افشاگری یکی از دوستان نوری زاد

آقای نوری زاد،برای چه اینقدر آشفته ای؟ بگویم؟!....+سند منتشر نشده

نمی دانم تو از چه نگرانی که اینگونه برآشفته ای و عالم و آدم را به یاری خود طلبیده ای مانند آن مورچه ای که قطرۀ آبی به لانه اش افتاد...

یکی از دوستان سابق محمد نوری زاد در دومین نامه خود به نامبرده به نکات جالبی اشاره کرده است.یک نسخه از این نامه به همراه تصویر نامه نوری زاد به سید محمد خاتمی در اختیارمان قرار گرفته است. متن کامل این نامه افشاگرانه به شرح زیر است:

آقای نوری زاد سلاماً
این دوّمین نامه دوست سابق توست که وعدۀ نوشتن آن را داده بود.
نامۀ پانزدهم تو را خواندم برخودم وظیفه دانستم تا بار دیگر مزاحم اوقات شما شوم، در آن نامه به شدّت سازمان اطلاعات سپاه را مورد هجمه قرار داده ای و به زعم خودت از آن هیولائی ساخته ای که عنقریب تو و خانواده ات را پودر خواهد کرد صرف نظر از همسوئی معنادار تو با حملۀ مقامات آمریکائی به فرماندهان سپاه از جمله آقای طائب که دلیل آن کاملاً روشن است من در عجبم که این هیولا ! با وجود فحاشیهای چارواداری تو چرا با تو کاری ندارد، شاید بگوئی از تو می ترسد در اینصورت به تو خواهم گفت مگر نمی بینی گردن کلفت تراز تو الان در زندانند که اینهم از لطف این نظام بوده والّا باید آنها اعدام می شدند ، چرا که مسئولیّت خون دهها نفر به عهدۀ آنها است ،به خاطر آن دروغ بزرگی که گفتند و هرگز نتوانستند اثبات کنند و موجب شدند که منافقین مسلّح و ایادی موساد و سیا با سودای براندازی این نظام ریشه دار، وارد کشور شوند و هفته ها و ماهها نیمۀ شمالی پایتخت را به آتش بکشند، چادر از سر زنان مؤمنه بردارند و شکم سربازان روستائی زاده و مستضعف نیروی انتظامی را با دشنه بدرند، سربازانی که مادران روستائیشان در انتظار پایان خدمت سربازی آنها چشم به در دوخته اند .
همانهائی که باعث شهادت بسیجی شهید غلام کبیری ۱۸ ساله در میدان کاج سعادت آباد شدند و اتاق کار مادر و دختر بسیجی را در بزرگراه محمد علی جناح به خونشان رنگین کردند و متأسفانه صداسیمای ما نیز بسیار ضعیف اخبار آنرا منتشر نمود، همانهائی که موجب شدند صدها بانک توسط اراذل و اوباش اجیر شده توسط آقازادۀ معروف فراری به آتش کشیده شود و در واقع بیت المال و دارائیهای همین مردم که امثال تو ریاکارانه و به دروغ دم از ایشان می زنید در آتش خیانت و کینۀ آنها بسوزد.
آقای نوری زاد در نامۀ پانزدهم خود اشخاصی را خطاب قرارداده ای واز آنها خواسته ای تا به کمک تو آیند و در فحاشیهای تو علیه رهبری سهیم شوند .
از جمله همسران شهیدان حمید باکری و حاج ابراهیم همّت را مخاطب ساخته و از آنان تعریف و تمجید کرده ای تا به یاری تو آیند ، از ایشان به عنوان خانواده های مکرّم شهدا نام برده ای خوب است ایشان از تو بپرسند این ادعای دروغین و منافقانه، با سخن تو در مصاحبه با شبکۀ نجسBBC که صحبت از ۳۳ سال خفقان را به میان آوردی چه سنخیّتی دارد ؟ خوب است این همسران شهید مصاحبۀ تو با BBC را بشنوند و بعد از آن بگویند آیا با تو در این زمینه هم موضعند یا نه ؟ آیا آنان نیز قائل به ۳۳ سال خفقان هستند یا نه ؟ تا در آنصورت مانیز تکلیف خود را بدانیم.
خوب است ایشان معلوم کنند آیا معتقدند همسران شهیدشان در راه تثبیت یک نظام خفقان گستر شهید شده اند؟ و اگر نظرشان غیراز این است با پاسخی دندان شکن دهان تورا لجن بگیرند و ببندند که بعد از این به خود اجازۀ توهین به شهیدان بزرگ این انقلاب را ندهی.
همچنین در این نامه ات سعی کرده ای حضرت آیت الله وحید خراسانی را تحریک کنی تا در لجن پراکنی تو سهمی داشته باشد اگر هنوز سلولی در بدنت آلوده به میکروب نفاق نشده! مرد باش و به حضرت آیت الله وحید خراسانی بگو در مورد فقه آل محمد (ص) حوزه های علمیه و مراجع تقلید چه دیدگاهی داری که آن را در نامه به آقای خاتمی منعکس نموده ای که من در اینجا عیناً بخشی از آن نامه را که آقای خاتمی با خط خود از نامۀ تایپی شما رونویسی کرده می آورم تا حضرت آیت الله وحید خراسانی بهتر و بیشتر تورا بشناسد و براساس آیه شریفۀ اذا جاء کم فاسق بنبأ فتبینوا با شما رفتار کند .

