زرشک،،،،،خخخخخخ،،،،،،یه روز یه گرکه توی جنگل همه حیونارو جمع کرده بود داشت براشون حرف میزد که من یه روز یه گرگ رو خوردم،یه روز دیگه یه پلنگ رو خوردم،،یه روز دیگش هم یه ببر رو خوردم،والان من سلطان جنگلم،،یک لحظه برگشت دید یه شیر پشت سرش واستاده،یدفعه برگشت گفت من امروز گوه خوردم،،،حالا الان شده حکایت این مفتی عربستانی،،،بخور نوش جونت،،شما بلدین فقط هر روز از اینا بخورین،،خخخخخخخ
فکر کردی اینجا یمن یا عراق