روزی حضرت درحال حرکت بودندکه شیری گرسنه به طرف ایشون حمله میکنه،امام علی(علیه السلام)ذولفقار رو از غلاف بیرون میکشن وچندتاازلقبهاشونومیگن و میگه ایا نمیدونی که من حیدرکرارم(به معنیه شیری که بسیاروپشت سرهم حمله میکنه وفرارنمیکنه)وشیر مانندگربه میشینه و دست حضرت رو میبوسه
قران ناطق
قران ناطق حیدر ..ارزویت قبول ..
خدایا حمد.
لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
الم هدا پرچمدار خدا نام حیدر کرار است شمشیر دو دم..
لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار..
اقا دوست دارم تو را سرکار ببینم نان حلام
..اقا حرکت کن جریمه میشی
این تنها راه مبوت است ..دست بگیر خدا
یا رسول خدا
حرکت کن برادر
یا حیدر کرار
نون حرام نخورید
دوزخ...وای بر ما