من پسری ۲۴ساله هستم با خانومی ۳۱ساله یک ساله ازدواج کردم و رابطمون روز ب روز صمیمی تر میشه و کاملا از زندگی راضی هستیم .سن اصلن ملاک نیست و یک امر شناسنامه ایست مهم اینه هر دوطرف همو دوس داشته باشن ب هیچ عنوان سن همو ب یاد هم نیارن.و تو رابطه مثل مادرو فرزند یا پدرو دختر برخورد نکنن
من مجرد هستم یه پسر بهم علاقمند شده که 11 سال از خودم کوچکتره البته اون یه بار ازدواج کرده و طلاق گرفته و الان 31 سالش هست و روی این ازدواج هم خیلی اصرار داره و از طرفی هم من مخالف هستم و هم خانواده اون - حالا هم نمی دونم با اصرار هاش چکار کنم - من خودم کارمند هستم و ایشون هم شغل آزاد دارن و از ازدواج قبلشون هم بچه ای ندارند .
منم عااااااشق یک دختر شدم که 4سال از من بزرگتره و همدیگرو خیلی دوست داریم
فقط از اینکه 4سال بزرگتره یه خرده نگرانیم
من و خودش با این موضوع کنار میایم ولی خانواده ها و اطرافیان هنوز هیچکس نمیدونه
چقدر سخته اینطور روابط
فقط امیدوارم بتونیم ازدواج کنیم.
آخه هشت سال خیلی زیاده.اشتباه نکنید.اینا همش یه جور وابستگی توام با علاقست.اگه کامنتای مختلفو ببینید متوجه میشید که آقایون بعد از ازدواج با این شرایط کاسه چه کنم چه کنم دست گرفتن.حتی یه نفر بود که میگفت هیچ مشاجره ای باهم نداریم٬اما نمیتونم با این شرایط کنار بیام.من الان سه ماه از شوهرم بزرگترم.خوندنه این مطالب اذیتم کرد.منطقی باشید.دلتون بحال آینده دختر به رحم بیاد خاهش میکنم.
سلام من دو سال است عاشق دختری شدم که ۸ سال از خودم بزرگ تره. در حال حاضر من ۲۰ سالمه و دختر ۲۸.
هر دو بسیار بهم علاقه مندیم ولی هنوز جرأت بیان کردنش رو کنار خانواده نداریم. برای ما عشق اولین و مهم ترین ملاک زندگی بوده. من وقتی باهاش آشنا شدم هیچی از اینکه من ثروتمندم نمیدونست پس نمیشه گفت بخاطر پول بوده. ولی خیلی خانم سنگین و فهمیده ای هست. ما تو دو شهر جدا از هم زندگی میکنیم. و کاملا قصد ازدواج داریم.
من خودم 33سالمه ویه بار از همسرم چدا شدم با پسری آشنا شدم که با من ده سال تفاوت سنی دارد هر چه به او میگوییم ازدواج نکنیم قبول نمیکند میگویید من تو را میخواهم من گفتم باید به اسمم خانه بخری قبول کرد گفتم مهریه 200سکه بگیری قبول کرد ماشین بنامم کنی قبول کرد ولی باز من میترسم خواهش میکنم شما کمکم کنید که چکار کنم
من پسری هستم 31 سالمه با دختری 38 ساله ومجرد اشنا شدم و من مذهبی هستم و خود دختر و خانواده دختر مذهبی ان نمیدانیم چکار کنیم دختره عاشق من شده و منم ازش بدم نمیاد دوسش دارم ولی موندم تو این 7 سال تفاوت سنی
خانم من از من 5 سال بزرگتره ولی روز به روز بیشتر بهش علاقه پیدا میکنم بس که با محبته و مهربونه هر دو هم مذهبی هستیم اولش خانواده هامون مخالف بودن ولی الان میگن خدا خواست که این وصلت جور شد . اصن زنم انقدر فداکاره که سرسپردش شدم.
فقط از اینکه 4سال بزرگتره یه خرده نگرانیم
من و خودش با این موضوع کنار میایم ولی خانواده ها و اطرافیان هنوز هیچکس نمیدونه
چقدر سخته اینطور روابط
فقط امیدوارم بتونیم ازدواج کنیم.
ولی الان فهمیدم که هفت ماه ازم کوچکتره خیلی ناراحت شدم
ب نظرتونچیکار کنم؟:(
هر دو بسیار بهم علاقه مندیم ولی هنوز جرأت بیان کردنش رو کنار خانواده نداریم. برای ما عشق اولین و مهم ترین ملاک زندگی بوده. من وقتی باهاش آشنا شدم هیچی از اینکه من ثروتمندم نمیدونست پس نمیشه گفت بخاطر پول بوده. ولی خیلی خانم سنگین و فهمیده ای هست. ما تو دو شهر جدا از هم زندگی میکنیم. و کاملا قصد ازدواج داریم.