در گذرگاه سیاست خارجی ایران بررسی شد

فراز و فرودهای روابط خارجی ایران و افغانستان/ ایران همراه واقعی افغانستان

هر چند روابط خارجی ایران و افغانستان در سال‌های مختلف فراز و فرودهایی را تجربه کرده، اما پیوسته در جریان بوده و هیچ‌گاه قطع نشده است.

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ روابط ایران و افغانستان براساس مشترکات تاریخی، فرهنگ ی و مذهبی استوار بوده‌ است. در سالهای قبل از انقلاب ایران روابط نسبتا آرامی بین دو کشور برقرار بوده ‌است و سران دو کشور روابط دوستانه‌ای با یکدیگر داشته‌اند. مردم افغانستان دولت جدید افغانستان را کمونیستی و کافر می‌خواندند و از طرفی آیت الله خمینی  با معرفی انقلاب با ویژگی اسلامی بودن  باعث محبوبیت انقلاب اسلامی ایران در کشور افغانستان  شد. روابط خارجی ایران و افغانستان در سال‌های مختلف با فراز و فرودهایی همراه بوده، اما پیوسته در جریان بوده و هیچگاه قطع نشده است.

**روابط خارجی ایران و افغانستان از لحاظ تاریخی

افغانستان حدود 978كیلومتر مرز مشترك با ایران دارد، همچنین ایران گذرگاهی دریایی (آبی) مهم برای افغانستان و نیز افغانستان دروازه ایران به اسیای میانه و چین به حساب می‌آید. افغانها 23میلیون نفر در 300 قبیله و چهار نژاد اصلی دارند که شامل "پشتو"40 درصد، "تاجیكها"30 درصد و "ازبك"10 درصد و "هزاره" كمتر از 8 درصد و اكثریت "سنی‌حنفی" مذهب هستند. شیعیان 5 درصد جمعیت كشور و درصد كمتری نیز شیعه اسماعیلی هستند، 60 درصد مردم نیز به زبان فارسی صحبت می كنند، اما زبان رسمی نژاد تاجیك است. در دوران صفویه افغانستان و از جمله قندهار تحت سلطه ایران بود. كه این سلطه تا سال 1716میلادی ادامه داشت.در سال 1729 نادر شاه جنگی را بر اشرار افغانی ترتیب داد و در سال 1736دوباره افغانستان تحت سلطه ایران در آمد. از سال 1747 افغانی‌ها به رهبری احمدخان دوباره قندهار را از ایران جدا كردند. در سال 1837هرات تحت سلطه ایران قرار گرفت. اما دوست محمد افغانی آن را دوباره از ایران جدا كرد. در سال 1275با انعقاد قرار داد 1275ق. در پاریس منجر به استقلال افغانستان شد.

*روابط ایران و افغانستان پس از انقلاب اسلامی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران روابط دو کشور شكل دیگری به خود گرفت و حضور ایران در صحنه افغانستان بیشتر شد. 
 
**روابط ایران و افغانستان در دوره 1979 تا 1989
 
در سال 1979 اتحاد جماهیر شوروی سابق به دلایلی مختلفی به كشور افغاستان حمله نمود و دست نشانده خود "ببرك كارمل" را در رأس حكومت افغانستان قرار داد. سیاست جمهوری اسلامی ایران نسبت به تحولات افغانستان در این دوره فرازونشیب هایی دارد. از سال 1360به بعد با به قدرت رسیدن  اسلام‌گرایان درایران، حضور جمهوری اسلامی ایران در صحنه تحولات افغانستان پررنگ تر شد. اسلام گرایان معتقد به اهداف و وظایف فراملی بودند و نقش خود را به عنوان رهبر نهضت های آزادی بخش جهان تعریف كرده بودند و داعیه‌ی صدور انقلاب را نیز در سر می پروراندند، مسلم بود كه نهایت سعی و تلاش خود را در حمایت از مجاهدین افغانی بكار می گرفتند وبا دولت دست نشانده شوروی هیچ گونه همكاری نمی‌كردند. درمجموع در این دوره جمهوری اسلامی ایران كمك های خوبی اعم از كمك‌ها وحمایت‌های معنوی و مادی مانند تسلیحات و... به مجاهدین ارزانی داشت.
 

