌شود که مى‌رود نماز بخواند و آستینش را بالا مى‌زند که برود وضو بگیرد. چنین نقش‌هاى استطرادى و حاشیه‌اى گاهى در نوجوان و جوان یک عالم تأثیر مى‌گذارد. از این قبیل هزاران مورد هست. در فیلم‌هاى ما، کأنّه یک سکولاریزمِ عملى و نوعى دین‌زدایى وجود دارد!. (دیدار با مدیران صدا و سیما 15/11/81)
مطالعات جدید نشان می‌دهد در فیلم‌های هالیوود نوع بازنمایی تصویری که از مردان و زنان انجام می‌شود در الگو‌سازی و تغییر ذائقه مردم تاثیر به سزایی دارد. نتایج تحقیقات «موسسه مطالعات جنسیت و کودکان در رسانه‌ها» در آمریکا نشان می‌دهد که در رسانه‌های تصویری آمریکایی هنگام نمایش شخصیت‌های مؤنث، این کارکترها بسیار سکسی ارائه می‌شوند. هنگامی که زنان در فیلم‌های ردة کودکان ظاهر می‌شوند، با احتمال بیشتری از خود رفتارهای محرک نشان می‌دهند، اغوا می‌شوند یا اقدامات رمانتیک از خود بروز می‌دهند. زنان در این آثار به گونه‌ای اغواگرایانه، سه برابر مردان، بدن‌های موزون و متناسب دارند و بدین ترتیب الگوی یک بدن کشیده، لاغر و ترکه‌ای را از اولین سال‌های عمر به کودکان ما تحمیل می‌کنند. (به نقل از مقاله بدن رسانه‌ای / دکتر عبدالله بیچرانلو/ سوره مهر شماره 58و58) همین الگو سازی ذهنی در فضای رسانه ای ایران نیز به گونه ای دیگر انجام می شود. وقتی نقش های پست و از لحاظ حقوق شهروندی و انسانی در پایین سطح ممکن را همیشه زنانی با ویژگی های دینی و سنتی بازی می کنند و نقش های موفق و نمونه برای زنان موفق را زنانی با ویژگی های مدرن و غربی ایفا می کنند ، نا خود آگاه در ذهنیت مخاطب زن سنتی همراه با درد ، رنج ، سختی ، مصائب معرفی می شود و زن مدرن قرین با موفقیت ، خوشبختی و الگویی برای شبیه او شدن می شود و این همان ایجاد عادت کردن به شیوه غیر مستقیم و مستمر می باشد که بیشترین تاثیرگذاری در مخاطب را نیز به همراه دارد .
5. زن مصیب زده و زن مرد شده
یکی از موضعات جنجالی روز زنان به ویژه با گرایشهای فمینیستی سده اخیر ، بحث حقوق زنان می باشد. به واقع باید قبول کرد در تاریخ بشری همواره ظلم و نابرابری در برابر زن ها وجود داشته است و بعضی از ادیان و مکاتب انحرافی نیز باعث دامن زدن به این موضوع شده اند.حقوق و احکام اسلامی در جهت رفع این مشکلات بوده است. اما اتفاق بسیار ناخوشایند اتفاقی در سالهای گذشته ، جریاناتی بوده است که با داعیه داری از حقوق زنان ، مشکلات را نیز بیشتر کرده اند.
برابری شان انسانی زن و مرد در اسلام یک اصل ثابت می باشد. بر خلاف ادیان و فرهنگ های دیگر که همواره به زن جنس درجه دو یا طفیلی و در خدمت و وابسته بودن به مردان تعریف می شود، اما در اسلام چنین فرهنگی وجود ندارد. البته این تساوی شان انسانی به معنای نادیده گرفتن یا انکار تفاوت ها و تمایزهای روانشناختی و جسمانی زن و مرد نمی باشد.
زن در دنیای امروز در حال نابود شدن است و برای رسیدن به حقوق از دست رفته و پایمال شده خوب در حال نزدیک شدن به الگوهای مردانه می باشد. در موضوعات حقوقی با موج های مختلف فمنیستی ، به جای آنکه به دنبال مطالبه حقوقی با توجه به ویژگیهای خاص جسمانی و روانی زنان باشند و به تفاوت و تمایزهای زن و مرد به حقوقی دست پیدا کنند که به معنای واقعی نجات دهنده وضع زنان باشد ، به دنبال حقوقی هستند که برای مردان وجود دارد. در تمامی گرایشهای احقاق حقوق زنان ، مطلوب و دستاورد نهایی برابر شدن با حقوق مردان با همان اشکال و روشهای حقوقی مردانه می باشد. حال آنکه زن هرگز نخواهد توانست با توجه به ویژگیهای روانی و جسمانی متفاوتی که نسبت به مردان دارد ، با همان الگوهای مردانه به حقوق خود برسد و این باعث تشدید بحران های روابط زن و مرد خواهد شد.
