سلام خدمت تمام دوستان وکارشناسان عزیز.
من یک زن ایرانی ۳۵ ساله با پسر افغانی که ۸ سال از من کوچیکتره نامزد کردیم . اما من به دلایلی پشیمون شدم و قصد جدایی دارم . ناگفته نماند که خیلی هم دوسش دارم اما شرایط هردوی ما باعث پشیمانیم شده. نامزدم شدیدا وابسته ام شده و هر بار که از جدایی با او حرف میزنم خیلی ناراحت میشه. تمام تلاشش رو برای رضایتم میکنه اما من وقتی به چند سال بعد که فکر میکنم بیشتر پشیمون میشم. هر بار خودم و لعنت میکنم که چرا قبول به نامزدی کردم که حالا باید دل کسی که انقدر دوسم داره رو بشکونم. من یک بار جدا شدم ویه دختر ۱۴ ساله دارم که با پدرش زندگی میکنه و تمام فکرم سمته دخترمه . خدایا من چه کنم. لطفا لطفا راهنماییم کنید.
با سلام دوستان ما ایرانیان یک جامعه سنتی و باید در چهارچوبه زندگی ما مردان نان اوره و امنیت و رهبری خانواده را دارد وزنان نقشه در تربیت فرزندان و کمک اموراد را دارند نقشه اصلی را درسن ارواح بازی می کند سن رن ار مرد ۳ یا۴ کمتر باشد مرد می تواند رهبر ی خانواده باشد
بنظرم ازدواج پسر با دختر بالای 5 ساله ممکن است موفق باشه وقتی پسر فرد درون گرا باشه یعنی بیشتر به ظاهر دختر توجه نداشته باشه و هیجانی نباشه یا حرف و حدیث های دیگران براش مهم نباشه و پسر هم از بیشتر جنبه ها استقلال فردی داشته باشه و وابستگی مالی ، روحی .... ب خانواده ش نداشته باشه
ولی پسری ک هیجانی و برونگرا هس و از روی هیجانات و احساسات لحظه یی عاشق یک دختر سن بالا میشه ممکنه چند سال بعد بخاطر فروکشی هیجانات روحی دختر از ازدواجش پشیمون شه
بهتره قبل ازدواج با دخترای سن بالا با مشاوره ها مشورت کنید
منم خودم دارم ب سن تجردی میرسم ولی نمیدونم چرا پسرای کم تر از خودم علاقمند بهم میشه البته تا بحال وارد روابط عاطفی باهاشون نشدم چون احساسی هستم و نمیخوام از نظر روحی شکسته شم میدونم شکست روحی بر جسم و زیبایی م هم تاثیر میذاره
سلام من یه دختری هستم که ۳۲ سالمه با پسری دوستم که ۴ سال ازم کوچیکتره از نظر فیس منو هر کی میبینه میگه ۲۴ سالته و هیچ کس باور نمیکنه من ۳۲ سالمه پسره میدونست من ازش بزرگترم ولی الان بعد ازچند سال که باهاش دوستم میگه نمیشه تو ازم بزرگتری و رابطمو تموم کرده از نظر قد و هیکل اون خیلی بزرگتره من بود ولی منو رها کرد و من موندم با خاطراتتش و گریه هام و امیدی به اشنا شدم با کسی رودیگه ندارم چون مثل اوار زندگیم رو سرم خراب شده
باسلام و عرض ادب
بنده پسری ۳۲ ساله هستم و حدود دوساله با خانمی ۳۸ ساله که قبلا هم ازدواج کرده و حتی فرزند هم دارند اشنا شدم و در اوایل صرفا به واسطه شغلم با ایشان مصاحبت داشتم پس از حدود دوسه ماه کمتر نسبت به ایشان احساس خوبی داشتم و جریانم را با مادرم و پدرم در میان گذاشته و به منزل پدری ایشان رفتیم و از نظر ظاهری سن از من کوچیکتر نشان هم میدهد که مورد موافقت والدینم قرار گرفته که برای این قضیه والدینم شرط گذاشتن برای تحقیق بیشتر در مورد وضعیت خانوادگی و علت طلاق و سایر موارد و بیش از چندین جلسه به منزل ایشان رفتیم و الان حدود یک سال و نیم هست ارتباط داریم و تقریبا به اخلاق و روحیات هم اشنایی ۷۰ درصدی داریم و از لحاظ اعتقادی کانلا شبیه هم و از لحاظ قومیتی فرق داریم ولی باز با توجه به شباهت های اخلاقی مذهبی اعتقادی این مورد برای دو خونواده مهم نبود ولی اکنون مادرم بشدت مخالف هستند و مسائل مانند دید عرف و ابرو و پسر بودن من و احتمال اینکه ممکن است بعدا من پشیمان شون را مطرح کردند و بنده این قضیه رو به مدربزدگها و پدر و اطرافیان بزرگتر واگذار کردم که ایشان هم موافق بنده بودند ولی باز مادرم از این موضوع بشدت تمام ناراحت هستند حال از کارشناس عزیز تقاصای راهنمایی و راه حل دارم ممنون میشم
با سلام خدمت شما خو بان !
