شوهرم که اومد خونه رفتم عکس سوسک ها رو بهش نشون دادم ، اونم خیلییی تعجب کرد که دارم راحت اینکارو میکنم ....
و بعد از اون دو بار دیگه هم فرداش و پس فرداش اینکارو کردم تا عادت کنم....
از اون موقع تا حالا خوشبحتانه هنوز سوسکی ندیدم که ببینم چه عکس العملی دارم ولی همین الان که جریان سوسک یادم اومد رفتم دوباره عکس سوسک رو زدم و دیدم خداروشکر دارم راحت عکس هارو بدون ذره ای ترس میبینم و مطمئنم اگه سوسک واقعی ببینم دیگه عکس العملم مثل قبل نیست ، بدم میاد که لمسش کنم ولی حداقل میتونم با دمپایی بیفتم دنبالش
اگه به این راحتی بود من تا حالا صدتا سوشک کشته بودم حتی الان که درمان فوبیای سوسک رو سرچ کردم اومدم تو این صفحه نتونستم عکسشو ببینم زود ردش کردم اینقد ازش میترسم شبا دائم با چراغ قوه گوشی اطراف تختو میگردم بدتر از همه اینکه خونه ما با اینکه نوسازه الان تو یه ماه نزدیک ۲۰تا سوسک دیدم و نمیدونم از کجا میاد هرچی هم سمپاشی کردیم و دارو ریختیم بازم هست بعضی وقتا قلبم از ترس واقعا درد میگیره نمیدونم چیکار کنم دیگه
طیبه
۲۰:۵۳ ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۷
اگه میخواهید از سوسک نترسید تا آخر بخونید : تجربه ی خودمه
سلام دوستان ، من از همیشه از سوسک میترسیدم ولی چند سالی هست که خیلییی وحشتناک میترسم، یه بار شوهرم سوسک رو کشته بود و فقط یک تیکه ی کوچیک از بال سوسک هنوز روی فرش افتاده بود و من با دیدن اون هم وحشت میکردم و جرأت نداشتم خودم جمعش کنم !!!
پنج ماه پیش هم دختر جاریم که پنج سالشه، فقط با مداد یک بیضی و دو شاخ روی کاغذ کشیده بود و من چون نمیدونستم چیه داشتم به کاغذش نگاه میکردم ولی تا گفت مثلا سوسک کشیده کلی ترسیدم و جیغ زدم!
خلاصه چند ماه پیش دیدم دیگه من واقعا فوبیا ی سوسک دارم و قبلا از اینکه اتفاقی برام بیفته باید یه کاری بکنم ، چون واقعا خطرناکه ، مثلا اگه یکدفعه ای سوسک ببینم بدون اینکه ببینم پشت سرم چیه فرار میکنم ، ممکنه سُر بخورم بیفتم و یا چیز نوک تیزی کسی پشت سر من دستش باشه و ....
بعد حس کردم چون من همیشه میگم " من در حد مرگ از سوسک میترسم و .... " این تلقین داره باعث میشه من باز بیشتر بترسم حتی توی خواب هام اذیتم میکنه
همون روز که تصمیمگرفتم یه فکری به حال خودم بکنم ، چندین بار ، تاکید میکنم چندین بار به خودم گفتم من از سوسک نمیترسم و زور من از سوسک بیشتره پس چرا بترسم ؟ و بلافاصله توی موبایلم رفتم توی اینترت عکس سوسک رو سرچ کردم ، البته اول کمی موبایل رو از خودم دور کردم که یدفعه سکته نکنم ، بعد آروم رفتم موبایل رو برداشتم و عکس های سوسک رو یکی یکی ورق زدم و با این که کمی میترسیدم ولی خودم هم باورم نمیشد دارم اینکارو میکنم ، بعد همینطور روی عکس سوسک ها ضربه میزدم که من دیگه از این به بعد راحت تو رو میکُشم!
سلام من یه پسر 23 ساله هستم از هیچ حشره ای جز سوسک نمیترسم...حتی مارمولک.موش.عنکبوت.و....را به راحتی زنده زنده به دست میگیرم..ولی به شدت از سوسکمیترسم طوری که یه شب یدونه سوسک تو اتاقم بود خاستم بکشمش رفت زیر تخت قایم شد.من تا یک هفته اونجا نمیخابیدم.اینقد وظعم بد بود در نتیجه سن اعزام به سربازی رسید و رفتم.و تو پادگان شب اول اینقد سوسک داشت که نگو از هر نوع هزار تا بود بخاطر وضع بد بهداشت پادگان.کلا بیخیال سربازی شدم و برگشتم...