در جریان فکری اخیر جهان معقوله فمنیسم به ویژه در رسانه از ابعاد گسترده ای برخوردار بوده است و صدا وسیمای جمهوری اسلامی هم از این موج فکری بی نصیب نبوده است و از گذشته تا به امروز سریال و فیلم های متعددی را پخش کرده است . سریال قدیمی پدر سالار که با ورود یک عروس تازه وارد ، همه رسم و رسومات گذشته را بر هم می زند و وضعی جدید را ایجاد می کند تا سریال پزشک دهکده یا پرستاران که چند سالی است از تلوزیون پخش می شود که در این سریال ها می توان رگه های فمینیسم را به وضوح مشاهده کرد .سریال هایی که در آن زن ها از جامعه مردسالار دچار مشکلات و سختیهایی شده اند که منجر به از بین رفتن حقوق آنها شده است و حالا شخصیتها با تلاش و پشتکار خود که معمولا در خارج فضای خانوادگی مرسوم بدون تکیه دادن به مردی ، با چهرهای کاملا مثبت ، مهربان و اجتماعی حق خود را پس می گیرند.
جریان فمنیسم اسلامی به تبع گرایشات فمنیستی که در دنیای امروز رواج پیدا کرده است ، محصول برخی روشنفکران داخلی و خارجی دانست . فمنیسم اسلامی با توجه به اینکه می داند ارزشهای دینی و اسلامی در جوامع مسلمان ریشه و پایداری بسیار قوی دارد و به راحتی نمی توان این ارزشها را نادیده و یا کنار گذاشت و نمی توان با لحن ضد دینی مردم را به سمت دستاورد های مدرنیته سوق بدهند از ترکیب مباحث غربی با تفکرات اسلامی این جریان راه اندازی کرده اند.اصلی ترین ویژگیهای را که میتوان برای فمنیسم اسلامی در تلوزیون مشخص کرد عبارتند از :

بی توجهی زنان بر حقوق مردان ،تاکید بر تساوی مطلق حقوق زن و مرد، بی توجهی به نقش زنانه و مردانه ، فعالیتهای هیجان انگیز و خطرناک زنان ، ریاست زنان در مشاغل حساس و خطر ناک ، زشت پنداری کارهای خانه داری و بچه بزرگ کردن و غذا درست کردن، تاکید بر اشتغال زنان به صورت رسمی ، تبلیغ تساوی و مشابهت زن و مرد در توانایی کارکردی ، رعایت صرف پوشش ظاهری و غفلت از حیا و عفاف به عنوان باطن و روح حجاب ، داشتن در آمد مالی مستقل زن از مرد
در مورد مسأله‌ى زن نیز دو عیب اساسى در برنامه‌هاى گذشته‌ى صدا و سیما وجود داشت: یکى این‌که ارزش حجاب از بین رفته بود. از این بزرگتر، آن بود که نقشهاى پست کننده به زن داده مى‌شد. در عیب اول، یک ارزش زیر سؤال مى‌رفته و پایمال مى‌شده که آن، ارزش حجاب بوده است؛ اما در عیب دوم، گاهى همه‌ى ارزشهاى بشرى که براى زن مورد نظر مى‌باشد، زیر سؤال مى‌رفته است. چنانچه داستان عاشقانه‌یى نقل مى‌شده، داستانى بوده است که زن در آن‌جا بالاخره همان نقش صهیونیست‌پسند و استکبارپسند خودش را دارا بوده است و غالباً و قاعدتاً در چهره‌ى یک مادر، یک همسر خوب و یک انسان کارآمد ارایه نمى‌شده است.
باید این دو عیب برداشته شود. ما بایستى زن را، هم باحجاب نشان بدهیم، هم سرشار از ارزشهایى که اسلام و انقلاب براى او در نظر گرفته است؛ یعنى نجابت و عفت زن. مهمترین مسأله، آن گوهر عفت زن، آن عضو اصلى و رکن اساسى خانواده بودن، آن عضو اصلى و رکن اساسى فعالیتهاى جامعه بودن، آن تأثیر زن در رشد جامعه و رشد مردان، آن تأثیر زن در واقعیتهاى گذشته‌ى ما - از قبیل انقلاب و جنگ و غیره - است. (دیدار:اعضای شورای سیاستگذاری صداوسیما14/12/1369)
جدول زیر حضور زن را در فیلم های قبل از انقلاب نمایش می دهد. در 610 فیلم سالهای 48 تا 57 یعنی دوران آزدای ! و بی حجابی زن، نقش های انسانی یعنی دانشجو ، محصل، مالک، مدیر و معلم 26 عدد و حضور زن در نقش های رقاصی و خواننده ، فاحشه ، شاغل در کاباره ، 76 عدد است.
شغل زنان در فیلم های قبل از انقلاب در ایران تعداد فیلم ها
خانه دار 55
دانشجو و محصل 4
رقاصه و خواننده 52
فاحشه 22
هنرمند و نویسنده 8
شاغل در کاباره 10
کارگر و مشاغل همردیف 16
بیکاره 15
مالک و مدیر 7
کارمند 4
پرستار 5
معلم 6
غیره 19

(کتاب حریم ریحانه / ص 117 /کاری از کانون تحقیقات کاربردی خیبر)
متاسفانه در سالهای بعد از انقلاب طبق پژوهشهای انجام شده ، هنوز کاراکترهای عقب مانده در تلویزیون چادری‌اند.(برای مطالعه بیشتر رک به پایان نامه کارشناسی ارشد بررسی عفاف و حجاب در پر بیننده ترین فیلم ها،محسن شاکری نژاد،کتابخانه دانشکده صدا و سیما تهران). زنان مصیب زده و پر از مشکلات در تلوزیون جمهوری اسلامی ایران دارای صفات و یژگی هایی هستند که مبتنی بر ویژگی ها و صفات دینی می باشند. شاید مقایسه سریال ستایش و سریال کره ایی جواهری در قصر یا دونگ یی شاهد بر این مدعا باشد ، که در سریال های ایرانی مدام با شخصیت چادری مواجه هستیم که پر از مشکلات ، مصائب ، سر افکندگی ، درد ها و رنج هایی که از جانب مردان سنتی به آنها تحمیل می شود ، اما در سریال های کره ایی با تکیه و پررنگ کردن صبر ، استقامت ، امیدواری ، خوش بینی در فضای حسی شاد و زنی زنده و پویا را نشان می دهد که به جای آنکه دائم گریه کند ، نق بزند و از مصیبت ها گلایه کند ، در حلال تلاش و ایثار و فداکاری برای دیگران می باشد . سریال دونگ ئی به تمام معنا نشان داد پشت هر مرد موفقی ، یک زن موفق ایستاده است و سریال ستایش نشان می دهد پشت هر زن مصیب زده ای ، مرد ستمکاری ایستاده است. سوالی که مسئولین امر باید پرسید این است که چرا مدام ضعف ، کاستی و مشکلات نشان داده می شود؟
راهکار اصلی در این خصوص پرداخت نقش زن و مرد به عنوان مکمل و نه رقیب هم در جامعه با توجه به تواناییها و ویژگیهای متمایز همدیگر باشیم. اینکه نقشی را که یک مرد باید بازی کند به زنی بدهیم و نقشی را که بهتر است زنی بازی کند به مرد بدهیم نه تنها باعث احقاق حقوق زنان نخواهد شد بلکه برعکس باعث از هم پاشیدگی خانواده و تشدید مشکلات زنان نیز خواهد شد . یکی از اصلی ترین مشکلات فیلم های فمینیستی ایران مثل کارهای خانم تهمینه میلانی این است که زنان را از دنیای زنانه خود خارج می کند و در یک فضای غیر دارماتیک به مبارزه و انتقام جویی علیه جامع مرد سالار برای کسب حقوق از دست رفته خود آماده می کند .
سیاستگذارى، باید ناظر به این چیزها باشد. البته این حرف، مخصوص سیاستگذارى نیست؛ مجری‌ها هم باید توجه کنند. این کارها باید در رادیو و تلویزیون انجام بشود؛ ولى نمى‌شود! این، مسؤولیت من و شماست. هر روز که مى‌گذرد، باید یک قدم به اینها نزدیک‌تر بشویم. (دیدار: اعضای شورای سیاستگذاری صداوسیما 14/12/1369)

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.