راز به آتش کشیدن دوست قدیمي‌ در پارکینگ

مرد جنایتکار که با ریختن بنزین بر روی دوستش او را به آتش کشیده بود، برای دومین بار به اتهام قتل عمد پای میز محاکمه قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، نیمه شب ۲۹ تیرماه سال گذشته فریاد بلند «یا ابالفضل» یکی از همسایه‌ها که در پارکینگ بود باعث شد تا همه اهالی ساختمان و دیگر همسایه‌ها در یکی از محله‌های اسلامشهر از خانه‌هایشان بیرون بیایند. همسایه طبقه اول اولین نفری بود که خودش را به پارکینگ رسانده بود. او به محض دیدن جوانی سوخته که کف پارکینگ افتاده بود شوکه شد. کمي‌آن طرف‌تر محسن یکی از ساکنان را دید که با گریه التماس می‌کرد با اورژانس تماس بگیرند. پس از تماس همسایه‌ها اورژانس و آتش نشانی همزمان سر رسیدند.

عوامل اورژانس بدن جوان سوخته را که مرتضی نام داشت به بیمارستان رساندند. محسن که خودش را دوست مرتضی، فرد حادثه‌دیده معرفی کرد درباره حادثه گفت: «با مرتضی در پارکینگ بودیم و می‌خواستیم باک بنزین را پر کنیم که نمی‌دانم چه شد بنزین روی او ریخت و آتش گرفت.» اما مرتضی دو روز بعد از حادثه در حالی که به شدت سوخته بود توانست صحبت کند و چیز دیگری خلاف آنچه را که محسن گفته بود بیان کند. او در حضور پزشک بیمارستان، پدرش و مامور انتظامات دلیل آتش گرفتنش را این‌طور تعریف کرد: «من از عابرکارت محسن کمي‌پول برداشته بودم و می‌خواستم خودم به او بگویم اما او زود‌تر فهمید و به سراغم آمد. در پارکینگ بودیم که دعوایمان شد.او چند عدد سفته جلوی من گذاشت و به من می‌گفت باید امضایش کنم. من هم وقتی دیدم که او به خاطر پولش عصبانی است گفتم همین فردا پولت را پس می‌دهم ولی خیلی عصبانی بود.

رفت از گوشه پارکینگ بنزین آورد و روی من ریخت. گفت اگر امضا نکنی آتشت می‌زنم. من فکر می‌کردم دارد شوخی می‌کنم به همین خاطر جدی نگرفتم اما او فندکش را در آورد و من را آتش زد.» دو روز پس از آنکه مرتضی این حرف‌ها را بیان کرد بر اثر شدت جراحات وارده فوت کرد.

پس از جان باختن مرتضی، محسن در ادامه بازجویی‌ها گفت که روز حادثه در حال پر کردن باک بودیم و چون مرتضی سیگار می‌کشید باعث شد که آتش بگیرد. اما پدر و مادر مرتضی به ماموران گفته بودند که او سیگاری نبوده و سیگار نمی‌کشیده است. پس از آنکه ماموران شواهد را نشان دادند و محسن را متوجه ضدونقیض‌گویی‌هایش کردند او هم دیگر ایستادگی نکرد و به آتش زدن دوستش اعتراف کرد.

پس از اعترافات محسن بازپرس دادسرای جنایی اسلامشهر برای او به اتهام قتل مرتضی قرار مجرمیت صادر کرد که با تایید قرار مجرمیت و صدور کیفرخواست پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی همتیار و ۴ قاضی مستشار برگزار شد. بعد از آن محسن به عنوان متهم در جایگاه حاضر شد تا از خودش دفاع کند. او گفت: «من اتهام کشتن دوستم را قبول ندارم.مقتول در حال ریختن بنزین در باک ماشین من بود که ناگهان آتش گرفت.»

قضات دادگاه نیز پس از شنیدن آخرین اظهارات او و دفاعیات وکیل مدافعش برای صدور حکم وارد شور شده و متهم را به قصاص محکوم کردند.

در ادامه پرونده به شعبه 31 دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی کشور حکم را نقض کرده و پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
صبح امروز جلسه دادگاه به ریاست قاضی عزیزمحمدی برگزار شد. در ابتدای این جلسه وکیل اولیای دم خواستار قصاص متهم شد.

