نخست‌وزیر‌ ایرانی که فرش‌فروش دورگرد شد + عکس

سید ضیاء طباطبا‌یی گفت شب‌ها به آپارتمانم که می‌رفتم در هوای سرد برلن دوش آب سرد را با فشار باز می‌کردم زیر آن می‌ایستادم و از شدت سرما دندان‌هایم کلید می‌شد جیغ می‌زدم و زن صاحبخانه فکر می‌کرد که از تیمارستان آمده‌ام.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در جریان کودتای سوم اسفند 1299، عامل نظامی کودتا رضاخان و عامل سیاسی و کارگردان ظاهر و باطن، سید ضیاءالدین طباطبایی بود که با حمایت انگلیس صورت گرفت.
 
سید ضیاء در نخستین روزهای ورود قوای قزاق به تهران، با احمدشاه ملاقات و فرمان رییس الوزرایی خود را با اختیارات کامل دریافت کرد. وی در اولین روز صدارت خویش دست به اقداماتی زد و نزدیک به دویست تن از رجال کشور و روحانیان را بازداشت کرد و طی اعلامیه‌ه‏ای، علل و جهات صدارت خود را به حکّام و والیان سراسر کشور ابلاغ کرد.
 
نقطه زوال دولت سیدضیاءالدین طباطبایی معروف به دولت سیاه و کابینه صد روزه را باید در اختلاف بین وی و سردار سپه جُست. رضاخان که با سیدضیاء روابط خوبی نداشت، با نزدیک شدن هر چه بیشتر به احمدشاه و اظهار اطاعت و انقیاد، زمینه را برای برکناری سیدضیاء فراهم ساخت.
 
به ویژه که احمدشاه از زمان امضای حکم ریاست وزرایی سیدضیاء، از او دلخوش نبود و اهانت‏‌ها و بی‏‌ادبی‏‌های سید، شاه را به شدت خشمگین ساخته بود. همچنین منتقدین و وابستگان به دربار که عده زیادی از آنان در حبس رفته بودند، تلاش شبانه‏ روزی خود را برای بر کناری او معمول می‌‏داشتند. سرانجام در روز اول خرداد 1300، شاه به سیدضیاء، تکلیف استعفا کرد، اما سیدضیاء اطاعت نکرد تا این که احمد شاه وی را در چهارم خرداد بر کنار کرد و دولت 93 روزه‏اش سقوط کرد. پس از برکناری، در همان روز در حالی که از خزانه دولت مبلغ بیست و پنج هزار تومان به او برای مخارج سفر داده بودند با تنی چند از دوستان و نزدیکان خود از طریق بغداد عازم اروپا شد و بیست و دو سال در اروپا اقامت گزید.
 
 نخست‌وزیر‌ ایرانی که فرش‌فروش دورگرد شد + عکس
سید ضیا احوال خود را بعد از عزل از نخست‌وزیری و در روز‌های اقامت در اروپا اینگونه بیان می‌کند. عصبی بودم شب‌ها به آپارتمانم که می‌رفتم، در هوای سرد برلن دوش آب سرد را با فشار باز می‌کردم، زیر آن می‌ایستادم و از شدت سرما دندان‌هایم کلید می‌شد و جیغ می‌زدم . و زن صاحبخانه فکر می‌کرد که از تیمارستان آمده‌ام.
 
یک خروار نامه در انبارم بود که من یک دانه از نامه‌ها را باز نمی‌کردم نامه‌ها را سربه مهر می‌گذاشتم توی طاقچه و هر سه هفته یک بار بدون اینکه نگاه کنم از طرف کی آمده می‌ریختم دور. شده بودم فرش فروش دوره گرد نه جناب میرزا سید ضیاءالدین.

نخست‌وزیر‌ ایرانی که فرش‌فروش دورگرد شد + عکس

منبع: فارس

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.