گفتگوی جلال مقامی در سین جیم فرهنگی:

برد والیبال ایران در برابر آمریکا شاهکار بود/ اوقات فراغتم با آهن و آجر و سیمان مدفون شده است

زمانی من به همراه دوستانم در ماه سفرهای متعددی را با هم می‌رفتیم و جوانی من در این محیط‌ها و سفرها صفای زیادی داشت اما الان اوقات من در خانه با آهن و آجر و سیمان مدفون شده است.

حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران - لیلا سلمانی؛ جلال مقامی که این روزها از هیاهوی شهر تهران فاصله گرفته است همان جوان خوش صدا و خوش قریحه ای است که سودای تئاتر پای او را به عرصه دوبله باز کرد و آنقدر صدایش گوش نواز بود که ماندگار شد و ما را راهی استان البرز کرد تا دفتر سین جیم فرهنگی باشگاه خبرنگاران را با نام و خاطرات او ماندگار کنیم.

برد تیم ملی والیبال در برابر آمریکا شاهکار بود/ بهرام رادان در سنتوری بازی برجسته ای داشت

سین: در کدام محله تهران متولد شدید؟
جیم:اینطور که شناسنامه ام می گوید در منطقه6 تهران یعنی امیرآباد جنوبی و اطراف منیریه به دنیا آمدم اما بعد از مدتی به جنوبی ترین منطقه تهران یعنی خیابان لرزاده کوچ کردیم و در آنجا ساکن شدیم.

سین: چندمین فرزند خانواده هستید؟
جیم: ما سه پسر و سه دختر بودیم یعنی من، دو برادر و یک خواهر بزرگتر از خودم داشتم که هر سه فوت کردند و دو خواهر کوچکتر از خودم که تا زمان نوجوانی با هم بودیم و تا زمان جوانی و بیست و چند سالگی که آنها ازدواج کردند و بنده هم متاهل شدم و دیگر هر کدام مستقل شدیم.

سین: دوران کودکی تان چگونه گذشت؟
جیم: دوران کودکی را هم مثل همه بچه ها با شیطنت ها و بازی هایی خاص خوش گذراندیم تا وارد دبستان "ادیب نیشابوری" که درست رو به روی منزل ما بود شدم و تحصیلات ابتدایی را در آنجا گذراندم. بعد از آن به دبیرستان حافظ که در بازار بود رفتم به دلیل اینکه پدرم در بازار مغازه ای داشت و دبیرستان نزدیک به مغازه پدرم بود.

سین: از فعالیت های خود در دبیرستان بگویید؟
جیم: در مراسم هایی که در دبیرستان بر پا می شد، یکسری تئاترهای مدرسه ای بود که با یکی از همکلاسی هایم که بعدها کارگردان و هنرپیشه شد اجرا می کردیم. سالها بعد که من دوبلور شدم بجای او که در سریالی بازی کرده بود، حرف زدم.

سین: چگونه واردعرصه دوبله شدید؟
جیم: نمایشی را در مدرسه اجرا می کردیم که ناظم دبیرستان ما، آقای شرکت از آقای حیدر صارمی که در آن زمان هنرپیشه تئاتر ، سینما و رادیو بودند و در زمان خودش آدم مطرحی بودند، دعود کردند که از نمایش ما دیدن کنند. در همان زمان من از آقای صارمی درخواست کردم تا مرا وارد تئاتر کنند ایشان گفت: شما کوچکی و با 18-19 سال سن بهتراست وارد عرصه دوبله شوی من که با دوبله آشنا نبودم، وارد اینکارشدم و اگرخودخواهی نباشد خیلی زود توانستم موفق شدم و این شروع کار حرفه ای من در دوبله بود.

برد تیم ملی والیبال در برابر آمریکا شاهکار بود/ بهرام رادان در سنتوری بازی برجسته ای داشت

سین: پس ایشان صدای خوب شما را کشف کردند؟
جیم: بله- صدای خوب و یا هر چیز دیگه که اسمش را بگذاریم، بهر حال وارد دوبله شدم و خیلی زود موفق شدم.