سپس محسن در جایگاه قرار گرفت و با تکرار ادعاهای قبلی خود گفت: من یک خودروی " بی ام و " دارم که مشکل فنی دارد. خودرو در حالی که بنزین داشت خاموش می شد و باید داخل باکش بنزین می ریختیم تا روشن شود. شب حادثه خواستم سوار خودرو شوم اما هرکاری کردم روشن نشد. با مقتول تماس گرفتم و خواستم بنزین بیاورد. وقتی او آمد در حال ریختن بنزین داخل باک بود که به خاطر استعمال بنزین آتش گرفت . من قصد داشتم او را خاموش کنم اما ظرف بنزین روی او ریخت.

در ادامه جلسه دادگاه پزشک بیمارستان به عنوان گواه در جلسه حاضر شد که در خصوص ادعاهای مقتول گفت: مرتضی قبل از مرگ مدعی بود یکی از دوستانش به نام محسن روی او بنزین ریخته است.

پس از آخرین دفاعیات متهم و اظهارات یکی از دوستان مقتول به عنوان مطلع، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
 
مقتول  ما با هم رفیق بودیم پس من چطور می‌توانستم او را بکشم. روز حادثه زنم و دخترم در خانه نبودند. دخترم چون مریض بود زنم از من خواست تا دارو‌هایش را تهیه کنم. من هم تهیه کردم و می‌خواستم به در خانه پدرزنم بروم که مرتضی را بین راه دیدم.

او را سوار ماشین کردم. مرتضی قرار بود برای آکواریوم من لامپ بخرد به همین خاطر گفتم آخر شب به خانه ما بیاید تا نمونه‌اش را به او بدهم. من در خانه بودم و می‌خواستم لباس‌هایم را عوض کنم. وقتی به پارکینگ آمدم دیدم ماشینم روشن نمی‌شود به همین خاطر به مرتضی زنگ زدم سر راهش بنزین بخرد. داشتیم در باک بنزین می‌ریختیم که نمی‌دانم چه شد که ناگهان در باک برگشت و بنزین روی دست من و مرتضی ریخت ومرتضی چون داشت سیگار می‌کشید سریع آتش گرفت. من تا آمدم لباس او را در بیاورم او دوید و بیشتر آتش گرفت. به همین خاطر نتوانستم نجاتش بدهم. من نه با او خصومتی داشتم و نه درگیر بودیم.» پس از شنیدن اظهارات محسن در دادگاه قاضی به او گفت: «شواهد نشان می‌دهد که تو و مقتول بر سر مسائل مالی درگیری داشتید. به طوری که برخی شهادت داده‌اند که سر این موضوع مقتول را تهدید کرده‌ای که تو را آتش خواهم زد. روز حادثه هم همسایه‌ها شما را دیده‌اند که در کوچه درگیری لفظی داشتید»
 
انتهای پیام/
برچسب ها: راز ، آتش ، دوست ، حوادث ، دادگاه ، قتل ، هولناک
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۱۷ ۲۴ فروردين ۱۳۹۷
به خدا که امکان نداره عمدی در کار باشه چطور ممکنه تو پارکینگ اونم تویه شهر تو ملاعام بخواد کسیو بکشه خب می‌تونست جایزه خلوت تر این کارو کنه معلومه اتفاقی پشت این داستان هست
Iran (Islamic Republic of)
حسين
۱۳:۲۱ ۱۳ مرداد ۱۳۹۶
محسن بچه محل ما بود من خودم در جريان ماجرا هستم ولي راسته كه ميگن چوب خدا صدا نداره
United States of America
ناشناس
۲۰:۲۸ ۰۷ آبان ۱۳۹۵
خداوند انشاالله همه رو به راه راست هدایت کنه.....خدا جای حق نشسته
United States of America
ناشناس
۱۵:۵۱ ۱۷ اسفند ۱۳۹۳
توراقران بخاطردخترکوچیکش ببخشیدببخشیدن حقشه چون غیرعمدی بنظرمیرسه
United States of America
ناشناس
۰۳:۱۳ ۱۵ دی ۱۳۹۳
به نظر من هیچ انسانی در منزل خود این عمل رو مرتکب نمیشه .اونم سر پول با دوستش ....جای تحقیق زیادی است
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۱۱ ۰۴ اسفند ۱۳۹۲
بابا پدرم در آمد تا داستان رو خوندم
-
ناشناس
۱۱:۰۹ ۰۴ اسفند ۱۳۹۲
بخشش لازم نیست اعدام بایدگردد
آخرین اخبار