باشگاه خبرنگاران جوان گزارش می‌دهد؛

نود و ششی که بی‌رحم‌تر از نود و پنج به نظر می‌رسد/ خروس جنگی که سر جنگ دارد

سال 95 یکی از پرحادثه‌ترین سال‌های اخیر بود، حوادث تلخ و شیرینی که در نقاط مختلف کشور رخ داد و تا مدت‌ها ذهن مردم را درگیر کرد.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سال 95 یکی از پرحادثه‌ترین سال‌های اخیر بود. حوادث تلخ و شیرینی که در نقاط مختلف کشور رخ داد و تا مدت‌ها ذهن مردم را درگیر کرد. از ماجرای قتل ستایش قریشی در نخستین روزهای سال گرفته تا حادثه پلاسکو اینها همه مهر تاییدی بر پرحادثه بودن سال 95 بود.
 
فروردین سال گذشته زن 35 ساله‌ای اهل برازجان همراه فرزند چهار ساله‌اش برای تفریح به شهربازی پارک آزادی این شهر رفت و سوار چرخ و فلک کوچک شدند. مادر و فرزند غافل از حادثه‌ای که در انتظارشان، غرق در شادی بودند که واگن حامل آنها یکباره واژگون شد و مادر و پسر چهار ساله از ارتفاع به پایین سقوط کردند.

افراد حاضر در پارک با مشاهده این صحنه شوکه شده بودند. امدادگران اورژانس که به محل آمدند، متوجه شدند که مادر 35 ساله فوت شده، اما کودک چهار ساله‌اش هنوز نفس می‌کشد که او را به بیمارستان منتقل کردند. بعد از این حادثه شهربازی آزادی برازجان با حضور کارشناسان و بازرسان اداره‌ کل استاندارد استان بوشهر پلمب شد.

نود و ششی که بی‌رحم‌تر از نود و پنج به نظر می‌رسد/ خروس جنگی که سر جنگ دارد
 
حادثه تلخ دیگر سال 95 در تیرماه به وقوع پیوست که حادثه تلخ و سفر بی‌بازگشت سربازان دهه هفتادی را ثبت کرد. این سربازان بعد از دو ماه آموزشی در پاد‌گان 05 کرمان قرار بود به مرخصی بروند. آنها و خانواده‌هایشان برای دیدن یکدیگر لحظه شماری می‌کردند. سربازان دهه هفتادی آخرین عکس یادگاری از زمان آموزشی را برای خانواده‌هایشان از طریق تلفن همراه ارسال کردند. شاد و خوشحال بودند که به خانه بازمی‌گردند، اما غافل از این‌که سفرشان بی‌بازگشت خواهد ماند.
 
زمانی که اتوبوس آنها به پیچ تند جاده رسید، راننده نتوانست اتوبوس را کنترل کند و بی‌آن‌که آنها فرصتی برای فرار پیدا کنند اتوبوس به قعر دره سقوط کرد. امدادگران و رانندگان عبوری برای نجات آنها وارد عمل شدند. بررسی‌ها نشان می‌داد که مسافران قاچاقچی هم در کنار باک خودرو مخفی شده بودند. در این حادثه تلخ 20 سرباز قربانی شدند و همراه راننده فوت کردند.

نود و ششی که بی‌رحم‌تر از نود و پنج به نظر می‌رسد/ خروس جنگی که سر جنگ دارد
 
 آبان سال 95 زن جوانی در محله شهرک آزادی دست به جنایت تلخی زد و جان سه عضو خانواده‌اش را گرفت که پرونده او یکی از تلخ‌ترین حوادث سال بود. این زن جوان که نمی‌توانست تحمل کند، همسرش برسر او که با هزاران بدبختی زندگی شان را تحمل کرده، هوو بیاورد دست به اقدام هولناکی زد. این زن در یک روز جمعه باچاقویی که از آشپزخانه برداشته بود، ابتدا جان شوهرش را گرفت. بعد سراغ دختر نوجوانش و دو پسر خردسال رفت. زمانی که متوجه شد دو پسرش جان باخته اندو دخترش در یک قدمی مرگ است با همان چاقوی خون آلود ضربه‌هایی به بدن خود زد تا به زندگی اش پایان دهد که موفق نشد و همسایه‌ها نجاتش دادند. 
 
