با عرض سلام خدمت شما دوستان ارجمند که این مطلب را می خوانید.من تجربه ای وحشتناک از یکی از کمپ های ترک اعتیاد دارم که آن را در اختیار شما قرار می دهم.
با معرفی یکی از به ظاهردوستان!، فرزند م که به اعتیادروی آورده بود را که اتفاقا پسر خیلی آرام و سر به راه و آبروداری هم بود با اعزام چند قلدر و با زور و دست و پا بسته از خانه خارج و به کمپی در حوالی شهر ری بردند.در آنجا بینی او را شکستند و با وجود اینکه کمپ غیر مجاز بود و از هیچگونه امکانات پزشکی و رفاهی برخوردار نبود ماهیانه 600 هزار تومان از ما پول گرفتند و اجازه دیدار فرزندمان را هم نمی دادند و توجیه شان این بود که ملاقات باعث شکستن ترک می شود.پس از سه ماه فرزندم را دیدم که به شدت به لحاظ روحی و جسمی مورد آسیب قرار گرفته بود و تازه متوجه شدم که علت عدم اجازه برای ملاقا ت شکستگی بینی اش و اوضاع به هم ریخته روحی و جسمی اش بوده.حالا من با یک بیمار کاملا روانی و یک معتاد حرفه ای که تصمیم اشتباه ما را دلیل بد بختی خود می داند چه کنم. فرزندم در این مدت آنقدر فحش رکیک شنیده و راه های خلاف آموخته و از نظر تغذیه دچار مشکل بوده که هزاران درد به دردهایش اضافه شده.
خواهش می کنم گول اسم ها ی آنچنانی و وعده های پوچ این و آن را نخورید و بدانید که بعضی از افراد به خاطر پورسانت خوبی که می گیرند عزیزان شما را طعمه جاه طلبی خود قرار می دهند.حالا من قصد شکایت از این کمپ را دارم ولی به دلیل آبرو داری و عدم اطلاع از مراجع رسیدگی کننده هر بار از اقدام قانونی خودداری می کنم و فقط آنها را به خدا واگذار می کنم که چنین بلاهایی را بر سر جوانان بی پناه مردم می آورند.
من راننده بنز خاور هستم وقتی نزدیک صبح به مقصد-یکی از کارخانجات برای تحویل بار رسیدم چون چند ساعتی برای باز کردن انبار کارخانه وقت باقی بود مجبور شدم در داخل ماشین نشسته و منتظر بمانم و اندکی استراحت کنم.ناگهان چند نفر ریختند و منو گرفتند و به یکی از کمپهای شهر ممقان بردند.از من با زور و بدون رعایت اخلاقیات تست گرفتند و به دلیل مثبت بودن تست منو آنجا نگه داشتند.درست است که من اعتیاد داشتم ولی نه مواد مخدری از من گرفتند و نه درحال مصرف بودم.حتی اصرار کردم که به من مهلت بدهند تا با قرار ضمانت در این مدت خودم را درمان کنم ولی حتی نگذاشتند زنگ بزنم.الان چند هفته است که بیرون آمده ام و چون خانواده همسرم فهمیده اند همسرم از خانه ام رفته و تقاضای طلاق داده است.من باید دردم را به چه کسی بگویم.من که کار میکردم و اقساط ماشین را میدادم و خانواده ام را اداره میکردم حالا هم کسی به من بار نمیدهد و هم همسرم تقاضای طلاق کرده است.حتی کمپ در پایان یکماه از من 350 هزار تومان پول گرفت و چون پول نداشتم سه روز بیشتر نگه داشتند تا خانوادم را مجبور کنم پول را واریز کنند تا آزاد بشوم اگر هم کسی پول نداشته باشد مجبور میکنند که برایشان فرش ببافی.بخدا از آنها نخواهم گذشت.زندگی من از بین رفته است.آبرویم من ریخته است.من انسان مومن و با اعتقادی هستم ولی الان دیگر کسی به من اعتماد نمیکند.چه کسی جوابگوی دادخواهی من خواهد بود.منی که داشتم زندگی میکردم و الان باید آبرویم برود و همسرم طلاق بخواهد.
برادر عزیزم.شما با پاکی ات به جنگ اعتیاد و بد نامی برو و ثابت کن که با عزم مردانه ات می توانی از این امتحان بزرگ سر بلند بیرون بیایی.همه چیز قابل بازگت است.مطمئن باش.یا علی
رسول
۲۱:۲۷ ۱۳ تير ۱۳۹۵
رهرا خانم خواهرم نظرتون کاملا درسته ولی انها هدفشون فقط پوله
میثم نوبخت
۱۴:۰۴ ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳
با سلام می خواستم راهنمایی کنید برای مراکز ترک الکل در منطقه شمال تهران
با تشکر
با معرفی یکی از به ظاهردوستان!، فرزند م که به اعتیادروی آورده بود را که اتفاقا پسر خیلی آرام و سر به راه و آبروداری هم بود با اعزام چند قلدر و با زور و دست و پا بسته از خانه خارج و به کمپی در حوالی شهر ری بردند.در آنجا بینی او را شکستند و با وجود اینکه کمپ غیر مجاز بود و از هیچگونه امکانات پزشکی و رفاهی برخوردار نبود ماهیانه 600 هزار تومان از ما پول گرفتند و اجازه دیدار فرزندمان را هم نمی دادند و توجیه شان این بود که ملاقات باعث شکستن ترک می شود.پس از سه ماه فرزندم را دیدم که به شدت به لحاظ روحی و جسمی مورد آسیب قرار گرفته بود و تازه متوجه شدم که علت عدم اجازه برای ملاقا ت شکستگی بینی اش و اوضاع به هم ریخته روحی و جسمی اش بوده.حالا من با یک بیمار کاملا روانی و یک معتاد حرفه ای که تصمیم اشتباه ما را دلیل بد بختی خود می داند چه کنم. فرزندم در این مدت آنقدر فحش رکیک شنیده و راه های خلاف آموخته و از نظر تغذیه دچار مشکل بوده که هزاران درد به دردهایش اضافه شده.
خواهش می کنم گول اسم ها ی آنچنانی و وعده های پوچ این و آن را نخورید و بدانید که بعضی از افراد به خاطر پورسانت خوبی که می گیرند عزیزان شما را طعمه جاه طلبی خود قرار می دهند.حالا من قصد شکایت از این کمپ را دارم ولی به دلیل آبرو داری و عدم اطلاع از مراجع رسیدگی کننده هر بار از اقدام قانونی خودداری می کنم و فقط آنها را به خدا واگذار می کنم که چنین بلاهایی را بر سر جوانان بی پناه مردم می آورند.
با تشکر