من یک شیرازی هستم و میخواهم بگویم شیراز شده شهر غریبه ها. شهر آدم هایی که نه نژاد دارن نه دیگه شیرازی توش هست. شیراز یه روزی شهر مرام و معرفت بود. الان میبینم که بعد از یه آشنایی کوچک تا تبدیل شدن به سن سی و پنج سالگی همه وقت و زمانم را هدر دادم تو این شهر عقده و غریبه و بی چشم و رو. مردمانش دیگه مرام و معرفت قبل را ندارن. البته شاید همه شهر ها اینطوری باشه. ولی متاسفانه از حالا من شیرازی نیستم دیگه. من اصلا نمیگم چه شهری را دوست دارم.ای کاش وفا بود. ای کاش معرفت بود ای کاش عقده نبود.
من خودم خویی هستم آ.غ واقعا شهرمو دوست دارم خوش قلبن ولی خیلی دعوایی هستن تو این شهر باید باهیچ کس کل کل نکنی انشالا همشهریام سلامت باشن . یاشاسین اذربایجان خویلولار khoy _ turk