 یکی ازحوادث تلخ برای مسافران، حادثه مرگبار قطار است. نخستین روزهای آذرماه سال گذشته، قطار مسافربری که از مسیر تبریز مشهد در حرکت بود، به چهار کیلومتری ایستگاه هفت‌خوان رسید، اما به دلیل یخ‌زدن لوکوموتیو مجبور به توقف شد؛ توقفی که شروع یک فاجعه بود. مسافران گمان می‌کردند که بزودی مشکل قطار حل شده و ادامه مسیر می‌دهند. اما غافل از این‌که چند ثانیه بعد برخوردی شدید، میان این قطار با قطار دیگری رخ داد. مسافران سعی می‌کردند، از قطار خارج شوند و راهی برای نجات پیدا کنند که ناگهان دو قطار آتش گرفت و صدای فریادهای کمک‌خواهی بالا گرفت‌. در جریان این حادثه تلخ بود که 44 تن کشته و بیش از صد نفر مصدوم شدند.

نود و ششی که بی‌رحم‌تر از نود و پنج به نظر می‌رسد/ خروس جنگی که سر جنگ دارد
 
در آخرین روز دی ماه، تلخ‌ترین حادثه سال رقم خورد. شاید زمانی که آتش‌نشانان ایستگاه‌های مختلف آتش‌نشانی تهران برای خاموش کردن شعله‌های آتش و نجات مردم خود را به دل آتش پلاسکو زدند، هیچ کدام فکر نمی‌کردند بعد از نجات مردم و مغازه‌داران آنجا یکباره این ساختمان قدیمی برسرشان آوار شود. این حادثه آنقدر تلخ بود که دل هر ایرانی را به درد آورد. یکی از آتش نشانان در بیمارستان به دلیل شدت صدمات وارده به شهادت رسید.
 
آتش‌نشانان زیر تلی از آهن، فولاد و آجر همراه ده نفر از کسبه و نگهبانان گرفتار شدند. آتش‌نشانان نجات یافته و دیگر همکاران آنها برای یافتن پیکر 15 آتش نشان و کسبه 9 شبانه‌روز بی‌وقفه تلاش کردند و سرانجام توانستند پیکر پنج جانباخته و 15 شهید آتش نشان را از زیر آوار پیدا کنند. آنها هر چند در میان ما نیستند، اما یاد فداکاری‌هایشان تا ابد در قلب همه‌مان می‌ماند.

نود و ششی که بی‌رحم‌تر از نود و پنج به نظر می‌رسد/ خروس جنگی که سر جنگ دارد
 
 یکی از حوادث تلخ بهمن ماه، مربوط به مرگ کولبران در زیر آوار بهمن بود. آنها چهار نفر کولبر بودند که برای جا‌به‌جایی بار به سرمای زمستان زدند تا هزینه زندگی تامین کنند. اما گمان نمی‌کردند در این مسیر برف و بهمن بر آنها غلبه کند و زیر تلی از برف گرفتار شوند. آنها زیر چهار متر برف گرفتار شده بودند و سرانجام قدرت مقابله با برف راپیدا نکردند و جان خود را ازدست داده بودند. با تلاش امدادگران اجساد یخزده‌شان از زیر برف خارج شد.
 
از دیگر حوادث دردناک سال 95 پر کشیدن تعدادی از بزرگان میهن اسلامیمان همچون سردار محمد ناظری فرمانده و بنیانگذار یگان ویژه تکاوری نیروی دریایی سپاه پاسداران، داوود رشیدی چهره سرشناس سینمای کشور،  عباس کیارستمی کارگردان و فیلمنامه نویس، شهید محسن خزایی خبرنگار صدا و سیما،مرحوم علی معلم منتقد و تهیه کننده، مرحوم منصور پورحیدری پدر تیم استقلال تهران، مرحوم حسن جوهرچی بازیگر نام آشنای سینما و تلویزیون و شاید از همه مهمتر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از همراهان قدیمی انقلاب و یار دیرین رهبری نام برد.

