هشدار! اکران فیلم آمریکایی در خاورمیانه

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، روز دوشنبه بیست و ششم مرداد ماه، رهبر معظم انقلاب در جریان اجلاس مجمع جهانی اهل بیت(ع) و اتحادیه‌ی رادیو و تلویزیون‌های اسلامی به نکات مهمی در مورد نقشه‌ نظام سلطه در منطقه اشاره کردند.

 

در بخشی از سخنان ایشان آمده است: غربی‌ها به دنبال تجزیه‌ کشورهای منطقه و ایجاد کشورهای کوچک و تابع هستند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه، پیرامون هشدارهای گذشته خود درباره تلاش آمریکا برای تجزیه عراق فرموده‌اند: برخی، از آن سخنان تعجب می‌کردند اما امروز آمریکایی‌ها به صراحت از تجزیه عراق دم می‌زنند.
 
در این گزارش قصد داریم با دلایل مستدل ثابت کنیم که غرب و به خصوص آمریکا به دنبال تجزیه کشورهای خاورمیانه به کشورهای کوچک‌تر است و این که چه اهدافی را در پس این نقشه دنبال می‌کند.

 
*** در پس سیاست‌های آمریکا چه می‌گذرد؟
 


سیاست خارجی در آمریکا توسط عده‌ای از متفکران و طراحان نقشه‌های سیاسی در پشت پرده اداره می‌شود که اکثر آن‌ها را نیز یهودیان طرفدار اسرائیل تشکیل می‌دهند. این افراد کمتر شناخته شده هستند و کارشان بیشتر طراحی راهکارهای سیاسی برای پیشبرد اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی است که نقشه‌های آن‌ها به وسیله کاخ سفید، رئیس جمهور آمریکا و وزارت خارجه این کشور پیاده می‌شود. آن‌ها حکم نمایشنامه‌نویسان و کارگردانان فیلمی را دارند که نقش اول آن را اوباما، بوش، کلینتون، کری و امثال این‌ها بازی می‌کنند.
 
به عقیده سیاستمداران و متفکران سیاسی آمریکا، افزایش جمعیت در خارج از مرزهای ایالات متحده می‌تواند برای امنیت داخلی و خارجی این کشور خطرناک باشد. از این رو آن‌ها در تلاش هستند تا با به کارگیری روش‌های گوناگون این سیاست‌شان را در خاورمیانه و آفریقا پیاده کنند.
 
اما آمریکا چه راه‌هایی را برای اجرایی کردن این طرح در نظر دارد؟ اول از همه کنترل نرخ رشد جمعیت در کشورهای در حال توسعه به روش‌های گوناگون از جمله تشویق به فرزندآوری کمتر و حتی روش‌های ژنتیکی و پزشکی برای ناباروری مردم کشورهای تحت استثمار و البته راه دوم جنگ و کشتار.

 
*** جنگ و نزاع در خاورمیانه


بهترین و سریع‌ترین راه برای اجرای این طرح، وجود یک جنگ و نزاع دائمی در خاورمیانه است؛ چرا که به وسیله این روش، با یک تیر، چند نشان را مورد هدف قرار می‌دهند. ابتدا با تجزیه و سلطه بر این کشورها به منابع عظیمی که در منطقه خاورمیانه وجود دارد، دسترسی پیدا می‌کنند. سپس برای فروش تسلیحات نظامی که در کارخانه‌های آمریکایی ساخته شده راهی پیدا می‌کنند. سوم آن که احتمال حمله این کشورها به آمریکا و متحدانش کم می‌شود؛ زیرا کشورهای کوچک‌تر، قدرت کمتری دارند و یکی دیگر از امتیازات این طرح نیز آن است که آمریکا این کشورها را وابسته به خود کرده و محصولات خود را در بازارهای آن‌ها به فروش می‌رساند.