ب نظر بنده: اول ' تصمیم عاقلانه بهتر از هر چیزی هست دوم ' یکسال و دو سال تفاوتی سنی یا یک ثانت الی دو ثانت تفاوت قد اصن مهم نیست مهم این است ک طرفین چیقد همدیگر رو دوست دارند و همدیگر رو میپزیرند ...
بنده همسرم ازم یکسال بزرگتر اس تا الان ک هیچ مشکلی نداریم و انشالله ک مشکلی هم قرار نیس ک پیش بیاد .
خوش باشید موفق باشید و انشالله بخیر ب عشقاتون برسید
عرض ادب خدمت عریزان ، بنده متولد ۷۰هستم ، و حدود ۴ساله با یکی از فامیلای دورمون که حتی تو یه کلاس هنری همکلاسیم که متولد ۶۳ در ارتباطم ، از لحاظ اخلاق کاملاااااا باهم مچ هستیم خانواده هامونم تا ۷۰ درصد بهم میخورن ، از لحاظ تیپ و ظاهر ی بهم میخوریم ولی بنده قد بلند تر هستم ، و وقتی پیش هم بایستیم من بزرگتر ایشون بنظر میرسم ، و اینگه مادر بنده فک نکنم با این وصلت موافقت بکنه اگر کسی هس راهنمایی کنه ممنون میشم
دوسش دارم
من یک زن ایرانی ۳۵ ساله با پسر افغانی که ۸ سال از من کوچیکتره نامزد کردیم . اما من به دلایلی پشیمون شدم و قصد جدایی دارم . ناگفته نماند که خیلی هم دوسش دارم اما شرایط هردوی ما باعث پشیمانیم شده. نامزدم شدیدا وابسته ام شده و هر بار که از جدایی با او حرف میزنم خیلی ناراحت میشه. تمام تلاشش رو برای رضایتم میکنه اما من وقتی به چند سال بعد که فکر میکنم بیشتر پشیمون میشم. هر بار خودم و لعنت میکنم که چرا قبول به نامزدی کردم که حالا باید دل کسی که انقدر دوسم داره رو بشکونم. من یک بار جدا شدم ویه دختر ۱۴ ساله دارم که با پدرش زندگی میکنه و تمام فکرم سمته دخترمه . خدایا من چه کنم. لطفا لطفا راهنماییم کنید.
ولی پسری ک هیجانی و برونگرا هس و از روی هیجانات و احساسات لحظه یی عاشق یک دختر سن بالا میشه ممکنه چند سال بعد بخاطر فروکشی هیجانات روحی دختر از ازدواجش پشیمون شه
بهتره قبل ازدواج با دخترای سن بالا با مشاوره ها مشورت کنید
منم خودم دارم ب سن تجردی میرسم ولی نمیدونم چرا پسرای کم تر از خودم علاقمند بهم میشه البته تا بحال وارد روابط عاطفی باهاشون نشدم چون احساسی هستم و نمیخوام از نظر روحی شکسته شم میدونم شکست روحی بر جسم و زیبایی م هم تاثیر میذاره
یعنی تجردی مو بر ازدواج ناموفق ترجیح میدم
بنده پسری ۳۲ ساله هستم و حدود دوساله با خانمی ۳۸ ساله که قبلا هم ازدواج کرده و حتی فرزند هم دارند اشنا شدم و در اوایل صرفا به واسطه شغلم با ایشان مصاحبت داشتم پس از حدود دوسه ماه کمتر نسبت به ایشان احساس خوبی داشتم و جریانم را با مادرم و پدرم در میان گذاشته و به منزل پدری ایشان رفتیم و از نظر ظاهری سن از من کوچیکتر نشان هم میدهد که مورد موافقت والدینم قرار گرفته که برای این قضیه والدینم شرط گذاشتن برای تحقیق بیشتر در مورد وضعیت خانوادگی و علت طلاق و سایر موارد و بیش از چندین جلسه به منزل ایشان رفتیم و الان حدود یک سال و نیم هست ارتباط داریم و تقریبا به اخلاق و روحیات هم اشنایی ۷۰ درصدی داریم و از لحاظ اعتقادی کانلا شبیه هم و از لحاظ قومیتی فرق داریم ولی باز با توجه به شباهت های اخلاقی مذهبی اعتقادی این مورد برای دو خونواده مهم نبود ولی اکنون مادرم بشدت مخالف هستند و مسائل مانند دید عرف و ابرو و پسر بودن من و احتمال اینکه ممکن است بعدا من پشیمان شون را مطرح کردند و بنده این قضیه رو به مدربزدگها و پدر و اطرافیان بزرگتر واگذار کردم که ایشان هم موافق بنده بودند ولی باز مادرم از این موضوع بشدت تمام ناراحت هستند حال از کارشناس عزیز تقاصای راهنمایی و راه حل دارم ممنون میشم
ب نظر بنده: اول ' تصمیم عاقلانه بهتر از هر چیزی هست دوم ' یکسال و دو سال تفاوتی سنی یا یک ثانت الی دو ثانت تفاوت قد اصن مهم نیست مهم این است ک طرفین چیقد همدیگر رو دوست دارند و همدیگر رو میپزیرند ...
بنده همسرم ازم یکسال بزرگتر اس تا الان ک هیچ مشکلی نداریم و انشالله ک مشکلی هم قرار نیس ک پیش بیاد .
خوش باشید موفق باشید و انشالله بخیر ب عشقاتون برسید