من یک سال مونده بود به کنکورم مادرم سرطان از نوع بسیار بدخیم در ناحیه لگن گرفت که 8 ماه توی تخت افتاده بود و من از 800 مهمان در طول 1 سال پذیرایی کردم . پدرم دو هفته مونده به کنکورم تصادف کرد و مرد و 2 ماه بعدش مادرم اپاندیسش ترکید و دوباره اوضاع من شرو شد و بعدش سنگ کلیه گرفته و الان ساعت 3:34 دقیقه شب هست و من بردمش اورجانس . حالا بگید من بد شانسم یا اینا . تازه این فقط 40 درصد بد بختیای این روزامه . هه . برید خدارو شکر کنید .
درسته که انسان اگر هوشمند باشه همیشه بهترین گزینه رو انتخاب میکنه ولی نمیشه نقش شانس رو نادیده گرفت به قول معروف با هیچ نمیشه هیچ کرد مثلا خودم تو تمام خانواده بد شانس ترینم اخه چرا؟؟؟؟؟؟
از نظر من بعضی از این افراد هم بدشانس هم خوشانس اما در مورد کاستیس میتسوتاکیس و یو ژن هوآن و هنری زگلند حق میدم چون یه حادثه که افتاده دیگه هر دفعه هم تلاش کند جبران نا پذیر نمیشه چون یا زنده نیستن یا قابل جبران نیست!!! ودر مورد افراط دیگه این طور نیست چون هرکس ممکن تو زندگیش با بدشانس های مختلف روبرو شه چه بزرگ جه کوچک مهم این که قابل برگشت باشه!!
واقعا خدا چی رو میخواد به اینابفهمونه؟
من خودم تا حالا چندین بار دچار شکستگی دست وپا شدم.ولی وقتی تصمیم گرفتم آدم شم دیگه حادثه ای برام رخ نداد.شاید خدا میخواد...................................
بد شانس منم که برای ارتقاء تحصیلاتم 5 سال پیش منزلم را فروختم و 5 سر عایله ام را بیچاره کردم وبا 22سال اموزگاری در ابتدایی با مدرک کارشناسی ارشد ،نه ارتقاء حقوقی دیدم،نه خانه دارم نه پول دارم نه وسیله جز یک موتور.اما خوش شانسها با فوق دیپلم رییس اند و در اداره اند وپولدارند و ما را هم مسخره می کنند.
سلام بر شما ، من هم فکر کنم جز یکی از این بد شانس ها باشم ، من تو محله حسین آباد در محله بندر عباس زندگی میکنم ، تنها آرزوم این بود که یه اینترنت پر سرعت داشته باشم ، محله ما درست تو شهره ولی عجیبه هیچ نوع اینترنتی به خونه ما و محله ما وصل نمیشه ، شش ساله که دنبال adsl بودم که هر سال گفتند به زودی محله شما میاد ، رفتم اینترنت بیسیم بخرم که همه محله ها بود بجز محله ما ، من هم مجبور باید اینترنت چیزسل استفاده کنم که سرعتش بین 1 تا 3 کیلوبایت هست ،
من یک سال مونده بود به کنکورم مادرم سرطان از نوع بسیار بدخیم در ناحیه لگن گرفت که 8 ماه توی تخت افتاده بود و من از 800 مهمان در طول 1 سال پذیرایی کردم . پدرم دو هفته مونده به کنکورم تصادف کرد و مرد و 2 ماه بعدش مادرم اپاندیسش ترکید و دوباره اوضاع من شرو شد و بعدش سنگ کلیه گرفته و الان ساعت 3:34 دقیقه شب هست و من بردمش اورجانس . حالا بگید من بد شانسم یا اینا . تازه این فقط 40 درصد بد بختیای این روزامه . هه . برید خدارو شکر کنید .
من خودم تا حالا چندین بار دچار شکستگی دست وپا شدم.ولی وقتی تصمیم گرفتم آدم شم دیگه حادثه ای برام رخ نداد.شاید خدا میخواد...................................