**روابط دو کشور در دوره طالبان از 1995 تا 2001

مردم افغانستان به علت اختلافات داخلی وجنگ های خانمان‌سوز داخلی، كلافه شده و آنها را نسبت به مجاهدین بد‌بین نمود به صورتی‌ كه خیلی‌ها در آرزوی یك منجی بودند كه بتواند آنها را از آن وضعیت دشوار و اسفبار نجات دهد . در این شرایط آمریكا، عربستان و پاكستان هر كدام به منافع خویش چشم دوخته بودند و در صدد سازماندهی گروهك طالبان برآمدند.

جمهوری اسلامی ایران اوایل ورود طالبان به افغانستان به علت عدم شناسایی ماهیت واقعی طالبان واكنش قابل توجهی نسبت به طالبان نشان نداد اما پس از مدتی هنگامی که چهره حقیقی گروهك مذكور آشكار شد و افكار متحجرانه و ضد‌شیعی آنها نمایان شد، جمهوری اسلامی به طور جدی در صحنه تحولات افغانستان حضور یافت و حمایت‌های خود را از دولت رسمی افغانستان بیش از پیش افزایش داد.

 
بعد از حمله طالبان به كنسولگری ایران در مزار شریف و كشتن دیپلمات‌ها وخبرنگار ایران تیرگی روابط ایران و طالبان به اوج خود رسید. این تیرگی روابط مدتی ادامه داشت و جمهوری اسلامی تمامی روابط خویش را با طالبان قطع كرده بود تااینكه منافع ایران اقتضا كرد تا حدی به طالبان نزدیك شود. ایران در مدت 5 سال سلطه طالبان هرگز آنها را برسمیت نشناخت زیرا حمایت از طالبان با اهداف و منافع  مادی و معنوی ایران سازگاری نداشت، اما ایران با حدود 950كیلومتر مرز مشترك با افغانستان هرگونه ناامنی وهرج ومرج در افغانستان می توانست تأثیر نامطلوبی بر امنیت ایران بگذارد.

**تاثیر استقرار دمكراسی در روابط خارجی ایران و افغانستان (2001به بعد)

پس از شش سال از حكومت طالبان آمریکایی‌ها که از حامیان اصلی گروهک طالبان بودند، احساس كردند طالبان به خواسته‌هایش توجه نكرده ونمی‌تواند منافع‌‌ش را تأمین كند.  با تشکیل "كنفرانس بن" و  فشارهای غربی‌ها "حامد كرزی" به عنوان رئیس جمهور دولت انتقالی افغانستان انتخاب شد.

در سال  2005اولین انتخابات تاریخ افغانستان برگزارشد و درنهایت "حامد كرزی" كاندیدای مورد حمایت آمریكا و غرب دوباره بعنوان رئیس جمهور افغانستان انتخاب شد و قدرت را به دست بگیرد.
ایران همواره به "كرزی" تاكید كرده که مجاهدین در كابینه حضور گرم و فعالی داشته باشند. افغانستان ظرفیت های خوبی برای جذب سرمایه گذاری و صدور خدمات فنی ومهندسی و... دارد كه ایران با توجه به برخورداری مناسب از دانش‌های روز می‌تواند از این ظرفیت‌ها به خوبی استفاده كند و روابط تجاری و صادرات خود را در زمینه های مختلف به حد اعلی برساند .

نیروهای آمریكایی و هم پیمانانش پس از سقوط طالبان در جهت تأمین صلح و امنیت در افغانستان، وارد این کشور شدند. حضور نظامی آمریكا و ایجاد پایگاه‌های نظامی برای حضور درازمدت درافغانستان مسلماً درجهت مخالف منافع ایران بود زیرا دولت آمریكا از اصلی‌ترین دشمنان ایران محسوب می شود، لذا جمهوری اسلامی همواره تلاش كرده است كه چالش‌هایی را برای حضور نظامی غرب بویژه آمریكا در افغانستان ایجاد كند.

بعد از حمله شوروی به افغانستان عده‌ای از مردم مجبور به ترك خانه‌ها و وطن خویش و مهاجرت به كشورهای همجوار از جمله ایران شدند. این مهاجرت در طول جنگ های داخلی همچنان ادامه داشته است.

جمهوری اسلامی در طول جنگ با روسیه (شوروی سابق) درهای خودرا برای ورود آوارگان افغانی تقریبا ًباز گذاشته بود كه این امر به نوبه خود دارای نتایج و پیامدهای سیاسی، اقتصادی وفرهنگی برجامعه ایران بوده است.
 
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.