در شهر ما کمک هزینه را محترمانه میگیرند و مردم هم در حد استطاعت مشارکت میکنند این ضعف از دولت ماست که بودجه کافی نمیرساند به مدارس در دبستان حریت فولادشهر مدیر مدرسه کمک دریافت میکرد و هزینه های مدرسه راپرداخت میکرد ولی اجباری نبود به دریافت این کمکها از مردم و کمکها در راستای بهداشت و زیباسازی مدرسه استفاده میشد بودجه دولت ناعادلانه توزیع میشه و نتیجه میشه استمداد از مردم
شغل مقدسی است اگردرانتخاب معلمین نظارت باشدنه پارتی ،درضمن به قول دوستان سایتی باشدتاازضعف های شخصیت بعضی ازاین مقدسین یادشودکه بعدازگذشت بیش ازبیست سال هنوزمانندکابوس هست ومتاسفانه دردوره های جدیدنیز تکرارمیشودوفقط صحبت از کمی حقوق وامکانات است نه ضعف اکثرمقدسین
با سلام
معلمی شغل مقدسی هست و بیشتر ملمان هم آدم های شریفی هستند؛
اما؛
این طور نیست که هر کس به خدمت آموزش و پرورش درآمد فرد مقدسی هست و ارزش جایگاهش می داند.
بدبختی اینجاست که در کشور ما یک تقدس کاذب به معلم داده اند و هیچ کس جرأت نمی کند آن را نقض کند؛ اگر کسی به چنین معلم های نادان و نا آگاه حرفی بزند؛ صدای همه ی معلم ها در می آید. اگر سایتی باشد و از همه ی ملت حتی معلمها، بخواهند خاطرات زشت و بدی که از معلمین خود دارند در این سایت بنویسند؛ آن وقت مشخص می شود که معلمان همگی، بی برو بگرد، مقدس هستند یا نه. آن وقت مشخص می شود که چه رفتارهای زشت و ناپسندی از معلمان در هر گوشه کشور سر زده و کسی جرات نکرده آن را جایی باز کند.
در ضمن
این که قدیمی ها مرتب این شعر سعدی را می خواندند که: جور استاد به ز مهر پدر حرف نادرستی هست و عقیل سلیم و آگاه امروزی و علم روان شناسی هرگز این نکته را قبول ندارد و به جای جور ، کتک،به فلک بستن و گوش بریدن، می توان درس را با مهر و محبت و به شاگرد آموخت.
در این مورد یک سینه سخن دارم. اگر سایت بسیار پر ثمر و محبوب yjc صفحه ای به این امر اختصاص دهد ما اعضا می دانیم چه ها بنویسیم.
با سپاس بیکران از مجله خبری
خواهشا دوست عزیز خروجی یه وزارت خونه و سیاستش وتهاجم فرهنگیه داخلی و خارجی و.... پای معلم ها ننویسید من خودم خیلی کتک از معلمام خوردم ولی فقط یک بارش بی عدالتی بود. ماها همه چیمون هم از بچه های امروزی بهتره.فرهنگ عوض شده این روزا به پررومیگن سرو زبون دار به با ادب میگن قاقول
ناشناس
۱۴:۵۷ ۲۸ آذر ۱۳۹۴
سلام
این مسئله کاملا شایع و همه گیر هست ... مدرسه ی خود ما مدام از این وجهه های از خود درآورده میگرفت و ما هم برای پرداخت تحت فشار بودیم با این تفاوت که در مدارس دخترانه میگفتن از انضباط کم میشه اگه وجه به موقع پرداخت نشه ...
خدا عاقبت کار همه رو ختم به خیر کنه!
جالبه من تا الان فکر میکردم این حق مدرسه است که باید وجه درخواست بکنه ... انقدر که این مسئله عادی شده برامون. معلومه پشت این ماجرا جز شعار چیز دیگه ای نیست وگرنه ما مجبور نبودیم انقدر خجالت بکشیم که وجه مدرسه رو دیر و با چند بار گفتن مدیر و معاون و ... پرداخت میکنیم.
خدا بخیر کنه
ما دهه شصتی ها روزی یه بار کتک میخوردیم از معلمین عزیز . یه روشی بود میگفتن فلک کردن
پاهامون رو با طناب میبستن و به اسمون با کابل برق مشکی از اون کلفت ها میزدن هر موقع خون می اومد اون موقع دیگه فلک تموم میشد.
معلمی شغل مقدسی هست و بیشتر ملمان هم آدم های شریفی هستند؛
اما؛
این طور نیست که هر کس به خدمت آموزش و پرورش درآمد فرد مقدسی هست و ارزش جایگاهش می داند.
بدبختی اینجاست که در کشور ما یک تقدس کاذب به معلم داده اند و هیچ کس جرأت نمی کند آن را نقض کند؛ اگر کسی به چنین معلم های نادان و نا آگاه حرفی بزند؛ صدای همه ی معلم ها در می آید. اگر سایتی باشد و از همه ی ملت حتی معلمها، بخواهند خاطرات زشت و بدی که از معلمین خود دارند در این سایت بنویسند؛ آن وقت مشخص می شود که معلمان همگی، بی برو بگرد، مقدس هستند یا نه. آن وقت مشخص می شود که چه رفتارهای زشت و ناپسندی از معلمان در هر گوشه کشور سر زده و کسی جرات نکرده آن را جایی باز کند.
در ضمن
این که قدیمی ها مرتب این شعر سعدی را می خواندند که: جور استاد به ز مهر پدر حرف نادرستی هست و عقیل سلیم و آگاه امروزی و علم روان شناسی هرگز این نکته را قبول ندارد و به جای جور ، کتک،به فلک بستن و گوش بریدن، می توان درس را با مهر و محبت و به شاگرد آموخت.
در این مورد یک سینه سخن دارم. اگر سایت بسیار پر ثمر و محبوب yjc صفحه ای به این امر اختصاص دهد ما اعضا می دانیم چه ها بنویسیم.
با سپاس بیکران از مجله خبری
این مسئله کاملا شایع و همه گیر هست ... مدرسه ی خود ما مدام از این وجهه های از خود درآورده میگرفت و ما هم برای پرداخت تحت فشار بودیم با این تفاوت که در مدارس دخترانه میگفتن از انضباط کم میشه اگه وجه به موقع پرداخت نشه ...
خدا عاقبت کار همه رو ختم به خیر کنه!
جالبه من تا الان فکر میکردم این حق مدرسه است که باید وجه درخواست بکنه ... انقدر که این مسئله عادی شده برامون. معلومه پشت این ماجرا جز شعار چیز دیگه ای نیست وگرنه ما مجبور نبودیم انقدر خجالت بکشیم که وجه مدرسه رو دیر و با چند بار گفتن مدیر و معاون و ... پرداخت میکنیم.
ما دهه شصتی ها روزی یه بار کتک میخوردیم از معلمین عزیز . یه روشی بود میگفتن فلک کردن
پاهامون رو با طناب میبستن و به اسمون با کابل برق مشکی از اون کلفت ها میزدن هر موقع خون می اومد اون موقع دیگه فلک تموم میشد.