همراه باشهدا؛

زندگی نامه شهید طلیسچی

گوشه‌ای از زندگی‌نامه شهیدطلیسچی از شهدای هشت سال دفاع مقدس را در اینجا بخوانید.

زندگی نامه شهید طلیسچیبه گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛سعید طلیسچی فروردین 1338 در یک خانواده ی مذهبی در شهرستان ارومیه به دنیا آمدو از همان دوران کودکی علاقه ی خاص وی به مجالس مذهبی و حضور همیشگی وی در این گونه مجالس و آموختن قرآن و ساختن خود بر اساس ملاکها و ارزشهای قرآنی سعید را در زندگی فردی و اجتماعیش الگو و نمونه ساخته بود.سعید در کنار فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی به ورزش نیز علاقه مند بود و معمولا به کوهنوردی می رفت.


سعید طلیسچی معلم قرآن بود و به اشاعه نفوذ کلام الهی در بین نوجوانان بسیلر کوشش می نمود.کلاسهای درس قرآن شهید چه قبل از انقلاب و بعد از انقلاب بیانگر این حقیقت بود که حرکت را باید از قرآن آغاز کردو برای به وجود آمدن هر تغییر در اندیشه و فکر نسل جوان باید اعتقاد آنها را بر اساس اصول قرآنی تغییر داد.


قرآن خواند شهید هر شنوندی را تحت تأثیر قرار می داد و در سال 60 در مسابقه قرائت قرآن در سطح استان امتیاز اوّل را کسب کرده بود و هم اکنون بیش از چهل نفر از نوجوانان مسجد محله آموزشهای قرائت قرآن و عقیدتی و غیره را آموخته اند.و سرمایه باقی مانده سعید برای آینده ی انقلابند وی در طول دوازده سال تحصیل خویش عملا امر به معروف و نهی از منکر را در زندگی خود پیاده کرده در سال 57که مصادف با اوج گیری انقلاب اسلامی بود.سعید در رشته ی طبیعی فارغ التحصیل شد.


پس از فعالیتهای چشمگیر در کلانتری3 که یکی از نخستین هسته های سپاه ارومیه به شمار می رفت به خدمت سربازی می رود.بعد از یک سال خدمت قلب پر تپش سعید آرام نمی گیرد،نظام را ترک نموده به برادران سپاهی خود پیوسته،راهی سنندج می شود.بعد از یک ماه جنگ پیروزمندانه به ارومیه بر می گردد.و مسئولیت معاونت عملیاتی سپاه را عهده دار می شود.در این مدت سعید هر چه داشت فکر،کار و تحصیلات و استعداد و تمامی وجودش را در خدمت انقلاب قرار می دهد.غم و شادیش رنگ شخصی نداشت،حتی عواطف خانوادگی را هم فراموش کرده بود و برای نابودی هر حرکت شیطانی بر علیه انقلاب در جهاد و مبارزه بود و شرکت فعال وی همراه با همسنگران شهیدش امینی فر و رحیمی و بختیاری و دهها همسنگر شهیدش در جبهه خوزستان جنگهای سرو،پیرانشهر،مهاباد،سنندج،بانه بیانگر این حقیقت است پس از یک سال ونیم خدمت صادقانه در سپاه جای خود را به برادران دیگرش می سپارد.در مرکز تریبت معلم مشغول تحصیل می شود.و در آنجا نیز صدای رسای سعید عاشقانمکتب را دور خود جمع می کند.


