عبدالحسین معینی پور

۲۲:۵۲ ۰۹ آبان ۱۳۹۲

سلام بهتر از گر یه کردن روی زانوی پدر مراجعه به قا نون ورسیدگی از ان طریق است

۰

۱

پاسخ دادن

اسی پی

۲۲:۱۴ ۰۹ آبان ۱۳۹۲

جالب بود ولی ای کاش دختران عزیز عبرت بگیرند و درباره مسائل مهم زندگی تصمیم بهتری بگیرن بعضی چیزا را نمیشه جبران کرد.

۰

۲

پاسخ دادن

مصطفی MF

۲۱:۴۱ ۰۹ آبان ۱۳۹۲

داستان جالب و پند آموزی بود

۰

۱

پاسخ دادن

حمید

۲۰:۵۶ ۰۹ آبان ۱۳۹۲

هميشه چيزي را که ما در آينه نمي‌بينيم بزرگترها در خشت خام مي‌بينند. . .

۰

۳

پاسخ دادن

ایران سربلند

۲۰:۳۵ ۰۹ آبان ۱۳۹۲

ماجرای عبرت انگیزی بود.
اما آیا کسی هست که عبرت بگیرد؟

۰

۲

پاسخ دادن

حسین

۲۰:۰۱ ۰۹ آبان ۱۳۹۲

خیلی خوب بود ممنون امیدوارم دختران جوان گول این افراد رو نخورن امیدوارم تمام جوانها خوشبخت شون

۰

۳

پاسخ دادن

حسن

۱۸:۲۵ ۰۹ آبان ۱۳۹۲

ما که نفهمیدیم داستان ادبی بود یا شعر یا سرگذشت نا فرجام با این حال دختره زیاد سختی نکشیده کسایی هستن که از این بد ترها سرشون امده . تاوان رویا پردازی ها و نادانی و غرور خودشونو پرداختن (ممنون که سرکارمون گذاشتی)

۲

۷

پاسخ دادن

kamand

۱۷:۰۳ ۰۹ آبان ۱۳۹۲

ba salam .alli buod.tashakor

۰

۲

پاسخ دادن

ناشناس

۱۶:۵۱ ۰۹ آبان ۱۳۹۲

دقيقا همين طور است كه در آخر گفتيد

۰

۳

پاسخ دادن