سلام.ولی هیچکس بی مورد کسی رو تنبیه نمیکنه.ولی ایشون بحدجنونن رسیدن واین حرکت و انجام داده.ازبس که دختران پرتوقع شده اندازبس که خانواده ی دختر دخالت میکنه.بابازمان قدیم کدوم دخترااینطوربودن باهمه ی سادگی و خوبیشون بامرداهاشون میساختن زندگی میکردن.مرداینهمه دغددغه ی کارو گرونی و مستاجریو خرج خونه خوب چقد صبر داره بخدا دختران ما راه و رسم شوهردازیو بلدنیستن.متاسفم واسه خانواهدهایی که ب دختراشون نمیگن صبورباش ....قدیمامادرشوهربودالان دیگه خانواده پسرکاری ندارن فقط دخترا مقصرن .من خودم چندتایی بچشمم دیده ام که مادرزن بی نهایت دخالت میکنه.وآخرهم طلاق چرا درایران باید آمار طلاق بالا باشه.
سلام دوستان من یکی از استان کرمانشاه هستم که بیشتر از شما از این اتفاق ناراحت تر..جریان از این قرار بوده که این داماد و عروس یک سالی بوده که همدیگر را می خواستن که بنا به دخالت مادر عروس و قول او به پسر دیگر نامزدی عروس و داماد را بهم میزنن و فردا شب پس از جدایی عروس و داماد پسر برای خواستگاری به منزل عروس میره و داماد هم از این قضیه ناراحت میشه و پدر و مادر و عروس و یکی از برادران عروس رابا اسلحه کشته و برادر دیر عروس را نیز زخمی کرده.. ضمنا دوست داشتن لنگ جوراب نیست که این نشد یکی دیگه که بعضی از دوستان به عنوان روانی یاد میکنند .آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب. البته بازم جای تاسف دارد
شاید تنها کسی داماد و درک کنه من باشم من عاشق خانمم و خانوادش دخالت میکنن تو زندگیمون و میان میبرنش هر از چند گاهی بشدت نابودم کردن . بیشتر تو مناطق ما این دخالتا وجود داره بعیید نیس که این خانواده هم اینکارو کردن و دامادبیچاره رو تو منگنه قراردادن و این جنون نیست ب نظرم
درشهر گیلانغرب مردم خیلی تعصبی هستن و برخی از موارد و رفتارهای خانم ها ممکن است مشکل ساز شود