من چند وقتی هست این حوادث را دنبال می کنم و هردفعه که یکی از ازن اتفاقات را می خوانم با خودم می گویم خوب حالا ما از این حادثه چه درسی می توانیم بگیریم من از شما تقاضا دارم حداقل با یک روانشناس یا جامعه شناس وحتی روحانیونی که دراین باره مطالعه دارند گفتگو کنید تا انها با تجزیه و تحلیل این حوادث به خانواده ها وافراد جامعه اگاهی های لازم داده شود تا حداقل کمتر شاهد این گونه اتفاقات ناگوار باشیم
ببخشید ها ..ولی داستانتون یه چن جاش ایراد داشت
1-چطوری جسد پیرزن و زن بیستو دو ساله رو نمیشه از هم تشخیص داد؟؟؟؟
اون مرده حالا بگیریم تو شوک بوده زنشو نشناخته..ولی پزشک قانونی نمیتونه تشخیص بده فرق یه پیرزنو با یه دختر 22 ساله؟؟؟؟؟؟؟؟
2-چطوی شده اون ماموره تو خوستان بوده یه هو سر از شمال در آورده؟؟؟؟
3-حالا شمال بوده مگه زنه رو میشناخته که دستگیرش کرده یا اصا کجا دیدش؟؟؟؟؟اونم بعد دو سال؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام-سوال اول باتوجه به مدارک وشواهد ارائه شده توسط مامورین وحضور قاضی در سر صحنه وتایید اتش نشانان از سوختگی یک زن در اتش می توان گفت قاضی انتقال جسد را به پزشکی قانونی نداده است-سوال دو مامورین انتظامی باید نصف خدمت خودرا دربیرون از محل زندگی خود خدمت کنند پس احتمال ادامه خدمت در شمال دور از انتظار نیست-سوال سوم مامورین جهت تکمیل پرونده نیاز به عکس از متوفی رادارن وباتوجه به نوع خودکشی احتمال در ذهن ماندن تصویر وجود داشته
البته بلانسبت همه
با این سبک زندگی مغشوش
اینا همه تاثیرات بی دینی هست
الهم عجل لولیک الفرج...
1-چطوری جسد پیرزن و زن بیستو دو ساله رو نمیشه از هم تشخیص داد؟؟؟؟
اون مرده حالا بگیریم تو شوک بوده زنشو نشناخته..ولی پزشک قانونی نمیتونه تشخیص بده فرق یه پیرزنو با یه دختر 22 ساله؟؟؟؟؟؟؟؟
2-چطوی شده اون ماموره تو خوستان بوده یه هو سر از شمال در آورده؟؟؟؟
3-حالا شمال بوده مگه زنه رو میشناخته که دستگیرش کرده یا اصا کجا دیدش؟؟؟؟؟اونم بعد دو سال؟؟؟؟؟؟؟؟
خدا ازشون نگذره...