من نوزده روز بعد از عقدم که تولدم بود نامزدم اومده بود خونمون تشنج کرد از دهنش کف اومد و....کارمون کشید به دادگاه و الان حدود دوسال هس که دادگاهیم
حکم جلب گرفتن برام دادگاه هم طرف نامزدم رو نگه داشته تا اینجا.ومیخوان بندازن زندان .باکره هس نامزدم شرعا نصف مهریه میرسه بهش که اونم نباید برسه بهش چون بیماری صرع خودشو بهم نگفته بودن ـ ولی همه مهریه اش رو مطالبه کرده و دادگاه هم رای رو به اونا داده.

با این همه بی عدالتی بازم باید مرد متحمل پرداخت مهریه بشه؟
کجای همچین قوانینی هس ؟
که یکی زیر این فشار روخی و اقتصادی له بشه و دیگری تو خوشی باشه؟

من تصمیم گرفتم بیارم خونه و انقدر اذیتش کنم که روانی بشه .و اصلا هم طلاقش نمیدم.گوشی و ارتباطش رو با خانواده اش قطع میکنم .تا تو خونه بپوسه.
من ظالم نیستم ولی شرایط جوری شده که مجبور شدم به تین تصمیم

شاید بعضی از مردا راست بگن زناشون به دردسربندازنشون ولی یه زن اگه بدونه شوهرش دوسش داره به ندرت میتونم بگم نامردی کنه..هفده سالم بود بهخاطر فقروبدبختی شوهرم دادن به کسی که نه سال ازم بزرگتره اولش دوسم داشت چون هیچی نداشت کم کم که راه افتاد خودشوبرامن زیاد میدید بهم خیانت میکنه .معتاده.به خاطر ضربه به سر حالت روانی ام داره دوتا پسرویه دختر عین گل براش عمل اوردم فحاشي ميکنه حتی میدونه خجالتی ام بعضی وقتا میره توکوچه فحشم میده من خجالت میکشم از طلاق من تصمیم به خود کشی گرفتم تو همین روزا

سلام میخواستم بدونم اگه درخواست طلاق و درخواست مهریه رو باهم بزاریم اجرا ایا مهریه به زن تعلق نمیگیره؟؟

اون مردهایی را که زن میگیرند بعد می خواهند با اذیت کردن بدون دادن مهریه زنشون را طلاق بدهند، اسمشون را چی میشه گذاشت؟؟!!
به اون مردهایی که سلامت هستند ولی زنشون خرج خونشون را میده ولی همه دارایی هاشون به نام مرده و زن از این موضوع ناراضیه چی باید گفت؟!!؟

سلام بله همه ما مردا ب این درد گرفتاریم بنده هم یک ساله ازدواج کردم اما همسرم سرجمع پنج ماه بامن زندگی نکرد وگرفتار یک مادر زن بی شرم و حیا افتادم الانم رفته مهریه شو اجرا گذاشته بهونه قهر اولش این بود که میگه من نمیخ9وام بچه دار بشم شما بگید ادم برا چی ازدواج میکنه سری دومم مادرم ب منزل ما امد اینقدر ب مادرم بی احترامی کرد که مادرم ترجیح داد منزل مرا ترک کند شب که یش گفتم این چ رفتاریه فرداش بلند شد رفت الانم 5ماهه رفته مهریشم اجرا گذاشته خودش و خانوادشم از روز اول خیلی ادما باخدایی وانمود میکردن ولی متاسفانه بسیار ادما ریا کارین و همش دنبال پول و کندن از داماد هستن

شرم بر مردی که حتا یه سکه مهریه بده،

اگه مهریه یه چیزیه باید پرداخت بشه و بر ضمه مرد هست پس باید در وسعش باشه، اما متاسفانه وقتی میری خواستگاری میگی من تا فلان مبلغ توان پرداخت دارم، میگن مگه ارزش دخترمون اینه؟! هرچی عرف بگه! عرف هم معمولا از 110 تا کمتر نمیشه، حالا اومدیم خانم اهل زندگی و بساز نبود و چندماه بیشتر دووم نیاوردیم، این ظلمه که سالها کار کنی، بدبخت بشی بخاطر چند ماه کنار هم بودن!

یکمی رحم داشته باشین سکه چهارمیلیونی با چه درامدی تو این وضع اقتصادی میشه پرداخت کرد یه زندگی که از هم پاشیده میشه مقصر پنجاه پنجاه هس چرا همه تاوان را مرد باید پرداخت کنه اخه ای چه قانونی شد اگر زن مقصر هم باشه باز مرد باید بخاطرش بره زندان

باید با این مردان به شدت برخورد بشه تا دیگران جرئت تکرار این کار رو نداشته باشند

من ۲۴ سالمه و ۲ ساله ازدواج کردم شوهرم بیماری روانی شو از من مخفی کرده بود بعد عروسی متوجه شدم که توهمیه یکبار هم بستری بیمارستان روان شد و اختلال دو قطبی تشخیص پزشکش بود هر روز بیشتر اذیتم میکرد و نمیذاشت با خانوادم ارتباط داشته باشم میگف اصحاب امام زمانم دیگ اخر سر اومدم خونه پدرم داد خواست طلاق دادم مهریه م عندالاستطاعه هس هیچیم نداره ک حقمو ازش بگیرم ...بعد بگید مردا بدبختن ...