 
*** بازیگران طرح آمریکایی در خاورمیانه


سیاستمداران و نظریه‌پردازان مختلف غربی که اغلب ریشه یهودی دارند، طراح اکثر سیاست‌های آمریکا در دنیا و به ویژه خاورمیانه هستند. هنری کیسینجر، ساموئل هانتینگتون، فرانسیس فوکویاما، اُدِد یینون، زِئِف شیف و برنارد لوئیس از جمله این افراد هستند که در ادامه به معرفی برخی از آن‌ها و نقشه‌هایشان می‌پردازیم.
 
***هنری کیسینجر

هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه رئیس جمهور وقت آمریکا در سال 1974 طرحی را برای امنیت ملی ایالات متحده آمریکا به امضا رساند که یک سال بعد، جرالد فورد، سی و هشتمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به پای این طرح با عنوان «خط مشی رسمی و قانونی آمریکا» مهر تأیید زد.

 

این طرح عنوان می‌کند: «جمعیت‌زدایی باید اولویت نخست سیاست خارجی آمریکا در برابر جهان سومی‌ها باشد؛ چرا که اقتصاد آمریکا به مقادیر زیاد و رو به افزایشی از منابع معدنی از خارج از کشور به ویژه کشورهای کمتر توسعه یافته احتیاج پیدا می‌کند».
 
کیسینجر یهودی‌الاصل معتقد است که این امر منفعت زیادی در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و ثبات اجتماعی کشورهای به استثمار کشیده شده، برای آمریکا دارد.


 
هنری کیسینجر یک دیپلمات و طراح نقشه سیاسی معروف آمریکایی، مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا، رئیس شورای امنیت ملی و وزیر امور خارجه این کشور در سال‌های 1973 تا 1977 بود. او که در خانواده‌ای یهودی در شهر فورت آلمان به دنیا آمده، در سال 1938 همراه خانواده خود به آمریکا گریخت و تابعیت این کشور را به دست آورد. او پس از خدمت در ارتش آمریکا با درجه گروهبانی و تحصیل در دانشگاه هاروارد در رشته علوم سیاسی به دستگاه دیپلماسی آمریکا راه یافت.
 
وی معمولاً با یکی از معروف‌ترین جملاتش شناخته می‌شود: «کسی که منابع غذایی را اداره می‌کند، مردم را کنترل می‌کند؛ کسی که منابع انرژی اداره می‌کند، قاره‌ها را کنترل می‌کند و کسی که پول را اداره می‌کند، دنیا را کنترل می‌کند». 

 
*** اُدِد یینون و زِئِف شیف اسرائیلی
 
در کتابی با عنوان «استراتژی اسرائیل برای دهه هشتاد» نوشته اُدِد یینون نظریه‌پرداز و یکی از اعضای وزارت خارجه رژیم صهیونیستی به صراحت به این نکته اشاره شده است که برای بقای اسرائیل اولاً این رژیم باید تبدیل به یک امپراتوری بزرگ منطقه‌ای شود و سپس باید بر تجزیه همه کشورهای عرب منطقه به دولت‌های کوچک‌تر اثرگذار باشد.


 
زِئِف شیف مشاور نظامی روزنامه صهیونیستی هاآرتص در تاریخ 6/2/1982 در مقاله‌ای می‌نویسد: "بهترین" اتفاقی که در عراق در راستای منافع اسرائیل می‌تواند رخ دهد، این است که این کشور به سه بخش شیعی، سنی و بخش جدای کردنشین تقسیم شود.


 

*** برنارد لوئیس
 
برنارد لوئیس سیاستمدار یهودی متولد لندن که مطالعات و تألیفات زیادی در حوزه اسلام، خاورمیانه و کشورهای عربی دارد، در سال 1979 در نشست اعضای بیلدربرگ در اتریش برای اولین بار در مورد طرحی سخن گفت که شامل تجزیه کشورهای خاورمیانه به کشورهای کوچک‌تر و قابل مدیریت بود. در این طرح این کشورها باید بر اساس زبان، قوم و نژاد و منطقه به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم می‌شدند.


