امروز در تاریخ؛

از روز تجلیل از وزیرنفت شهید ایران تا پایان جنگ هند و پاکستان

هجوم روس‌ها به تبریز و گیلان، پایان جنگ هند و پاکستان ، روز تجلیل از وزیرنفت ایران، و ... از مهم‌ترین رخدادهای تاریخی امروز است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، امروز 29 آذر 1393 خورشیدی برابر با 27 صفر 1436 هجری و 20 دسامبر 2014 میلادی است. مهمترین رخدادهای تاریخی امروز از این قرار است:

هجوم روس‌ها به تبریز و گیلان پس از اولتیماتوم به دولت ایران (1290 ش)
پس از اولتیاتوم روسیه به دولت ایران برای اخراج مورگان شوستر، کارشناس اقتصادی آمریکایی در ایران، دولت ایران این اولتیماتوم را در 28 آذر 1290 ش پذیرفت. اما پذیرش ذلت‌بار اولتیماتوم روس‌ها که به امید پایان یافتن زیاده‌خواهی‌ها و بهانه‌گیری‌های دولت روسیه انجام گرفت، نه تنها مشکلی را حل نکرد، بلکه دامنه تجاوزات آنها را گسترش داد. در این میان، شهر تبریز که به علت مقاومت دلیرانه در برابرعناصر وابسته به روس‌ها از جمله محمدعلی شاه، بیش از دیگر شهرها مورد خشم روس‌ها بود، در سحرگاه این روز برابر با 29 ذی‌حجه 1329 ق، آماج حملات قزاق‌های روس قرار گرفت. روس‌ها به بهانه بی‌احترامی پاسبان نظمیه تبریز به مامور روسی، کشتار مردمِ شهر را آغاز نمودند و نقاط حساس شهر را به تصرف خود درآوردند. سپس به تاراج اموال مردم و قتل آنان پرداخته و هرگونه مقاومتی را با تفنگ پاسخ دادند. روس‌ها در روزهای بعد این جنایات خود را ادامه داده و در دهم دی ماه آن سال برابر با عاشورای 1330 ق، ثقه الاسلام تبریزی، عالم بزرگ شهر را به دار زدند. همزمان با تبریز، روس‌ها به گیلان نیز یورش بردند و جنایات مشابهی را رقم زدند. آنان به هر کس که مشکوک می‌شدند، می‌کشتند و از ارتکاب هرنوع ظلم و خشونت، دریغ نکردند. در این حال مردم رشت بنابر فتوای مراجع، از خرید کالاهای روسی و انگلیسی خودداری می‌کردند و از مقاومت در برابر نیروهای روس، غافل نبودند. اما روس‌ها این استقامت عمومی را با قتل مردم به طرق مختلف پاسخ دادند.

درگذشت "استاد ابوالحسن صبا" موسیقی‌دان ایرانی (1336 ش)
استاد ابوالحسن صبا، در سال 1281 ش در تهران به دنیا آمد. وی از نوادگان فتحعلی خان صبای کاشانی، ملک الشعرای دربار فتحعلی شاه قاجار بود. پدر ابوالحسن نیز با نام کمال‌السلطنه، طبیبی هنرمند و هنردوست بود و منزلش محفل ارباب ذوق و موسیقی محسوب می‌شد. ابوالحسن صبا موسیقی را از کودکی نزد پدر و دیگر استادان این هنر فراگرفت و به تکمیل معلومات خود در این زمینه پرداخت. هنر استاد صبا، تنها در نوازندگی خلاصه نمی‌شد، بلکه علاوه بر نواختن، به نقاشی، ادبیات و پرورش گل نیز علاقه بسیار داشت. وی در طول سال‌های تحصیل در محضر استادانی همچون میرزا عبداللَّه، درویش خان، علی اکبر شاهی و علینقی وزیری، در نواختن سه تار، کمانچه، ویولن و ضرب و... به استادی دست یافت. صبا در 1308 ش از طرف وزیری، به مدیریت مدرسه صنایع ظرفیه رشت منصوب شد و تعداد زیادی از آهنگ‌های محلی را جمع‌آوری کرد. او سال‌ها در ارکستر موسیقی ملی، ارکستر نوین رادیو، ارکستر شماره یک و گل‌های رادیو نوازندگی کرد و هنر خود را به نمایش گذاشت. صبا صاحب روش خاصی در نواختن ویولن بود و مکتب ویژه‌ای برای این ساز بنیاد نهاد. همچنین از محضر درس او شاگردان بسیاری استفاده کردند که علی تجویدی، مهدی خالدی، روح اللَّه خالقی و حبیب اللَّه بدیعی از آن جمله‌اند. او با کاوش و تفحص در ابعاد و زوایای موسیقی سنتی ایران، طرح‌هایی نو به وجود آورد. همچنین تدوین و تألیف ردیف‌های موسیقی سنتی ملی، یکی دیگر از تلاش‌های استاد بود. علاوه بر این‌ها، استاد ابوالحسن صبا کتاب‌هایی تحقیقی درباره شناسایی سازهای ایرانی و تاریخچه آنها به نگارش درآورده است که سه دستور ویولن، سنتور و سه‌تار و قطعات ضربی از آن جمله‌اند. استاد ابوالحسن صبا سرانجام در 29 آذر 1336 در پنجاه و پنج سالگی درگذشت.

روز تجلیل از مهندس "محمدجواد تندگویان" وزیرنفت ایران در دولت "شهید رجایی" (1370 ش)
محمدجواد تندگویان در سال 1329 ش در تهران به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیلات متوسطه و ورود به دانشکده نفت آبادان با درجه مهندسی نفت، فارغ التحصیل شد. وی در دوران تحصیل، مبارزات خود را علیه رژیم پهلوی با شرکت در انجمن اسلامی دانشکده ادامه داد و در سال 52 توسط ساواک دستگیر و پس از شکنجه‌های فراوان به یازده ماه حبس محکوم شد. تندگویان پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مدیریت یک کارخانه در رشت رسید. او پس از مدتی به وزارت نفت دعوت شد و به عنوان مدیر مناطق نفت‌خیز جنوب مشغول به کار گردید. پس از آن، از سوی شهید رجایی، وزیر نفت شد تا اینکه در دوازدهم آبان 1359، در یکی از بازدیدهایی که از صنعتِ نفت در جنوب داشت، در نزدیکی آبادان، توسط نیروهای اشغالگر بعثی به اسارت درآمد. شهید تندگویان در اسارت، تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار گرفت و مردانه مقاومت کرد تا اینکه توسط دژخیمان بعث به شهادت رسید. پیکر این شهید بزرگوار پس از 11 سال اسارت، در 26 آذر 1370 ش به خاک جمهوری اسلامی ایران منتقل گردید و در آخر آذر 1370 در جوار شهدای هفتم تیر در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

محمدعلی خان فروغی (ذکاء الملک) وزیران خود را به این شرح معرفی کرد: (1304 ش)
حسین دادگر (عدل الملک) وزیر داخله - حسن مشار (مشارالملک) وزیر خارجه - امیرلشکر عبدالله امیر طهماسبی وزیر جنگ - مرتضی قلی بیات وزیر مالیه - جعفر قلی اسعد (سردار اسعد) وزیر پست و تلگراف - علی اکبر داور وزیر فوائد عامه و تجارت- یوسف مشار (مشار اعظم) کفیل وزارت معارف - میرزا محمود جم (مدیرالملک) معاون رئیس الوزراء

رحلت فقیه اصولی "ابوالمعالی کلباسی اصفهانی" (1315 ق)
محمد بن حاج محمد ابراهیم کلباسی، از بزرگان علمای امامیه‌ی اوایل قرن چهاردهم هجری است. وی از نظر علمی، مراتب بلندی داشته و دارای تألیفات بسیاری است. از جمله آثار او می‌توان به کتب: شرح کفایه‌ی سبزواری، شرح خطبه‌ی الدمشقیه و الجبر و التَفویض اشاره کرد. وی همچنین درباره‌ی محدثان بزرگ و طبقات دیگر، کتب مستقلی تألیف کرده است.

مأموریت "اسامة بن زید" از سوی پیامبر برای تجهیز سپاه جهت نبرد با رومیان (11 ق)
پیامبر اکرم (ص) پس از بازگشت از حجةالوداع، در آخرین روزهای عمر شریف خود جهت نبرد با رومیان که از شمال غربی شبه جزیره‌ی عربستان در صدد لشکرکشی به سرزمین‌های مسلمانان بودند، سپاهی منظم از مهاجران و انصار مدینه ترتیب داد وبه همگان فرمان داد تا در آن شرکت جسته و با رومیان متجاوز به جهاد برخیزند. پیامبر (ص)، فرماندهی این سپاه بزرگ و پرمخاطره را به جوانی نورس به نام اُسامه فرزند زیدبن حارثه که پدرش پیش از این در جنگ تبوک به‌دست رومیان کشته شده بود، سپرد. اسامه در آن زمان بیش از هفده یا هجده سال نداشت. مسلمانان واجد شرایط رزم از انصار و مهاجر، به فرماندهی اسامه در خارج از شهر مدینه اردو زدند. برخی از آنان که از ماجرای غدیر خم و نصب امیرمؤمنان (ع) به امامت و رهبری مسلمانان از سوی رسول خدا (ص) دل خوشی نداشته و خروج این سپاه بزرگ از مدینه را مطابق با اهداف و امیال خود نمی‌دیدند، بر آن حضرت خورده گرفته که چرا وی، جوانی کم سن و سال و کم تجربه را بر آ نان مقام امیری داده است. در صورتی که بزرگان و متنفذان فراوانی در میان یاران و صحابه‌ی وی وجود دارند که پیشینه‌ی رزم و جهاد آنان در راه خدا بر همگان روشن است و در این راه دارای تجربیاتی فراوان هستند. سرانجام در حالی که توطئه‌های بسیاری در مسیر حرکت سپاه اسلام روی داد، این سپاه به سوی روم به حرکت درآمد. ولی هنوز از مدینه چندان فا صله نگرفته بود که از رحلت رسول خدا (ص) باخبر گردید. همین امر موجب اندوه سپاهیان اسلام و دست‌مایه‌ی برخی از فرصت‌طلبان و بازگشت آنان به مدینه گردید. به همین جهت این سپاه بزرگ برای مدّتی موقّت از هم پاشید و شیرازه‌ی آن با پراکنده شدن مسلمانان سوگوار در هم ریخت. تا این‌که با خلافت ابوبکر بن أبی قحافه، سپاه اسلام به رهبری اسامه به سوی مرزهای روم عازم شد.

تولد "ابن ماجه" محدث ایرانی و مؤلف کتاب السُّنَنَ (209 ق)
ابن ماجه محدث و عالم بزرگ مسلمان در قزوین به دنیا آمد. او پس از گذراندن دروس مقدماتی دینی در زادگاه خویش به نقاط مختلف سرزمین پهناور اسلامی آن روز سفر کرد و از علمای بزرگی حدیث شنید. او مجموعه‌ی این احادیث را در کتابی که سنن ابن ماجه خوانده می‌شود، گردآوری کرد. این اثر، یکی از کتب معتبر حدیث اهل سنت تلقی می‌شود. از این دانشمند اسلامی، تفسیری بر قرآن کریم و کتاب دیگری تحت عنوان التاریخ به جای مانده است. ابن ماجه در 273 ق در 64 سالگی درگذشت.