من۲۴سالمه و۲ ساله ازدواج کردم شوهرم بیماری روانیشو ازمن مخفی کرده بود بعد عروسی متوجه شدم که توهمیه یکبارهم بستری بیمارستان روان شد و اختلال دو قطبی تشخیص پزشکش بود هر روز بیشتر اذیتم میکرد و نمیزاشت با خانوادم ارتباط داشته باشم میگف اصحاب امام زمانم دیگ اخرسر اومدم خونه پدرم دادخواست طلاق دادم مهریمم عندالاستطاعه هس هیچیم نداره ک حقمو ازش بگیرم خدا لعنتشون کنه بعد بگید مردا بدبختن خدا نابودشون کنت ک با زندگی من بازی کرد

سلام من یک خانوم متاهل هستم 20سالمه دوتا پسر دارم اولیش دوساله دومیش 11ماهه شوهرم خیلی کوتکم میزنه خیلی باهام بدرفتاری میکنه من بخاطر ک آیند پسرام نابود نشه خیلی تحمل میکنم ولی دیگه خسته شدم نمیدونم چیکار کنم پدر و مادرم فوت کرده خواهر برادر هم ندارم همش شوهرم از بی کسی ام سو استفاده میکنه الان به نظر شما نیاز دارم

من سال 93 همسرِ مردی شدم که قبلا ازدواج کرده بود و زنشو طلاق داده بود.
کلی اشکِ تمساح ریخت و مظلوم نمایی کرد که از طرف همسرِ سابقش مورد ظلم و ستم واقع شده و همسرِ سابقش کلاه بردار بوده و بخاطر مهریه طلاق گرفته.
من با ایشون ازدواج کردم. یه عقدِ محضریِ خیلی ساده و بشدت خلوت. و عروسی که فقط مولودیه بود و مهمانِ خاصی را دعوت نکرده بودم چون ایشون خواسته بودن فقط بزرگترای فامیل باشن. بماند که خودش از کوچیک و بززرگِ خانوادهء مادری همه رو دعوت کرده بودن.
به دو هفته نکشید که بخاطرِ چکهء کف سرویس بهداشتی روی سقف حمام مادرشون که طبقه پایین بودن به مشکل برخوردیم.
هرروز لوله کشی هرروز بنایی اما درست نمیشد که نمیشد.
ایشون هم قبول نمیکردن که خونه را برای مدتی عوض ونیم تا تعمیراتِ اساسی انجام بشه.
خلاصه یه شرِ بزرگ راه انداختن و دیدن نن خونه رو ترک نمیکنم خودشون رفتن دادخواست طلاق دادن.
من نه مهریه اجرا گذاشتم نه خونه رو ترک کردم. هرروز و هرشب هم التماسش کردم که زندگیمونو تباه نکنه با طلاق اما گوشش بدهکار نبود که نبود.
دادگاه براحتی حکمِ طلاق را داد و مهریمو قسطی کرد هر سه ماه یدونه پارسال که سکه یک و دویست بود.
حالا این آقا رفته دادخواست داده که مهریه نمیتونم بدم بجای سه ماه یکبار تبدیل کنید به هر ده ماه یک سکه

من سال 93 همسرِ مردی شدم که قبلا ازدواج کرده بود و زنشو طلاق داده بود.
کلی اشکِ تمساح ریخت و مظلوم نمایی کرد که از طرف همسرِ سابقش مورد ظلم و ستم واقع شده و همسرِ سابقش کلاه بردار بوده و بخاطر مهریه طلاق گرفته.
من با ایشون ازدواج کردم. یه عقدِ محضریِ خیلی ساده و بشدت خلوت. و عروسی که فقط مولودیه بود و مهمانِ خاصی را دعوت نکرده بودم چون ایشون خواسته بودن فقط بزرگترای فامیل باشن. بماند که خودش از کوچیک و بززرگِ خانوادهء مادری همه رو دعوت کرده بودن.
به دو هفته نکشید که بخاطرِ چکهء کف سرویس بهداشتی روی سقف حمام مادرشون که طبقه پایین بودن به مشکل برخوردیم.
هرروز لوله کشی هرروز بنایی اما درست نمیشد که نمیشد.
ایشون هم قبول نمیکردن که خونه را برای مدتی عوض ونیم تا تعمیراتِ اساسی انجام بشه.
خلاصه یه شرِ بزرگ راه انداختن و دیدن نن خونه رو ترک نمیکنم خودشون رفتن دادخواست طلاق دادن.
من نه مهریه اجرا گذاشتم نه خونه رو ترک کردم. هرروز و هرشب هم التماسش کردم که زندگیمونو تباه نکنه با طلاق اما گوشش بدهکار نبود که نبود.
دادگاه براحتی حکمِ طلاق را داد و مهریمو قسطی کرد هر سه ماه یدونه پارسال که سکه یک و دویست بود.
حالا این آقا رفته دادخواست داده که مهریه نمیتونم بدم بجای سه ماه یکبار تبدیل کنید به هر ده ماه یک سکه

واقعا جای تاسف داره