سین: چه عواملی باعث شد که اینقدر زود در این عرصه موفق باشید؟
جیم: آن زمان دوبله مثل الان شناخته شده نبود و نیروهای زیادی هم جذب آن نشده بودند به همین دلیل نقش های متعددی به من پیشنهاد می شد که به جای آنها حرف بزنم البته استعداد، جنس صدا هم موثر بودند در واقع مجموعه ای از این عوامل یعنی جنس صدا، استعداد و موقعیت آن زمان دوبله که علاقمندان آن نسبت به الان کمتر بودند باعث شد تا من بتوانم خودم را در این عرصه نشان داده و در آن موفق شوم.

سین: بنابراین شنیدن صدای شما و دیگر همکارانتون باعث علاقمندی جوانان به این عرصه شد؟
جیم: به طور طبیعی بله صدای من و دوستان عزیزی همچون آقایان خسروشاهی، جلیلوند، اسماعیلی، والی زاده و مظفری، به دلیل اینکه در آن زمان ماهواره، اینترنت و این مسائل وجود نداشت مردم برای دیدن فیلم به سینما می رفتند به علاوه در آن زمان سینما، علاقمندان بسیاری داشت و چون فیلم های عظیم خارجی که از آثار نویسندگان بزرگ جهان تهیه می شد مانند بر بادرفته، بینوایان، برادران کروموزوف و ... وارد ایران می شد و در سینما به نمایش در می آمد.

سین: چطور شد که هنر دوبله و دوبلورها بین مردم به شهرت رسیدند؟
جیم:فیلم هایی که ما در گذشته دوبله می کردیم با فیلم هایی که الان مردم در تلویزیون آنها را می بینند بسیار متفاوت است. مردم می دیدند که یک هنرپیشه معروف و مشهور جهان فارسی حرف می زند و اکران فیلم ها در پرده عریض سینما جذابیت آن را بیشتر می کرد . حتی قبل از اینکه صدای سر صحنه که نکته درستی هم بود مطرح شود، به جای هنرپیشه های ایرانی هم حرف می زدیم و تمام این نکات و توجه به صداهایی امثال من و همکاران عزیز دیگر باعث شد تا دوبله در بین مردم شهرت پیداکند و معروف شود.

سین: از روزهای فعالیت خود در عرصه دوبله بگویید.
جیم: زندگی همه ما گویندگان دوبله در اتاق های 3در4 استودیوها گذشت صبح وارد آن اتاق های تاریک و شب از آن خارج می شدیم به شکلی که من وقتی بر ای یک بیماری به پزشک مراجعه کردم از من راجع به شغلم پرسید و وقتی برایش توضیح دادم به من گفت که حداقل یکبار در هفته بجایی بروم که آفتاب به تنم بخورد.

برد تیم ملی والیبال در برابر آمریکا شاهکار بود/ بهرام رادان در سنتوری بازی برجسته ای داشت

سین: چه چیزی باعث می شد ساعت ها در این اتاق های تاریک بمانید؟
جیم: اول به این دلیل که شغلم بود و بعد به علت عشق و علاقه. شما تصور کنید فیلمی مانند جنایت و مکافات و یا بر باد رفته که ما آنقدر مجذوب فیلم و بازی هنرپیشه که جای آنها حرف می زدیم می شدیم که چندین ساعت را در استودیو می ماندیم و دلمان نمی آمد که آنها را رها کنیم.

سین: نحوه کار دوبله فیلم ها در گذشته چگونه بود؟
جیم: کار بصورت جدی انجام می شد و مدیران دوبلاژ در آن زمان مثل علی کسمایی، احمد رسول زاده، سعید شرافت، عطاالله کاملی و یا آقای هوشنگ لطیف پور که امیدوارم سلامت باشند، مدیران دوبلاژ بودند که کار را بسیار جدی می گرفتند. کار به این شکل که نگاه کنیم ضبط کنیم و بگذاریم کنار نبود نه آنها بسیار دقت می کردند چون شخصیت های این فیلم ها شخصیت هایی بودند که رمان آنها در اختیار بود شوخی نبود که در فیلمی مثل بر باد رفته حرف بزنی چرا که اثر آن کار وجود داشت و نمی شد که خود را در آن کار رها کنی بلکه مجبور بودیم آنقدر تلاش کنیم تا به آن نقش و شخصیت بازیگر برسیم.

سین: به نظر شما دوبله حال حاضر باید چگونه باشد؟
جیم: من معتقدم که دوبلاژ باید به سمت شخصیت سازی برود باید فکر کرد که هنرپیشه در فیلم چه نقشی را بازی کرده و چه شخصیتی دارد و به قول معروف وارد آن شخصیت شد اما الان با وجود تکنولوژی امروزی فقط سرعت، در کار مطرح است.