رحلت فقیه بزرگوار آیت‌اللّه العظمی "سید عبدالاعلی موسوی سبزواری" (1414 ق)
آیت‌اللَّه حاج سیدعبدالاعلی فرزند سیدعلی رضا موسوی سبزواری از علمای نجف اشرف در صفر سال 1328 ق در سبزوار تولد یافت و پس از تحصیل مقدمات و سطوح در سبزوار و خراسان به نجف اشرف مهاجرت نمود. وی در نجف از محضر درس آیات عظام: میرزای نائینی، آقا ضیاء الدین عراقی، سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، فقه و اصول را آموخت و به درجه‌ی اجتهاد نایل گردید. آیت اللَّه سبزواری فلسفه و حکمت را نزد آیت‌اللَّه بادکوبه‌ای و تفسیر و اخلاق را نزد مرحوم بلاغی آموخت و سپس به تدریس خارج فقه و اصول و تفسیر پرداخت و بسیاری از فضلای نجف از درس او استفاده نمودند. از جمله آثار این عالم بزرگ عبارتند از: لُبابُ المعارف، حاشیه بر بحارالانوار، حاشیه بر تفسیر صافی، عدالت، حاشیه بر جواهر، حاشیه بر عروةالوثقی و حاشیه بر وسیله. آیت اللَّه سبزواری پس از ارتحال آیت اللَّه العظمی خویی زعامت حوزه‌ی علمیه‌ی نجف را به عهده گرفت. سرانجام آن عالم فرزانه در 25 مرداد 1372 ش در 86 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد و در نجف اشرف مدفون گردید.

پایان جنگ هند و پاکستان بر سر استقلال بنگلادش (1971 م)
شبه قاره هند از آغاز دهه 1970 م، صحنه جنگ‌ها و تشنجات سیاسی شدیدی بود. پاکستان از بدو استقلال به علت تقسیم آن به دو بخش شرقی و غربی که در دو سوی شبه قاره هند قرار داشتند وضع نامتعادلی داشت. پاکستان شرقی با جمعیت بیشتر و منابع طبیعی کمتر، بیش از پاکستان غربی از فقر و مشکلات اقتصادی رنج می‌برد و این احساس که رهبران پاکستان، که بیشتر از سکنه پاکستان غربی بودند، چندان توجهی به اوضاع پاکستان شرقی ندارند به احساس نارضایتی در میان مردم پاکستان شرقی دامن می‌زد. از این رو مقدمات استقلال قسمت پاکستان شرقی فراهم شد، اما این امر با مخالفت پاکستان غربی روبرو گردید. با این حال، رهبران پاکستان شرقی اعلام استقلال کردند و کشور جدیدالاستقلال خود را بنگلادش به معنی ملت بنگال، خواندند. اما دولت پاکستان، استقلال پاکستان شرقی را به رسمیت نشناخت و در ماه مارس 1971 م، با دخالت نظامی و اعمال قوه قهریه درصدد جلوگیری از تحقق یافتن استقلال این کشور برآمد. دخالت نظامی پاکستان، به مهاجرت میلیون‌ها نفر از اهالی پاکستان شرقی به هند انجامید و دولت هند برای متوقف ساختن سیل مهاجران، از پاکستان خواست که نیروهای نظامی خود را از بنگلادش بیرون ببرد و استقلال این کشور را به رسمیت بشناسد. پاکستان زیر بار نرفت و هند و پاکستان در روز سوم دسامبر سال 1971 م وارد جنگ شدند. دومین جنگ هند و پاکستان نیز مانند جنگ اولِ این دو کشور که در سال 1965 م بر سر کشمیر روی داد، به شکست نیروهای پاکستان از ارتش هند، که قوی‌تر و مجهزتر بود، انجامید. نیروهای پاکستان در بخش شرقی پس از ده روز جنگ، دست از مقاومت برداشتند و در نهایت پس از آن که جنگ در 20 دسامبر 1971 م به پایان رسید، دولت پاکستان نیز به ناچار استقلال بنگلادش را به رسمیت شناخت.

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار