دیوید بکام: اگر فوتبالیست نمی‌شدم، احتمالاً مثل پدرم نصاب گاز آشپرخانه می‌شدم

ستاره پیشین باشگاه منچستریونایتد می‌گوید: اصلاً اگر من فوتبالیست نمی‌شدم، چه کاری می‌کردم؟ احتمالاً نصاب گاز آشپرخانه می‌شدم، مثل پدرم.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دیوید بکام ستاره پیشین باشگاه منچستر‌یونایتد، مصاحبه‌ای اختصاصی با نشریه «فرانس فوتبال» داشته که در ادامه می‌خوانید. او در این مصاحبه بیشتر از «دیوید بکام بودن» و «روزهای یونایتدی‌اش» حرف زده است.

بعضی وقت‌ها دیوید بکام بودن سخت است، نه؟

جایگاه کنونی‌ام واقعاً برای من یک نعمت است. این جایگاه دستاورد ملی بود که می‌خواستم یک فوتبالیست حرفه‌ای شوم‌. همیشه آرزویم همین بود و چیز دیگری نمی‌خواستم. من یک زندگی عالی داشته و دارم‌. می‌توانم بگویم با بهترین بازیکنان دنیا، در بزرگ‌ترین باشگاه‌های دنیا بازی کرده‌ام و با چند تن از بهترین مربیان دنیا هم کار کرده‌ام. 115 بار هم پیراهن تیم ملی کشورم را بر تن کرده‌ام. خب، دیوید بکام بودن سخت است؟ زندگی من سخت است؟ نه، نه زیاد (می‌خندد).

دیوید بکام: اگر فوتبالیست نمی‌شدم، احتمالاً مثل پدرم نصاب گاز آشپرخانه می‌شدم

لحظه مشخصی در زندگی‌‌تان وجود داشت که به خودتان بگوید: «خودش است، تصمیم را گرفته‌ام، می‌توانم فوتبالیست شوم»؟

نه، فقط میلی که به این رشته داشتم من را به جلو هل می‌داد. البته همه ما باید این میل و انگیزه را داشته باشیم ولی کافی نیست چون هم حمایت والدین را می‌خواهد و هم مربیان را. برای من اریک هریسون، نابی استیلز، برایان کید و... افرادی بودند که تشویقم می‌کردند. این خواسته در راستای جست‌وجوی شهرت و رسیدن به پول زیادی نبود، نه، فقط برای پوشیدن پیراهن منچستر‌یونایتد بود. برای رسیدن به این هدف هم یک الگوی خیره‌کننده به نام رایان گیگز داشتم؛ بازیکنی که کل دوران حرفه‌ای‌‌اش را فقط برای یک باشگاه بازی کرده است. دیگر چنین چیزی وجود ندارد. واقعاً امیدوارم او روزی مربی منچستر‌یونایتد شود. او برای همه ما، از نیکی بات گرفته تا اسکولز، برادران نویل و... یک الگو بود، هرچند که فقط یکی، دو سال از ما بزرگ‌تر بود. وقتی دیدیم او به تیم اصلی رسیده و دارد بازی می‌کند، به خودمان گفتیم: «باید کاری که او کرده را انجام بدهیم.» هرچند که واقعاً هیچ کدام از ما در سطح او نبودیم.

