گویند آسمان بی هیچ ستونی برافراشته است ولی من میگویم:آسمان تکیه بر دستان اربابم ابوالفضل العباس دارد.
ای آقا من را هم به پا بوسی بطلب به یکتایی خداوند که تشنه دیدارم طاقتم رو به زوال است جانی دوباره بر من ببخش به امید دیدار و تجدید عهدو پیمان
تنها
گویند آسمان بی هیچ ستونی برافراشته است ولی من میگویم:آسمان تکیه بر دستان اربابم ابوالفضل العباس دارد.
ای آقا من را هم به پا بوسی بطلب به یکتایی خداوند که تشنه دیدارم طاقتم رو به زوال است جانی دوباره بر من ببخش به امید دیدار و تجدید عهدو پیمان
تنها
ای آقا من را هم به پا بوسی بطلب به یکتایی خداوند که تشنه دیدارم طاقتم رو به زوال است جانی دوباره بر من ببخش به امید دیدار و تجدید عهدو پیمان
تنها
ای آقا من را هم به پا بوسی بطلب به یکتایی خداوند که تشنه دیدارم طاقتم رو به زوال است جانی دوباره بر من ببخش به امید دیدار و تجدید عهدو پیمان
تنها
درعزت نفس این ابرمرد گواه است
ساقی که میان اب بود، تشنه هلاک شد
اب هم زشرم بین که او اشش روان شد
میکشدخجلت زروی ماه تو
ازطرف عاشقانش