اخلاق شهید بیانگر شخصیت والای او بود،طوری که در مدت کوتاهی همه کس را مجذوب می کرد.سراسر وجودش اخلاص و تمام اعمالش به خاطر خدا بود و کاملا بر ما می گفت که ما تکلیفمان را عمل می کنیم،بگذارید هر چه می گویند،بگویند.
سعید طلیسچی از نفاق و دورویی سخت بی زار بود.به امام شهدا عشق می ورزیدو به پیامهای وی در این زمینه خیلی تکیه می کرد و معتقد بود که برای ایجاد تحولات اجتماعی باید اعتقاد و ایمان مردم عوض شود.و الّا رنگ پذیری و نفاق خود،آفت خطرناکی است،برای نابودی هر ارزش الهی و توحیدی است.روح بی قرارش برای شهادت طوری در او جلوه گر بود که به یکی از مدرسین تربیت معلم گفته بود که در اینجا زندانی هستم جای من اینجا نیست اکنون باید در جبهه می بودم او مهاجر فی سبیل ا...بود که هجرت را اول از خودش آغاز کرد و از خویشتن خوش هجرت کرد و تمامی وابستگیهایش را شکست او براستی مؤمن بود.چرا که چهره او از شادی می درخشید و سینه او پر درد بود یاد اخلاص و پشتکار و کینه ایشان به دشمنان خدا که زائیده عشق پاکش به خدا بود دل در دلمان می لرزاند.
هنوز هم فرمان می دهد که بر خود محوریهای ناخالصی های درونمان بشویم و سرانجام روح عصانگر سعید ارام نگرفت و در دوم فروردین ماه 61 در عملیات فتح المبین با خون پاکش کربلای شوش را رنگین کرد و به آرزوی دیرینه خود رسید.

فرازی از وصیت نامه شهید طلیسچی


بسم رب الشهداو الصدیقین فقاتلو فی سبیل الله جنگ کنید درراه خدا درود برخمینی با درود برخمینی وسلام برروان پاک شهدای راه حق. هم اکنون که پس ازچندساعت بسوی جبهه نبردحق علیه باطل رهسپارمی شوم می خواهم درد دلی چند با ملتم بکنم برادران وخواهران عزیزم تنها خواست شهدا ازشما این است که امام راتنها نگذارید وهمه دست بدست هم دهید وبه دستورات خداعمل کنید وبرای ماها نیزدعا کنید چون دعای شما ملت رنجدیده است که در پیش خدا مقبول می باشدازشما استدعا دارم که درتشیع جنازه من ازخدا بخواهید که گناهم راببخشدچون باروی سیاه خجالت میکشم پیش خداروم وازبرادران متعهد ومسئول روحانیت تقاضا دارم مواظب جوانان ونوجوانان باشند محصوصاکه ازشماها انتطارات بیشتری دارند بعدراجع به جوانان وبرادران ونوجوانان مسجدمان.


برادرحسین خواهش می کنم سعی کنیدکلاسهایمان تعطیل نشودوپایگاه هرچه بیشتر متشکل تر و مرتب تر گردد.از تمام برادرانی که ازماناراحتی دارند از عوض من عذرخواهی کنید وسایل نظامی بنده راازقبیل اسلحه ومهمات توسط پدرم به سپاه تحویل دهید لباسهای نظامی ام رابه بچه های پایگاه مسجد تحویل دهید کتابها ونوارهایم را وقف مسجدمان بکنید وموتورو وسلیل اضافیم را بفروشید پس ازپرداخت خمس موجودی رابه مسمندان بپردازید از برادران مسوول درشهرمان تقاضایم این است شما رابخون پاک شهدا اینقدراختلاف نداشته باشید سعی کنید افرادی راکه اشتباهاتی داشته اند طرد نکنید از نیروهای جوان استفاده بیشتری کنید باآرزوی پیروزی برای مستضعفان جهان وسلامتی رهبر پدرومادرم ازهردوی شما تقاضای بحشش دارم که شما راخیلی اذیت کردم وبرادران وخواهرانم استدعایم ازشما این است که تا پدرومادرم مرا نبخشیده اند جنازه ام را درقبرنگذارید به برادرکوچکم وحید حتما خواندن قرآن را با صوت یاد بدهید (اسغفرالله من کل ذنب واتوب الیه ) 22/12/60
بنده روسیاه خدا سعید طلیسچی

انتهای پیام/

بیوگرافی شهیدسعید طلیسچی

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار