سلام،مادر من هم یک ماه و سه روزه که در کما ست،انشاالله خدا همه مریض هارو شفا بده،مخصوصا افراد در کما رو چون انتظار کشیدن برای اینکه عزیزت به هوش بیاد کار خیلی سختیه
سلام پدر من به دليل استفاده از قرصی که دکتر برای درد کتف بهش داده بود سیستم ایمنی بدنش ضعیف شد، بردمش بیمارستان پارس رشت تو اوژانس ازش اسکن مغز گرفتن سالم بود ی آزمایش کلی از بدنش گرفتن همه سالم بود فقط مشکل کلیوی داشت دکتر اورژانس سریع دستور داد واسش سند بزارن بعد از اینکه گذاشتن خیلی ادرار کرد بعد از چند دقیقه ادرار بزرگ هم انجام داد طوری که به دستشویی نرسید و من بردمش تر تميزش کردم، چند ساعتی طول کشید تا ببریمش تو بخش، بعد هم چندین دفعه دستشویی کوچک و بزرگ انجام داد تا ساعت 8 شب رنگ روی صورتش خوب شده بود دکتر اومد ی عکسی از شکمش انجام داد بعد به پرستارا گفت صبح اولین نوبت سونو انجام بده، بعد از چندين ساعت که حالش خوب شده بود شروع به بی تابی کرد که من و از اینجا ببر، تا ساعت 3 شب پیشش بودم هر طور بود آرومش کردم استراحت کنه. از پرستارا ی دکتر که اومد خیلی خواهش کردم ی دارویی بهش بدن که بی تابی نکته و تا صبح بخوابه ولی هیچکس قبول نکرد ساعت 3 شب از پیشش اومد رفتم خونه که ایکاش هيچوقت نميرفتم خواهرم پیشش بود گفت خیلی بی تابی میکرد که منو ببرين خونه و زور ميزد از تختش بیاد پایین به هر حال ساعت 9 صبح رفتم پیشش دیدم حالش خیلی بد شده و هنوز سونو انجام ندادن تا ساعت 11 طول کشید که سونو و اکو رو انجام دادیم آوردمش تو بخش که دکتر تشخیص داد سریع باید بره ای سی يو انقدر که بی تاب بود ضربان قلب رفت بالا تا ای سی يو هوشیار و بیدار بود چشماش باز بود تا لحظه آخر بهم ميگفت منو از اینجا ببر، تا بعد از چند ساعت خبر دادن که به کما رفته و ضریب هوشیش کمتر از 6 هست الان دو روزه که چشماش هم تکون نخورده. دارم دیوانه میشم ازتون خواهش میکنم اگه کمک یا راهنمایی میتونید بهم بکنید بابا با پای خودش بردم اونجا الان تو کماست، ای خدا همه بیماران رو شفا بده
سلام من بر اثر تصادف به کما رفتم و بعد از 5 ماه بهوش اومدم و تا مدتی نمی تونستم پاها و دستام رو حرکت بدم اما به لطف خدا بهبود پیدا کردم از خدا میخوام تمام کسایی رو که تو کما هستن شفا بده
۵ ماه خیلی زیاده بدن ما پرااز شگفتی...خدا چی افریده...
نجفی
۲۱:۵۲ ۱۹ مرداد ۱۴۰۱
خداروشکر...میشه یه مقدار توضیح بدید
کارن میرزایی
۱۷:۱۵ ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷
من براثر شلیک گلوله در دهانم تصمیم به خودکشی داشتم ولی گلوله به فک ثابتم برخورد کرد وبازاویه از زیر گوش سمت چپم خارج شد مدت یکماه در کما بودم زمانی که بهوش امدم از شخصی خدا باور به یک اتئیست تبدیل شدم وبارها بااشخاصی مذهبی بحث های فلسفی و دینی انجام دادم . خودم کاملا متعجبم هیچگونه سابقه مطالعه در مورد ادیان ناشتم.
یکی از بستگانم به کما رفت و بعد از کما آدمی دیگه ای شد میتوان گفت یک مومن واقعی شد خیلی دوست داشتم بدونم در زمانی که کما بود چه اتفاق خوبی برایش پیش اومد که اینقدر خوب شده
یکی از بستگانم به کما رفت و بعد از کما آدمی دیگه ای شد میتوان گفت یک مومن واقعی شد خیلی دوست داشتم بدونم در زمانی که کما بود چه اتفاق خوبی برایش پیش امد که اینقدر خوب شده
ی سوال؟بیمارانی که تو زندگی سختی بسر میبرند چقد شانس برگشتن دارند؟