سین: با همکاران سابق و دوستانتان ارتباط دارید؟
جیم: در حال حاضر آنقدر زندگی ها مشکل شد و مردم درگیر خودشان هستند که این رفت و آمدها خیلی کمتر شده است. متاسفانه رابطه تلفنی را هرزگاهی نداریم. طولانی بودن راه و مسیر خانه من با شهر تهران و رانندگی در این ترافیک از حوصله خارج است.

سین: شخص یا اشخاصی را می توانید نام ببرید؟
جیم: با همه کسانی که اسمشان را بردم مثل آقای اسماعیلی، جلیلوند، خسروشاهی، والی زاده و سعید مظفری و ایرج رضایی بیشتر در تماسم. لازم است بگویم هنگامی که بیمار شده بودم دوست عزیزم ایرج رضایی و آقای بهرام زند و برازنده (مدیر واحد دوبلاژ تلویزیون) و آقای نقی ای (معاونت واحد دوبلاژ) به عیادت من در بیمارستان آمدند.

برد تیم ملی والیبال در برابر آمریکا شاهکار بود/ بهرام رادان در سنتوری بازی برجسته ای داشت

سین: در دوران کاری با چه کسی بیشتر دوست بودید؟
جیم: دوستی داشتم بنام کاوس دوستدار که در فیلم هملت در نقش هملت بازی می‌کرد و برای خودش شاهکاری بود. با او دوستی و رابطه‌ی نزدیکی داشتم.

سین: اوقات خود را با دوستان چگونه می‌گذراندید؟
جیم: من به همراه آقای جلیلوند، تهامی، بوتیمار و دوستدار و خسرو شاهی با هم دوره داشتیم. در ماه دوباره به دریاچه‌ی تار و کوهستان می‌رفتیم و یک روز کامل را در آنجا می‌گذراندیم. سفرهای متعددی را با آ‌ن‌ها می‌رفتیم. چون آن زمان مثل حالا نبود. ما ظرف یک ساعت به دریاچه تار و اطراف دماوند می‌رسیدیم و یا به اوین درکه می‌رفتیم و غذا می‌خوردیم. این سفرها صفای زیادی داشت. جوانی من در این محیط‌ها گذشت اما الان اوقات من با آهن و آجر و سیمان مدفون شده است.

سین: تفریحات حال حاضر شما چیست؟
جیم: قدم زدن در حیاط منزل، گوش کردن به موسیقی، کتاب خواندن و فیلم دیدن. البته فیلم‌هایی که در تلویزیون آن‌ها را به شکل گلچین می‌بینم، بیشتر فیلم‌هایی که به صورت DVD هستند را خریداری کرده و مشاهده می‌کنم.

سین: نظرات راجع به مطالعه و کتاب چیست؟
جیم: هر کتابی خوب است، در اصل کتابی بد نمی‌شود. در حال حاضر مشغول خواندن هشت کتاب سپهری هستم، چون سهراب سپهری به نحوی همشهری من بوده است و همچنین کتاب مثنوی مولوی آقای خرمشاهی را مطالعه می‌کنم. هر کتابی را که از کتابخانه می‌گیریم، خوب است. توصیه می‌کنم که تا می‌توانیم کتاب بخوانید، چرا که ضرر نمی‌کنید. البته الان قیمت کتاب بسیار بالاست ولی در گذشته قیمت‌ها کمتر بود. با این حال تا می‌توانیم مطالعه کنید.

سین: به خواندن چه نوع کتاب‌هایی علاقه دارید؟
جیم: کتاب خاصی را نمی‌توانم نام ببرم. زمانی که جوان بودم، به دلیل اقتضای سن، بیشتر رمان می‌خواندم. رمان‌هایی مانند ماتیسن، مائده‌های زمینی (آندره ژید) و... اما به همین ترتیب به سمت کتاب‌هایی مثل بینوایان، جنگ و صلح، جنایات و مکافات و آثار شکسپیر و به تدریج با بالا رفتن سن، سطح آن‌ها هم بالاتر می‌رفت و به لحاظ شغلم کتاب‌های مرتبط را می‌خواندم. به این علت این کتاب‌ها را انتخاب کردم که آن‌ها به فیلم تبدیل می‌شوند و ما می‌رفتیم و به جای شخصیت‌های این کتاب‌ها صحبت می‌کردیم و برایم همین برای بسیار جذاب بود.

سین: به چه نوع موسیقی علاقه مندید؟
جیم: به موسیقی سنتی بسیار علاقه مندم، به شرطی که خواننده هم قدر خود و موسیقی سنتی ما را بداند. آثار استان بنان خیلی دوست دارم. از بین خواننده‌های قدیمی به آقای گلپایگانی و استاد شجریان علاقه مند بودم و هستم و در حال حاضر صدای همایون شجریان را بسیار دوست می‌دارم.

سین: از حضور خود در جشن حافظ بگویید.
جیم: چندی پیش توسط آقای علی معلم به این جشنواره دعوت شدم و اتفاقا همایون شجریان هم در این جشن حضور داشت و به درخواست علی معلم آوازی را خواند که بسیار لذت بردم. خداوند صداهای بی نظیری را به این پدر و پسر عطا کرده است. آقای شجریان در کار خود به اوج رسید و خود را در اوج حفظ کرد و حالا پسرش جای پای پدر گذاشته است و به درستی در حال حرکت است و امیدوارم خدا حافظشان باشد.

سین: از دوستی با نادر گلچین بگویید.
جیم: هنگامی که در استودیو‌های دوبله کار می‌کردیم، آقای گلچین گاهی به آ‌نجا می‌آمد و یا ما در استودیو‌هایی که ترانه ضبط می‌کردند و دوبلاژ هم کنار آن انجام می‌شد، می‌رفتیم و در همین حین همدیگر را می‌دیدیدم و کم کم با هم دوست شدیم. امیدوارم سلامت باشند، اما متاسفانه الان ارتباطی نداریم. ایشان صدای بسیار خوب، گوش‌نواز و جذابی داشتند.

سین: مایلید بیننده چه نوع فیلم‌هایی باشید؟
جیم: فیلم‌های کلاسیک را دوست دارم. فیلم‌های اکشن و پر از جلوه‌های ویژه و عجیب و غریب را دوست ندارم، حتی اگر پشت آن‌ها حرف و مسئله‌ای باشد. چون معتقدم انسان را از زندگی نا امید می‌کنند. دیدن این فیلم‌ها جز تشنج حاصلی برای آدمی ندارد و متاسفانه جوان‌ها هم این فیلم‌ها را می‌بینند. من تمام فیلم‌های کلاسیک را که خودم یا همکارانم حرف زده‌اند را سعی می‌کنم جمع آوری کنم که آرشیوی داشته باشم. دیدن فیلم‌های کلاسیک را حتی برای چندمین بار هم دوست دارم.

سین: از بین فیلم‌های ایرانی چطور؟
جیم: به فیلم گاو (دارویش مهرجویی) و یا قیصر (مسعود کیمیایی) که در ژانر خودشان برجسته بودند را می‌پسندم. فیلم‌های مثل 8 – 7 فیلمی که خودم در آن‌ها ایفای نقش کردم را حاضر نیستم که اسمی از آن‌ها برده شود و اصلا نمی‌دانم چه اسمی باید روی آن‌ها گذاشت. فیلم‌های کارگردان‌های بزرگ مثل حاتمی کیا و کمال تبریزی را می‌بینم.

برد تیم ملی والیبال در برابر آمریکا شاهکار بود/ بهرام رادان در سنتوری بازی برجسته ای داشت

سین: از بین بازیگران ایرانی بازی کدامیک را می‌پسندید؟
جیم: به بازی پرویز پرستویی، دوست عزیزم که با کارگردان‌های مطرح کار می‌کند و جمشید مشایخی و انتظامی و مرحوم خسرو شکیبایی که معتقدم اگر خداوند به او عمری داده بود، هنوز هم می‌توانست هنر پیشه بسیار موفقی باشد، نه اینکه به بازی جوان تر‌ها و یا دیگران بی علاقه‌ام نه، اما این عزیزان که نامشان را بردم، با پشتوانه محکم وارد شدند. آن‌ها هنر پیشه‌ی تئاتر بودند و صحنه و بازی را درک می‌کردند و انتقال دادن حس را بلد بودند و شخصیتی را که اجرا می‌کردند، می‌فهمیدند. این به معنی اینکه جوان‌ها امروز بازی را نمی‌دانند نیست، بلکه خیلی هم خوب می‌دانند، به طور مثال آقای رادان در فیلم "علی سنتوری" بازی برجسته‌ای داشت.