دیوید بکام: اگر فوتبالیست نمی‌شدم، احتمالاً مثل پدرم نصاب گاز آشپرخانه می‌شدم

چه حسی داشتید وقتی برای اولین بار پیراهن منچستر‌یونایتد را بر تن کردید؟

بات و گیگز بچه منچستر بودند ولی من از لندن آمده بودم و ارث پدرم، تِد، که طرفدار یونایتد بود را داشتم. وقتی به رختکن تیم رسیدم، وسایلی که من از منچستر‌یونایتد داشتم، بیشتر از وسایلی بود که خود بچه‌های این تیم داشتند. این موضوع نیکی بات را به خنده انداخته بود. خود همین مورد به من کمک زیادی کرد تا زودتر سازگار شوم. من را خیلی زود پذیرفتند. من یک بچه لندنی بودم که می‌خواستم برای یونایتد بازی کنم. وقتی 12 یا 13 ساله بودم و در تاتنهام بازی می‌کردم، شنیده بودم منچستر نیم‌نگاهی به من دارد ولی فکر نمی‌کردم محقق شود ولی یک روز مالکوم فیجن، استعدادیاب منچستر در لندن رفته بود و مادرم را دیده بود و درباره من با او حرف زده بود. وقتی همان روز مسابقه‌مان تمام شد، مادرم بعد از بازی به من گفت: «استعدادیاب منچستر آمده و می‌خواهد تو برای آن‌ها بازی کنی.» از خوشحالی زدم زیر گریه. می‌خواستم برای این باشگاه بازی کنم. نمی‌خواستم هرگز آن را ترک کنم. من بهترین سال‌های فوتبالی‌ام را در این تیم با دوستانم سپری کردم. فکر کنم دیگر چنین چیزی را نبینم. این موضوع ناراحتم می‌کند چون وقوع مجددش می‌تواند برای تیم‌ملی انگلیس عالی باشد...

بهترین بازیکنی که کنارش بازی کرده‌‌اید، چه کسی بوده؟ فقط یک اسم.

(مکث طولانی مدت) پاسخ دادن به این سؤال سخت است. من با بازیکنان بزرگی در منچستر، باشگاهی که هرگز نمی‌خواستم آن را ترک کنم، همبازی بوده‌ام، همین‌طور در رئال، میلان، پی‌اس‌جی و گلکسی. در یونایتد گیگزی، اسکولزی و برادران نویل بودند... به هر‌حال بعد از آن جا به رئال‌مادرید رفتم و واقعاً مضطرب بودم. من مدت‌ها در یونایتد بازی کرده بودم و آنجا سرالکس فرگوسن همه چیز را سروسامان داده بود. نظم آن جا طوری بود که هیچ‌کس بخشیده نمی‌شد. دیگر مثل آن جو را هیچ جای دیگری ندیدم. وقتی به رئال رسیدم، همان روز اول، اولین نفری بودم که به رختکن رسیدم... واقعاً مضطرب بودم. بعد دیدم رائول، روبرتو کارلوس، رونالدو، فیگو و زیدان هم آمدند. حالا اگر قرار باشد به سؤال شما پاسخ بدهم، باید اسم همین نفر آخر را بگویم. زیدان یکی از متواضع‌ترین، سختکوش‌ترین و مستعدترین بازیکنانی بوده که با هم همبازی بوده‌ایم. پس جواب سؤال شما زیدان است.

دیوید بکام: اگر فوتبالیست نمی‌شدم، احتمالاً مثل پدرم نصاب گاز آشپرخانه می‌شدم

به بکام امروزی برگردیم. اصلاً روزی وجود دارد که شما در طول آن روز مجبور نباشید نقش یک الگو به اسم دیوید بکام را ایفا کنید؟ اصلاً کسی تا حالا از شما پرسیده «ببخشید آقا، اسم‌تان چیست»؟

نه! ولی من از کاری که در زندگی کرده‌ام راضی هستم. این چیزی که می‌گویید، نتیجه کاری است که کرده‌ام و از والدینم آن را به ارث برده‌ام. اصلاً اگر من فوتبالیست نمی‌شدم، چه کاری می‌کردم؟ احتمالاً نصاب گاز آشپرخانه می‌شدم، مثل پدرم. مثلاً جمعه‌ها می‌رفتم در آشپرخانه یک هتل و کارشان را راه می‌انداختم و شنبه‌ها هم برای دیدن مسابقه سگ‌دوانی می‌رفتم. می‌رفتم پول می‌دادم و سیب‌زمینی سرخ کرده با سس مایونز می‌خریدم... البته برای همین کار هم سخت تلاش می‌کردم. به‌ هر ‌حال من این شانس را داشتم تا آدم‌هایی اطرافم باشند که در طول مسیر کمکم کنند. فوتبال برای من سرگرمی‌ای بود که 22 سال در سطح بالا آن را انجام دادم. همین فوتبال از من شخصی ساخته که این روزها هستم.

منبع: تابناک

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار