من تازه یک هفته است که اسم این بیماری رو شنیدم که با بردن شوهرم به دکتر فهمیدم این بیماری رو داره ما 8 ساله که ازدواج کردیم با عشق وبا مشکلات فراوان تازه داشتم به مشکل ناباروریمون عادت میکردم که متوجه این بیماری نیز شدم الان که مطالب شمارو خوندم و به عمق این فاجعه پی بردم مثل یخ وا رفتم وای خدای من ایا امیدی به این زندگی هست ؟؟؟؟
سلام من 15 سال دارم ...بیشتر اوقات بی دلیل از درون با خودم حرف میزنم و رفتار تندو تیزی دارم که اصلا دوست ندارم اینجوری باشه و ناخداگاه طرز برخوردم عوض میشه ، وقتی هم که نشستم و کاری انجام نمیدم با خودم میخندم ولی حداقل اینشو میدونم که مشکل روحی ندارم
لطفا علت این رفتارو بهم بگین ، اذیتم میکنه
سلام خواهش میکنم ج بدید من با خودم حرف میزنم.میگمو میخندم و یه اداهاییم در میارم از بچگی اینطور بود دست خودم نیس.اما هیچکدوم ازین علائم رو ندارم شدیدم نیس.رفتم دکتر ولی خوب نشدم چون اصن اون نفهمید من چی میگم.من خیلی اجتماعی و خوش برخوردم فقط خودم ازین کارام ناراحتم.حالا نمیدونم اسکیزوفرنی دارم یا ن؟؟؟؟
ای ول خدا را شکر کن تو 200 سال عمر می کنی چون بی خیالی
ناشناس
۰۱:۱۱ ۲۶ مهر ۱۳۹۴
دوستی دارم که به شدت منزوی و گوشه گیر هست.مرموز برخورد میکنه.شعر هایی بسیار دشوار و دو پهلو میگه و حرف هاش پر از ابهام و بازی با کلمات.خیلی تیز اما شکاکه و بار ها گفته که ذهن بیماری داره .اکثرا تو خودشه و ناراحته و دلیل ناراحت بودن و بی حوصلگیش رو هم نمیدونه.به کسی هم اجازه نمیده راجع به خصوصیات و احوالش بپرسه.به نظر شما مشکلش چی میتونه باشه؟افسردگی اسکیزوفرنی یا چیز دیگه ای؟اگه ممکنه پاسخ بدید.خیلی ضروریه
سلام
من در سن 21 سالگی پس از اینکه به عرفان پرداختم متوجه شدم می تونم افکار بقیه رو بخونم
ولی نتونستم این افکار رو تحمل کنم و طی جریاناتی به بیمارستان منتقل شدم ولی هیچیک از نشانه های دیگری که برای بیماری اسکیزوفرنی تعریف کرده اند نداشتم
داروهای ضد سایکوزم منگ و گیجم کردن و افسرده بعد از چهار پنج سال دکترمو عوض کردم که داروهامو کم کرد که به شدت حالم بهتر شد و هیچ وقت هم این داروها تأثیری بر روی خوندن افکار بقیه نداشت و فقط مغزمو از کار می انداخت و وقتی به دکتر می گفتم دوز دارو رو بیشتر می کرد و من از شاگرد اول دانشگاه به کودن دانشگاه تبدیل شدم
کم کم با تجربه های مختلف و عرفان یاد گرفتم که چیکار کنم و الان می تونم طبقاتی از ذهنتون که خودتونم بهش دسترسی ندارید رو ببینم
روانپزشکی و علم روان هنوز تاتی تاتی می کنه و جواب خیلی از مسائلو نمی تونه درک کنه
لطفا اگه چیزی رو نمی دونید یک علامت سوال روش بگذارید و تا جواب رو پیدا نکردید جواب ندید و سعی نکنید شما نمی تونید با انگشتای دستتون انتگرال سه گانه رو حساب کنید
سلام سارا جان دقیقا برادر من هم رفتاری مانند برادر شما دارد و حتی بیشتر وقتی که نزد پزشک بردیمش بیماری اش را اسکیزوفرنی تشخیص داد و در حال حاضر در تیمارستان بستریه
سلام من الان مشخصات اسكيزوفرني را در سايت شما خواندم و متوجه شدم برادر ٣٤ ساله من اين علايم دارد چند سال پيش او بعلت بيكاري دچار افسردگي حاد شده بود و حركاتش كاملا كند شد و كم كم خوب شد اما اينبار با خودش حرف ميزنه وزخودش به خودش جواب ميده درست مثل يه ديالوگ كه دونفر هستند پرخاشگر شده و گاهي ناسزا هاي بد مي دهد و مشت به در و ديوار مي كوبد و اصلا حاضر نيست نزد روانپزشك بيايد زياد حمام ميرود و در حمام هم با خودش بلند بلند حرف ميزند و ناسزا مي گويد اگر قطره هـالو پريدل را در نوشيدني او بريزيم آيا آرامش پيدا مي كند و آيا اگردچار اسكيزوفرني شده باشد درمان مي شود؟ چگونه؟ممنون ميشوم به ما كمك كنيد
لطفا علت این رفتارو بهم بگین ، اذیتم میکنه
من در سن 21 سالگی پس از اینکه به عرفان پرداختم متوجه شدم می تونم افکار بقیه رو بخونم
ولی نتونستم این افکار رو تحمل کنم و طی جریاناتی به بیمارستان منتقل شدم ولی هیچیک از نشانه های دیگری که برای بیماری اسکیزوفرنی تعریف کرده اند نداشتم
داروهای ضد سایکوزم منگ و گیجم کردن و افسرده بعد از چهار پنج سال دکترمو عوض کردم که داروهامو کم کرد که به شدت حالم بهتر شد و هیچ وقت هم این داروها تأثیری بر روی خوندن افکار بقیه نداشت و فقط مغزمو از کار می انداخت و وقتی به دکتر می گفتم دوز دارو رو بیشتر می کرد و من از شاگرد اول دانشگاه به کودن دانشگاه تبدیل شدم
کم کم با تجربه های مختلف و عرفان یاد گرفتم که چیکار کنم و الان می تونم طبقاتی از ذهنتون که خودتونم بهش دسترسی ندارید رو ببینم
روانپزشکی و علم روان هنوز تاتی تاتی می کنه و جواب خیلی از مسائلو نمی تونه درک کنه
لطفا اگه چیزی رو نمی دونید یک علامت سوال روش بگذارید و تا جواب رو پیدا نکردید جواب ندید و سعی نکنید شما نمی تونید با انگشتای دستتون انتگرال سه گانه رو حساب کنید