نتیجه گیری :سعی کنید از چیزهایی که میترسید روبه رو بشید مثلا همین سوسک بکشیدش بعد به ترستون غلبه کنید و بگیریدش دست و همینطور یواش یواش عادی میشه زنده هم دست میگیرید.من بخاطر همین سربازی رو نرفتم و مسخره عام و خاص شدم بخاطر همین موضوع ...چون چیزی هست همه جا هست نمیشه از فرار کرد
امیدوارم مطالبی که نوشتم به دردتون بخوره.و مثل من در اینده به مشکل بر نخورید
واقعا ترسی که از سوسک و مارمولک و حشره های دیگه هست تو آدم توی ترس از جنگ و بمب و خمپاره نیست !! ... من خودم با ۲۳ سالمه و خیلی از سوسک و مارمولک وحشت دارم یعنی کلا ترس از اینا زن و مرد نداره ... سوسک و مارمولک و ... واقعا چندش و ترسناکند ولی اینا هم خب یه مخلوق خدا هستند دیگه ولی ترس دارن ...
شوهرم که اومد خونه رفتم عکس سوسک ها رو بهش نشون دادم ، اونم خیلییی تعجب کرد که دارم راحت اینکارو میکنم ....
و بعد از اون دو بار دیگه هم فرداش و پس فرداش اینکارو کردم تا عادت کنم....
از اون موقع تا حالا خوشبحتانه هنوز سوسکی ندیدم که ببینم چه عکس العملی دارم ولی همین الان که جریان سوسک یادم اومد رفتم دوباره عکس سوسک رو زدم و دیدم خداروشکر دارم راحت عکس هارو بدون ذره ای ترس میبینم و مطمئنم اگه سوسک واقعی ببینم دیگه عکس العملم مثل قبل نیست ، بدم میاد که لمسش کنم ولی حداقل میتونم با دمپایی بیفتم دنبالش
سلام دوستان ، من از همیشه از سوسک میترسیدم ولی چند سالی هست که خیلییی وحشتناک میترسم، یه بار شوهرم سوسک رو کشته بود و فقط یک تیکه ی کوچیک از بال سوسک هنوز روی فرش افتاده بود و من با دیدن اون هم وحشت میکردم و جرأت نداشتم خودم جمعش کنم !!!
پنج ماه پیش هم دختر جاریم که پنج سالشه، فقط با مداد یک بیضی و دو شاخ روی کاغذ کشیده بود و من چون نمیدونستم چیه داشتم به کاغذش نگاه میکردم ولی تا گفت مثلا سوسک کشیده کلی ترسیدم و جیغ زدم!
خلاصه چند ماه پیش دیدم دیگه من واقعا فوبیا ی سوسک دارم و قبلا از اینکه اتفاقی برام بیفته باید یه کاری بکنم ، چون واقعا خطرناکه ، مثلا اگه یکدفعه ای سوسک ببینم بدون اینکه ببینم پشت سرم چیه فرار میکنم ، ممکنه سُر بخورم بیفتم و یا چیز نوک تیزی کسی پشت سر من دستش باشه و ....
بعد حس کردم چون من همیشه میگم " من در حد مرگ از سوسک میترسم و .... " این تلقین داره باعث میشه من باز بیشتر بترسم حتی توی خواب هام اذیتم میکنه
همون روز که تصمیمگرفتم یه فکری به حال خودم بکنم ، چندین بار ، تاکید میکنم چندین بار به خودم گفتم من از سوسک نمیترسم و زور من از سوسک بیشتره پس چرا بترسم ؟ و بلافاصله توی موبایلم رفتم توی اینترت عکس سوسک رو سرچ کردم ، البته اول کمی موبایل رو از خودم دور کردم که یدفعه سکته نکنم ، بعد آروم رفتم موبایل رو برداشتم و عکس های سوسک رو یکی یکی ورق زدم و با این که کمی میترسیدم ولی خودم هم باورم نمیشد دارم اینکارو میکنم ، بعد همینطور روی عکس سوسک ها ضربه میزدم که من دیگه از این به بعد راحت تو رو میکُشم!
نتیجه گیری :سعی کنید از چیزهایی که میترسید روبه رو بشید مثلا همین سوسک بکشیدش بعد به ترستون غلبه کنید و بگیریدش دست و همینطور یواش یواش عادی میشه زنده هم دست میگیرید.من بخاطر همین سربازی رو نرفتم و مسخره عام و خاص شدم بخاطر همین موضوع ...چون چیزی هست همه جا هست نمیشه از فرار کرد
امیدوارم مطالبی که نوشتم به دردتون بخوره.و مثل من در اینده به مشکل بر نخورید
خود اینکار بنظر من ناشی از خودشیفتگی علم روانشناسیه