نود و ششی که بی‌رحم‌تر از نود و پنج به نظر می‌رسد/ خروس جنگی که سر جنگ دارد
 
اما سرانجام سال تلخ 95 به پایان رسید و 96 از راه آمد و همه مردم خوشحال از این موضوع که از تلخی و حوادث گریخته‌اند؛ اما دریغ از اینکه سالی تلخ‌تر در انتظار است؛ سالی که در همان روزهای نخست ضرب شصت خود را نشان داد و حریف طلبید.
 
اولین تلنگر سال جدید به مردم، سیل شمال غرب کشور بود که در روز جمعه 25 فروردین 96 در منطقه شمال غرب ایران رخ داد. بر اساس اعلام سازمان هواشناسی بارش متوسط در حدود 40 میلی‌متر بوده که طی 15 سال قبل از آن بی‌سابقه گزارش شده. تعداد جان باختگان این حادثه ۴۸ نفر اعلام گردید و بیشترین تلفات و مفقودی‌های این سیل از شهرستان‌های عجب‌شیر و آذرشهر گزارش شد که شاید تلخی آن تا سال‌های سال در کام مردم بماند.

نود و ششی که بی‌رحم‌تر از نود و پنج به نظر می‌رسد/ خروس جنگی که سر جنگ دارد
 
طبق گزارش‌های رسمی، استان‌های آسیب‌دیده از این سیل 50 استان شامل آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، کردستان، زنجان و مازندران و شهرستان‌های آسیب‌دیده، 18 شهرستان شامل مراغه، چاراویماق، هریس، بستان‌آباد، ورزقان، شبستر، تبریز، عجب‌شیر، آذرشهر، ملکان، سراب، ارومیه، اشنویه، نقده، پیرانشهر، سقز و زنجان بوده‌اند.
 
 روز چهارشنبه 13 اردیبهشت امسال، ساعت 11:30 صبح، انفجاری در معدن زغال سنگ یورت در منطقه آزادشهر استان گلستان رخ داد که بر اثر آن ده‌ها کارگر در زیر زمین گرفتار شدند. این معدنچیان در عمق 1300 متری در فضای مملو از گاز مونواکسید کربن و متان گرفتار شده بودند. مدیر کل جمعیت هلال احمر استان گلستان عصر همان روز اعلام کرد که نیروهای امدادی تنها توانسته‌اند به عمق 800 متری برسند. آن‌هم در شرایطی که نیروهای امدادی نیز دچار گازگرفتگی شده و به عنوان مصدوم از تونل معدن خارج شدند.

نود و ششی که بی‌رحم‌تر از نود و پنج به نظر می‌رسد/ خروس جنگی که سر جنگ دارد

به دنبال این حادثه سرپرست اورژانس کشور از زخمی شدن 19 کارگر و حبس 90 کارگر دیگر در معدن خبر داد. سپس صادق علی مقدم، مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری گلستان اعلام کرد که تعداد زخمی‌ها به 30 نفر رسیده است. وی همچنین تعداد حبس شدگان در معدن را 2۶ نفر اعلام کرد. اما سرانجام علی ربیعی وزیر کار تعداد کشته‌شدگان را 35 نفر اعلام کرد. 
 
در هر حال اکنون در سال 96 قرار داریم و باید دعا کنیم که شاهد اتفاقات تلخ و دردناک نباشیم و شاید باید دعا کنیم که برای یکبار هم که شده سالی که نکوست از بهارش پیدا نباشد....

حمید رضا قربانی
 
 
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۴۹ ۰۷ خرداد ۱۳۹۶
ستایش جان دوستت داریم هرگز فراموشت نمی کنیم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۴۹ ۰۷ خرداد ۱۳۹۶
ستایش جان دوستت داریم هرگز فراموشت نمی کنیم
Iran (Islamic Republic of)
جامعه ی افاغنه ی تهران
۱۲:۴۶ ۰۲ خرداد ۱۳۹۶
ستایش عزیز حمایتت می کنیم قاتلت اعدام باید گردد
Iran (Islamic Republic of)
جامعه ی افاغنه ی تهران
۱۲:۴۶ ۰۲ خرداد ۱۳۹۶
ستایش عزیز حمایتت می کنیم قاتلت اعدام باید گردد
آخرین اخبار