 
لوئیس از دهه هفتاد میلادی روابط گسترده‌ای با نومحافظه‌کاران آمریکا برقرار کرده بود و جزء مهم‌ترین مشاوران بوش پدر و پسر محسوب می‌شد. روزنامه وال استریت ژورنال نیز به نقش اثرگذار برنارد لوئیس در شکل‌گیری ایده‌ها و باورهای ایدئولوژیک دولت بوش پیرامون خاورمیانه و جنگ علیه تروریسم ساختگی اشاره کرده و او را از نظریه‌پردازان اصلی سیاست‌های سلطه، حاکمیت و دخالت آمریکا در خاورمیانه دانسته است.
 
سال 1983 کنگره آمریکا با برگزاری نشستی که برنارد لوئیس نیز در آن حضور داشت، طرح وی را تصویب کرد و دستور داد این طرح در سیاست استراتژیک آمریکا برای سال‌های آینده گنجانده شود. او در طراحی استراتژی اشغال عراق مشارکت داشت و طبق افشای یکی از روزنامه‌های آمریکایی او پس از حادثه برخورد هواپیما با مرکز اقتصاد جهانی همراه بوش و چنی بوده و موضوع اشغال عراق و توجیهات این اشغال را از منظر «جنگ تمدن‌ها» و «تروریسم اسلامی» برای آن‌ها مطرح کرده است.

 
*** طرح خاورمیانه جدید از چه زمانی شکل گرفت؟
 
حسن عابدینی کارشناس سیاست خارجی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان پیرامون طرح غرب برای تقسیم منطقه می‌گوید: خاورمیانه از مناطق مهم استراتژیک و ژئوپلتیک منطقه‌ای است، به همین دلیل آمریکا بر روی آن حساب ویژه‌ای باز کرده است.

 
 
وی می‌افزاید: از سال 1917 که در چارچوب طرح سایکِس پیکوت (Sykes-Picot Treaty) که انگلیس و فرانسه مرزهای جعلی را برای منطقه ترسیم کردند تا به امروز قدرت‌های بزرگ کوشش کرده‌اند تا سیاست‌های خودشان را با ایجاد اختلاف بین ملت‌ها و دولت‌های منطقه در خاورمیانه دنبال و امنیت رژیم صهیونیستی را حفظ کنند.
 
عابدینی در پاسخ به این سوال که غرب تا چه حد به اهداف خود در تقسیم کشورهای خاورمیانه دست یافته، عنوان می‌کند: منطقه غرب آسیا به گونه‌ای است که آمریکا در آن به صورت تمام و کمال به اهداف خود نرسیده است، یعنی علیرغم اشغال عراق، دولتی که روی کار آمد در چارچوب انتخابات و مشارکت‌های مردمی، دولت مستقلی است.

این کارشناس سیاست خارجی ادامه می‌دهد: بنابراین نقشه‌های آمریکا با هزینه‌ای بیش از 2 تا 3 تریلیون دلار با وجود زیان‌هایی که به مردم منطقه و زیرساخت‌ها وارد کرده، نتوانسته عملی شود.
 

*** راهکار برون رفت از این بحران
 
حسن عابدینی در مورد راهکار خروج از این بحران خاطرنشان می‌کند: مهم‌ترین راهکار، ایجاد وحدت میان امت‌های اسلامی است که می‌تواند طلسم نفاق و اختلاف را در منطقه غرب آسیا باطل کند.
 
به نظر می‌رسد همان طور که مقام معظم رهبری نیز تأکید داشته‌اند، تنها با وحدت میان شیعه و سنی، کرد و ترک و بلوچ و کشورهای مختلف اسلامی می‌توان جلوی آمریکا و نقشه‌های شوم اختلاف‌افکنانه آن ایستاد و ثابت کرد که قدرت ما در وحدت ماست.
 
گزارش از حامد رضوی

انتهای پیام/