تصور يه دختر بچه وقتی داشته اون نامه رو مينوشته و از همه دل میکنده روحمو سوزوند
پدرم تو بچگی چندتا استخونمو شکسته البته الان که سی،سالمه مهربونیم با هم، اما یادم نميره لحضه هايي که به انتقامو به خود کشی فکر میکردم اما الان که دیدم این غنچه پر پر شده ميگه که بخاطر خودش خود کشی کرده قلبم سوخت
سلام.اتفاقادو روز پیش یک نفرتعریف کرد که برادرش هم چند سال پیش به خاطر کتک زدن یک معلم به او ترک تحصیل کرده والان مشغول کارگری واقعا برای اینجور معلما باید تاسف خورد که باسرنوشت بچه های مردم بازی میکنند
پدرم تو بچگی چندتا استخونمو شکسته البته الان که سی،سالمه مهربونیم با هم، اما یادم نميره لحضه هايي که به انتقامو به خود کشی فکر میکردم اما الان که دیدم این غنچه پر پر شده ميگه که بخاطر خودش خود کشی کرده قلبم سوخت
امان از خانواده ی نادان و بی خبر از همه جا
دلم کباب شد
با اون قلب مهربونش وسایلاشم بین دوستاش تقسیم کرده
هیچ پدری بد دخترشو نمیخواد
ولی شاید روش تربیتی نادرستی انتخاب کرده