مرگ ترسناک نیست. مرگ یک تغییر و دگردیسی است. مثل پروانه شدن یک کرم. مثل اینه که وقتی رفتید یک عروسی و برگشتید خونه یا از هوای سرد زمستانی اومدید خونه همه ی لباسهای سنگین تون و در می آرید و احساس سبکی و آرامش می کنید. شماها که موها و ناخن هایتان را کوتاه کردید می دانید کجا هستند ؟ احساسشان می کنید؟ دردناکی مرگ بیشتر به خاطر کسان یا چیزهایی است که به آنها وابسته شده ایم . شاید جای بهتری باشد. می گویند آن دنیا. یعنی دنیایی دیگر است. شاید وسایل رفاهی که الان داریم وجود نداشته باشد شاید هم مجذوبیتهای دیگری داشته باشد.کرمی که درون یک سیب زندگی می کند تمام دنیایش همان فضای سیب است و شاید باغی که در آن زندگی می کند ولی آیا تمام زندگی همان باغ است ؟خوب باشیم و خوبی کنیم. انسان واقعی باشیم همه چیز حل است.
خداوند در قران ميفرمايند كه سه گروه هستند كه به بهشت ميروند و ميتواند هشتاد هزار نفر را شفاعت كند اول كسي امام جماعت هست دوم اينكه كسي كه اذان ميگويد وسوم كسي كه به مسجد براي نماز خواندن ميرود
خدایا توبه مرا بپذیر
خدایا مرا ببخش خدایا بنده گنهکارت رو ببخش
خدایا غلط کردم
ای خدای مهربان و عزیزم مرا ببخش
ثانیا، شما فشار قبر رو با عذاب جهنم مقایسه می کنی؟؟!!