تصویر نامه نوری زاد به خاتمی

حضرت آیت الله جوادی آملی نیز نام مبارکشان با قلم نجس تو مورد خطاب قرار گرفته و سعی کرده ای آن بزرگوار را نیز تحریک و تشجیع کنی که بر فحاشیهای مشمئز کننده تو مهر تأئید زند . در این مورد نیز اگر ذره ای مردانگی داری نظر خود را راجع به حجاب به ایشان بگو، همان گونه که به من گفتی ، همچنین نظر خود را در مورد امام وانقلاب صریحاً بیان کن تا آقای جوادی آملی نیز تکلیف خود را بداند
نام حضرت آیت الله مکارم شیرازی را نیز آورده ای با آن بزرگوار نیز ایضاً واقعیتهای درونت را باز گو کن و بعد از آن انتظار همراهی داشته باش بعلاوه اینکه به ایشان نظر خود در مورد بهائیّت را هم یاد آوری کن چون آن بزرگوار از خطۀ شیراز یعنی زادگاه علی محمد باب است و با انحرافات این فرقۀ ضاله کاملاً آشناست .
جناب سید حسن خمینی را هم مورد خطاب قرار داده ای ایشان نیز باید قبل از هر کلامی ابتدا نظر شما را راجع به امام و انقلابش بشنود همچنین علی مطهّری و حسین علائی نیز اگر معتقد به امام و انقلابند باید تکلیف خود را با دیدگاههای تو معلوم کنند،حتماً ایشان مصاحبۀ تو را با BBC شنیده اند که همۀ ۳۳ سال گذشته را دوران خفقان دانسته ای یعنی دورۀ امام و دورۀ حکومت دوستان امروزت را نیز شامل می شود.
در کنار نام این آقایان محترم از افراد معلوم الحالی چون سروش و کدیور هم نام برده ای که در این مورد اعتراضی ندارم و معتقدم کار خوبی کرده ای چرا که سگ زرد برادر شغال است .
نکته آخر اینکه نمی دانم تو از چه نگرانی که اینگونه برآشفته ای و عالم و آدم را به یاری خود طلبیده ای مانند آن مورچه ای که قطرۀ آبی به لانه اش افتاد و فریاد برآورد که دنیا را آب برده است ، آقای نوری زاد وقت آن رسیده که باور کنی محلی از اعراب نداری و این نامه ها نیز که در پاسخ تو نگاشته می شود برای اصلاح خود توست والا هیچ انسان عاقلی به این چرندیات تو بها نمی دهد و صرفاً نجات خودتو از آتش جهنم برای دوستان سابقت مهم است
بدرود تا نامه ای دیگر ، دوست سابقت م – د ۲۲/۹/۹۰

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار