وای خدای من

من عاشق یه دختری شدم که ۹ ماه ازم بزرگتره و با هم فامیل هستیم ولی فامیل دور و تو شهر های جدا زندگی میکنیم من الان چیکار کنم

سلام خدمت تموم عاشقا....

من پسری هستن که 18 سالمه و تا یک ماه پیش عاشق هیچچ دختری نبودم..زندگی راحتی داشتم..اما حالا عاشق یه دختر شدم...اوایل فکر میکردم ازم 2 سال بزرگتره(بگی نگی فامیل حساب میشه) هی با خودم کلنجار رفتم با چن نفر حرف زدم گفتن عیبی نداره مهم عشقو فلان بیسار تشکیلات.... بعد با خواهرم درمیون گزاشتم(ایشون روانشناسن)..بهم گفت فلانی ازت 4 سال بزرگتره..و الان دانشگاه میره...دوستان اون لحظه واقعا صدای شکسته شدن قلبمو شنیدم..بهم گفت از فکرش بیام بیرون و کلی نصیحت...بهم گفت فلانی چنبار خواستگار داشته رد کرده ....


به نظر شما من باید فراموشش کنم؟یا به دختره بگم و نظرشو بدونم؟

با سلام
من پسری 26 ساله ام و همسرم 9 سال از خودم بزرگتره ، بر خلاف میل خانواده هامون باهم ازدواج کردیم و تا بحال خداروشکر هیچ مشکلی نداشتیم. همه این اختلاف سنی ها به خودتون بستگی داره که چقدر بهش اهمیت بدید و حرفهای دیگران چقدر براتون مهم باشه. نصیحت های مشاوره و حرفهای دکتر و... بذارید کنار همش چرنده. فقط با خودتون رو راست باشید که چقدر این موضوع مهمه واستون؟؟

اون زمانی بود که میگفتن زن زود شکسته میشه که 10 تا بچه میآورد نه الان که اصلاً خانم ها بچه نمیخوان و فقط به خودشون و جوونشون میرسن و روز به روز هم زیبا تر و جوون تر میشن با ورزش

خدا همه جوانها را خوشبخت کنه

سلام من دوازده سال از همسرم كوچكترم الان بعد از بيست سال مى ترسم كه زودتر شكسته بشم و شوهرم جوانتر و بهم نيايم خانم ها زودتر پير ميشن ،شايد الان بگيد اشكال نداره اما مدت ديگه كه خانم شكسته بشه و ناتوان و مرد در اوج جوانى ديگه چه جور مى تونه كنار خانم مسنى راه بره بگه اين خانممه ،كسى كه پانزده يا بيست سال بزرگتره ديگه جاى مادر رو داره نه همسر

من هم پسری هستک که علاقه و تمایل به سن بالاتر از خودم دارم 30 سالمه اما از خانمهای جا افتاده مثلا 40 تا 55 ساله خوشم میاد اصلا دخترای هم سن خودم جذاب نیستن واسم. اما خوب از خانواده و دوستان کسی منو درک نمیکنه همشون مسخرم میکنند...

من 35 سال سن دارم در 26 سالگی عاشق دختری شدم 6 سال بزرگتر از خودم اونم عاشقم بود خانوادم برای ازدواج مخالفت کردن و مادرم به زور من رو به عقد دختر دیگری در آورد که از من کوچکتر بود نتیجش طلاق و جدایی شد بعد از 3 سال زندگی مشترک چون هیچ کدوم هم رو دوست نداشتیم. الان هم به شدت افسردگی گرفتم و مسببش رو مادرم و خانوادم میدونم. جوونا ترخدا گول حرفای خانواده و مردم رو نخورید خودتون تصمیم بگیرید و ثبات قدم داشته باشید تا مثل من بدبخت نشید و از همه جا رونده و مونده...

با عرض سلام و خسته نباشید.
من ۱۸ ساله هستم و مدت دو سال هست که عاشق دختر عموم هستم که ایشون حدود ۲ سال از من بزرگتر هست . هرچی فکر کردم نتونستم با ایشون مستقیما حرف بزنم و تنها یک بار بصورت غیرمستقیم منظورم رو رسوندم و متوجه شدم که بزرگترین مشکلی که ایشون رو آزار میده این مسئله سن هست وگرنه نسبت به من هیچ مشکلی نداره و مشکل اینه که فکر میکنه که باید با یه مرد بزرگتر از خودش ازدواج کنه که بهش تکیه کنه و فکر میکنه کسانی که از خودش کوچیکترن بچه ان و به این دید بهشون نگاه میکنه . من از لحاظ مالی در سطح متوسطی ام ولی از لحاظ استقلال شخصیتی و جایگاه اجتماعی و علمی در جای بسیار خوبی ام طوری که به عنوان یک الگو منو نام میبرن.
خواستم ببینم چطور میشه ایشون رو راضی کنم و این دیدش رو تصحیح کنم .
با سپاس

پسری ٢٢ساله هستم که به تازگی به دختری که ٢٧ سال سن دارد علاقه مند شده ام و نمی دونم با ید چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام خدمت برادران و خواهران..بنده الان 29 سال سن دارم و قصد دارم با ی دختر خانوم 34 ساله ازدواج کنم.از لحاظ رفتاری اخلاقی و اجتمایی و همه چی تقربیا هیچ مشکل خاصی نیست.و تنها سن این وسط شک بوحود اورده اونم از طرف دختر خانوم..اما من با سن بزرگتر از خودم مشکلی ندارم ..و نگرانی های این دختر خیلی زیاده..میخوام بدونم چطور راضیش کنم؟

سلام

در ازدواج مهم عشق تفاهم و ارامشه.

چی بگم