سین: اوضاع سینما را چطور می‌بینید؟
جیم: خوب، امیدواری در فیلم‌های ایرانی وجود دارد. فیلم‌های برجسته‌ای ساخته می‌شوند و بسیاری از آن‌ها در جشنواره‌های خارجی مطرح می‌گردند. به عنوان مثال نمونه فیلم "چ" حاتمی کیا، همه چیز در این فیلم در حد عالی بود. هم شخصیت آقای چمران، ساختار فیلم و هم جلوه‌های ویژه بسیار عالی بود. از بین کارگردان‌های جوان هم فیلم‌های خوب بسیار را شاهد هستیم.

سین: در حال حاضر شرایط دوبله ما به چه صورت است؟
جیم: هم به جهت نوع فیلم‌ها و هم سرعتی که در کار مطرح می‌شود، با گذشته متفاوت است. الان جوان‌های مستعد با صداهای خوش هستند اما امکان پیشرفت برای آ‌ن‌ها نیست، یعنی نمی‌توان یک آقای اسماعیلی دیگر را از این جماعت درآوری.

سین: به چه دلیل؟
جیم: به دلیل اینکه فردی مثل آقای اسماعیلی در فیلم‌های برجسته و بجای هنر پیشه‌های بزرگ جهان حرف زده و از خود هنر پیشه‌ها آموخته است، وقتی از من سوال می‌کنند که چطور موفق شدید، در جواب می‌گویم استادان و مدیران دوبله فقط تکنیک را آموزش دادند، اما حسن و حالت هنرپیشه را باید خود دوبلور نگاه می‌کرد، به کاراکترش فکر می‌کرد و حس آن هنرپیشه را از خودش گرفت و به او باز می‌گرداند. بنابراین جوان‌ها با دیدن فیلم‌های معمولی در تلویزیون و با توجه به بودجه اختصاصی برای ورود فیلم تعداد کارها برای دوبله کم شده و فیلم‌هایی که وارد می‌شوند هم در قالب اکشن است، نمی‌توانند آموزه‌ها و احساسات لازم را از بازیگران بگیرند و خود را به بازی هنرپیشه برسانند، چرا که هرچه به شخصیت‌ها در فیلم نزدیک شوی موفق تر خواهی بود.

سین: نظر مردم هنگام مواجه شدن با شما چیست؟
جیم: وقتی مردم ما را می‌بینند، محبت دارند و می‌گویند هنگامی که شما در فیلم‌ها حرف می‌زدید آدمی احساس می‌کرد که این خود هنرپیشه است که در حال فارسی حرف زدن است به این دلیل که ما چیزی کم نمی‌گذاشتیم.

سین: چه شد که برای اجرای برنامه دیدنی‌ها دعوت شدید؟
جیم: در جام جم مشغول دوبله بودم که آقای غلامحسین میرزاده (یادشون بخیر) آمدند و این پیشنهاد را به من دادند من بعد از پرسیدن قالب و محتوای برنامه از او وقت خواستم تا کمی فکر کنم و بعد از یک روز جواب دهم. چون دوبلور بودم و بجای شخصیت‌های مثل مجید مظفری و فرامرز قریبیان صحبت می‌کردیم، فکر می‌کردم که اگر در تلویزیون مجری شوم همه خواهند پرسید که مجری دیدنیها جای شما حرف زده است؟
چون به قول معروف صدای دوبلور نباید لو برود. اما با کمی فکر به این نتیجه رسیدم که برنامه می‌تواند موفق باشد و چون به توانایی‌های آقای میرزاده ایمان داشتم پذیرفتم. خدا را شاهد می‌گیرم اولین روزی که مقابل دوربین دیدنی‌ها قرار گرفتم با خود گفتم خداوندا پخش شدن تصویر من از تلویزیون باعث نشود که به مردم شهر و کوچه و بازار فخر بفروشم. به همین جهت صمیمانه نشستم و هر وقت به دوربین نگاه می‌کردم گویا به همه مردم نگاه می‌کنم و ارادت خود را نثار آنها می‌کنم. ادعا میکنم چند سالی که دیدنیها را اجرا کردم با صداقت تمام این کار را کردم. هیچ وقت از قاب تلویزیون برای بزرگ کردن خودم استفاده نکردم و حسابی برای مطرح شدن روی آن باز نکردم ولی مطرح شدم.

سین: اتفاقاتی که بعد از اجرای دیدنیها برای شما به وقوع پیوست چه بود؟
جیم: خوشحالم دعایی که روز اول در اجرا کردم را تا آخرین روز برنامه حفظ کردم بعد از اجرای دیدنیها مردم توجه فوق‌العاده‌ای به من کردند. علت آن هم وجود فقط دو شبکه (1و2) در تلویزیون بود و اینکه مردم سرگرمی زیادی نداشتند و چون در زمان جنگ بودیم، سینماها نیز فعال نبودند، بنابراین این برنامه طرفداران بسیاری پیدا کرد. مردم در کوچه و بازار و حتی سرصف‌های طولانی نان، نفت و ... بسیار اظهار لطف کردم و من توسط این برنامه سرشناس شدم. گاهی فکر می‌کنم اگر الان با توجه به محبوبیتم این برنامه را اجرا می‌کردم می‌توانستم در آمدزایی خوبی از طریق تبلیغات برای خودم داشته باشم. 

سین: اهل ورزش هستید؟
 اهل ورزش بودم (باخنده). الان فقط علاقه‌مندم. در گذشته با همکاران به کوهنوردی می‌رفتم و پیاده روی می‌کردم، دو و شنای خوبی داشتم استخر زیاد می‌رفتیم و یا در شمال و دریا شنا می‌کردیم. در حال حاضر به کشتی، فوتبال و بخصوص والیبال خیلی علاقه‌مندم.اگر توجه مالی به این ورزش‌ها و ورزش بانوان شود خیلی بهتر است. 

سین: پس با این وجود بیننده بازی‌های لیگ جهانی والیبال هستید؟
بله. بازیها را تنها تماشا کردم و انرژی زیادی از آنها گرفتم. شاهکار بود. خدا حفظشان کند. امیدوارم که بتوانند بازی‌های بعدی را هم ببرند. 
بردن آمریکا در دو بازی پیاپی کار بزرگی است از نقش تماشاگران هم نباید غافل شد. انرژی که تماشاگران به بازیکنان دادند، آمریکایی‌ها را مبهوت کرده بود. امیدوارم همچنان هیاهو و تشویق هواداران ادامه دار باشد. 

سین: از برنامه‌های رادیو به کدام برنامه علاقه‌مندید؟
جیم: شنونده هر روز صبح برنامه کاوشگر رادیو جوان هستم. برنامه فوق‌العاده‌ایست و مسائل مختلف را واکاوی می‌کند. با اینکه جوان نیستم اما این برنامه را گوش می‌کنم.

سین: چند فرزند دارید؟
یک دختر و دو نوه که یکی دختر و یکی پسر است و در فرانسه زندگی می‌کنند و تا ده روز دیگر به ایران می‌آیند. 

سین: امسال به شمان نشان درجه یک هنری دادند نظرتون چیه؟
جیم: کمی پیش در جشنواره فیلم فجر دعوت شدم که در آن درجه‌ی یک هنری را یه من اهداکردند و از این بابت خیلی خوشحال شدم و در آنجا خدمت آقای جنتی "وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی" عرض کردم که چه عجب بعد از گذشت بیش از یک قرن که من در عرصه دوبلاژ ایران و رادیو فعالیت کردم، این وزارت خانه ما را دعوت و مفتخر به کسب این درجه کرد.البته این مسئله گناه ایشان نبود منظورم قبلی‌ها بودند یعنی وقتی که جوانتر بودم و توانایی فعالیت را داشتم.آقای جنتی بسیار متواضع و شیرین برخورد کردند نه تنها از من بلکه از آقای پرویز بهرام، منوچهر اسماعیلی و مرحوم احمد رسول‌زاده نیز تقدیر شد. بهر حال این جشنواره و کسب این درجه، خستگی نیم قرن را از تنم بدر کرد.

سین: اگر دوبلور نمی‌شدید چه شغلی را  انتخاب می‌کردید؟
جیم: دوبلور می‌شوم.(با خنده) انتخاب شغل جزء سرنوشت آدمی است. انتخاب حرفه در نوجوانی آدمی اتفاق می‌افتد و وهر کس به یک حرفه علاقه‌مند می‌شود. من به تئاتر و هنر پیشگی علاقه داشتم ولی از دوبله سردرآورم. وقتی که در دوبله موفق شدم، دیگر بازیگری را پیگیری نکردم. موفقیت من در دوبله ادامه داشت تا به 50 سالگی رسید.

برد تیم ملی والیبال در برابر آمریکا شاهکار بود/ بهرام رادان در سنتوری بازی برجسته ای داشت

سین: کسی را به عرصه دوبله معرفی کردید؟
جیم: فقط خواهرزاده‌ام، شراره حضرتی به این دلیل که دلم می‌خواست کسی را معرفی کنم که اطمینان داشته باشم موفق می‌شود و با توجه به تجربه‌ام می‌دانستم که همین طورخواهد شد و خوشبختانه شد و چون فراخوان از طریق واحد دوبلاژ جام جم بود، نه من  و نه هیچ یک از دوستان معرف کسی نبودیم و فقط به آنها تعلیم می‌دادیم و اگر سازمان دوره‌ای برگزار می کرد ما به آنها کمک می‌کردیم. افرادی با استعدد مثل افشین زی نوری، کیکاوس یاکیده، صمصامی و ... کسانی بودند که به آنها یاری رساندیم.

سین: ماه رمضان را چگونه سپری می‌کنید؟
جیم: در سال‌های گذشته به شهرستان کاشان می‌رفتم اقوام زیادی در شهر کاشان داریم که همه ساله در ماه مبارک رمضان، مراسم دعا و افطاری را برگزار می‌کنند و در سال‌های قبل به آنجا می‌رفتم و در مراسم‌ها شرکت می‌کردم. ولی اکنون به دلیل مشکلات رفت و آمد و ناتوانی نمی توانم شب‌ها را بیداربمانم و رمضان را در خانه سپری می‌کنم.

سین: نظرتان را راجع به گفتگوی سین، جیم بفرمایید؟
جیم: خیلی از شما ممنونم خدا حفظتان کند. سعی کنید همین روحیه را حفظ کنید و از لحظات جوانی استفاده کنید تا در دوران پیری و هنگامی که به عقب برگشتید حسرتی در زندگی نداشته باشید. درست زندگی کنید و از عمرتان استفاده کنید. جوانی بهترین نعمت است که خداوند به هر آدمی عطا می کند.

سین: ناگفته‌های آقای جلال مقامی چیست؟
جیم: تا زمانی که زنده ام زندگی می‌کنم، اما منتظر مرگ هم هستم ولی ناامید نمی‌شوم. سعی می‌کنم مثل یک جوان رفتار کنم این روحیه را دارم و وقتی مرگ آمد دیگر آمده. یکبار سوالی از من پرسیده شد که آیا از مرگ می‌ترسید و من در جواب گفتم نه. چرا که وقتی مرگ به سراغ آدمی می‌آید تو دیگر نیستی که از آن بترسی مرگ در یک لحظه می‌آید و چون وقتی که آمد، نیستی، پس چرا باید از ان بترسم کسی در این جهان باقی نمی‌ماند. تنها مسئله‌ای که مهم است درست زندگی کردن است؛ نمی‌گویم خوش بگذارانیم نه، این دو فرق می‌کنند. فقط می‌گویم تا زنده‌ای درست زندگی کن.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
نیما
۱۱:۵۸ ۰۶ تير ۱۳۹۴
استاد مقامی از اساتید دوبله صدا هستن . . . هنگامی که برنامه دیدنیها رو اجرا میکردن و پخش میشد 7 سال داشتم که همراه با پدرم مینشستیم و نگاه میکردیم . . . برنامه زیبای دیدنیها با آهنگ زیبای ابتدای برنامه و اجرای استاد جلال مقامی تنها خاطره تلوزیونی قدیمی هست که اون زمان از پدر خدابیامرزم دارم که با شوق بسیار زیاد نگاه میکردیم . . . یادش به خیر
Iran (Islamic Republic of)
بهروز
۰۹:۱۶ ۰۶ تير ۱۳۹۴
سلام.آقای مقامی دوستت داریم.خداوند نگهدار شما باشد.