يادداشت//

آدم کشی ده نمکی با تیغ جراحی و هزاران واقعیت درباره او

مرحوم حسن حسینی: تجارت با هنر مثل آدم کشی با تیغ جراحی است.

باشگاه خبرنگاران-مرحوم حسن حسینی: تجارت با هنر مثل آدم کشی با تیغ جراحی است.
مسلم است منظور مرحوم حسینی و ما که کلماتش را نقل می کنیم این نیست که یک اثر هنری نباید جذاب باشد و نباید بتواند برای خالقش پول بسازد بلکه منظور از عبارت تجارت پیشه سودجویانه اختیار کردن و پشت عنوان اصلی هنر مخفی شدن است. حتی اگر تجارت با هنر هم مباح بود اگر به این معامله ارزش ها و آرمان ها اضافه شود دیگر هیچ توجیهی قابل قبول نیست.
هنرمند دردها را می گوید و مشکلات اجتماع را می شکافد همچنانکه جراح می شکافد با این حال نمی‌توان چیزی مثل کارد جراحی را آلت قتاله دانست اما ممکن است سودجویان بتوانند از هر ابزاری استفاده نادرستشان را بکنند و پشت کلی عنوان ثابت شده مثل اصالت هنر اصالت ارزش ها و.. پناه بگیرند.
ما در این گزارش به بررسی برخی از واقعیت ها درباره یکی از کسانی می پردازیم که چند سالی است وارد صف هنرمندان سینما شده و آنچه در ادامه می آید تنها اشاره مختصری خواهد بود مسائلی از میان هزاران واقعیت معقول و منقول درباره این فرد.
او در دهه اول انقلاب مشغول کارهای غیر سینمایی بود اما از بدو ورودش به عرصه هنر هفتم مرتب پیشینه غیر سینمائی اش همراه با نقد و بررسی آثاری که ساخته مطرح می شود.
ده نمکی با مستندسازی شروع کرد مستند "فقر و فحشا" ی او تقریبا اثر مشهوری محسوب می شود اما حرف و حدیث ها درباره آن بسیار است حرف و حدیث های که همواره و همراه تمام آثار بعدی او هم مطرح می شد اما این مطالب شایعه و حاشیه و مطالبی از این دست نیستند بلکه شامل تحلیل هایي است که خیلی راحت به ذهن هر شهروند ایرانی تبادر می کند و هیچ گاه از جانب ده نمکی پاسخی قانع کننده  نیافته.
"فقر و فحشا" را خیلی ها دیده اند و آثار منفی آن فیلم بر اذهان عمومی بر جای ماند اما شهرت اصلی این فیلمساز مدیون آثار بلند داستانی اش است یعنی سه گانه "اخراجی ها" که به اصطلاح بلاک باستر منفجر کننده گیشه، به حساب می آید البته این سه گانه اگر به صورت معکوس پخش می شد اول اخراجی های سه،‌ بعد دو و بعد یک، هیچ گاه تا این حد به شهرت نمی‌رسید چرا که اخراجی های دو بدتر از یک و ورژن سوم آن خیلی ضعیف تر از دومی بود.
عبارتی سازنده مجموعه در تولید این آثار یک سیر نزولی را طی کرد و فشار شدید جو باعث شد که او سری چهارم به بعد آن را نسازد.
موفقیت "اخراجی ها"ی یک مدیون ایده ای بود که غیر از مسعود ده نمکی کسی اجازه رفتن به سراغ آن را نداشت این ایده حتما به ذهن خیلی از کهنه کاران سینما هم رسیده بود اما کاملا بکر و دست نخورده باقی ماند تا یک فیلم اولی از طبقه نورچشمی ها سراغ آن بیاید و افتخارش را نصیب خود کند آن ایده بکر و دست نخورده شوخی با جنگ بود که در کار ده نمکی تا حد تمسخر تمام مقدسات پیوند خورده با آن پیش رفت شوخی با لفظ مبارک اذان و تشبیه مسح وضو به بست تریاک دو نمونه کوچک از نمونه های متعددی است که در فیلم وجود داشت.
خیلی از آثار به اصطلاح هنری، به بهانه تبلیغ یک پیام درست هر ابتذالی را برخورد مباح کرده اند اما در حقیقت "اخراجی ها"ی یک حتی پیام درستی درستی نداشت در این اثر قرار بود تحول یک انسان مجید سوزوکی را نشان ما دهند و کلی ادعاهای عرفانی به فیلم وصله شده بود در حالی که تحول باید از درون اتفاق بیفتد گناه کسانی که در زمان جنگ به دنیا نیامده اند و در ضمن عاشق دختر حاج فلانی نشده اند چیست که به این بهانه نتوانستند در این دستگاه تحویل و تحول بیفتند؟ روحانیت جبهه ها را انسان هائی ساختند که ابتدا در خود تحولی به وجود آورده بودند و گرنه برعکس آنچه اخراجی ها نشان داد افراد پرمدعائی هم بودند که وارد میدان جنگ شدند اما در مواجه با مرک از آرمان هایشان ریزش کردندو تنها کسانی تا آخر راه ماندند که خود ساخته و آماده وارد میدان شدند.
غیر از ایرادات کلی و ساختاری و مضمونی، مشکلات دیگری هم در "اخراجی ها"ی یک وجود داشت که گرچه گذاشت اما در بعضی از موارد غیرقابل تحمل می نمود خصوصاً اواخر فیلم و پا کوبیدن مجید در میدان مین یا قمه کشیدن او بای تانک و..
اما "اخراجی ها"ی دو یا از این حرف ها فراتر گذاشت و کاراکتر بچه های جنگ را تبدیل به کاریکاتوری توهین آمیز کرده کسانی که خون دوست شهیدشان مجید آغوش آن ها را  گرم کرده بود در صحنه اسارت که مواجهه مستقیم با دشمن است و تحریک احساسات آرمانی ومیهن پرستانه را چند برابر می کند همچنان یک مشت الکی خوش و رقاص و قمار باز دیده می شوند بایرام و بیژن که وی جانباز شیمیایی هم هست قاتی اراذل و اوباش اردوگاه می شوند و تحول نصفه و نیمه ای که از آن ها در قسمت اول دیده بودیم بدون زمینه منطقی، کاملا ری استارت می شود ولی فیلم می‌خواست بایک پایان بندی شعاری همه چیز را توجیه کند.
و اما "اخراجی ها"ي سه که رسما یک کار کودک بود آن هم از نوع سخیف و جیغ و هورائی درباره آن صحبتی نمی کنم و به سراغ آخرین اثر مسعود ده نمکی می‌رویم که کاری است با عنوان "رسوائی" و قرار است در فجر امسال اکران شود.
هیچ کس تا به حال جرات نکرده بود که بر تن مشهورترین کمدین ایرانی (اکبر عبدی) لباس روحانیت بپوشاند و این هم از آن برگ ها ی برنده ای است که فقط به دست نورچشمی ها می افتد حضور الناز شاکردوست هم در این اثر مورد قابل توجهی است و باید ببینیم که ده نمکی از او به عنوان یک چهره زن در سینمای ایران چگونه استفاده کرده به هرحال این فیلم هنوز اکران نشده و ما منتظریم تا موقع اظهار نظر درباره آن هم  فرا برسد./ي2

يادداشت از ميلاد جليل زاده.
برچسب ها: ده نمکی ، تجارت ، سینما
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار