زنان متاهلی که تگرانن شوهرشون زن دوم نگیره بهتره کمک کنن تا زنان مطلقه و مجرد اطرافشون ازدواج کنن تا شوهرانشون در امان بمانند در غیر اینصورت کسی رو نفرین نکنن. همه ما نسبت به هم مسئولیم خدا گفته اینو
زمان دانشجویی یکی از آقایون همکلاسم عاشقم شد از نگاه و رفتاراش متوجه شدم یک روز اومد جلو با لرز و منو منو کردن حرفشو زد گفت شما متوجه نگاه های من شدین....منم درگیر خودش کرد...ولی الان فهمیدم متاهل بوده
عشق سابقه ام ک ادعا دارد بعد از من هنوز به هیچکس فکر نکرده و الان هم به ادعا خودش وارد ازدواج زورکی شده که هیچگونه ارتباطی با یکدیگر ندارند.دوباره برگشته ..چاره چیست با در ارتباط باشم یا بحال بدش اورا بگذارم
عشق سابقه ام ک ادعا دارد بعد از من هنوز به هیچکس فکر نکرده و الان هم به ادعا خودش وارد ازدواج زورکی شده که هیچگونه ارتباطی با یکدیگر ندارند.دوباره برگشته ..چاره چیست با در ارتباط باشم یا بحال بدش اورا بگذارم
بنظر من هیچ اشکالی نداره زن دوم شد در شرایطی که زن اول لقمه محبت ب مردش نکرده باشه شوهر هم توان مالی داشته باشه اما تشنه لقمه محبت باشه گناهه اسمش زندگی هست اما چجور زندگی که همیشه تشنه باشه. ازدواج مجدد هم در ضمن از رو هوس اگر باشه اشتباهه
باسلام حضور دوستان
داستان دلباختگی من به ی مرد متاهل در زمان دانشجویی فوق لیسانس شروع شد اون اقا ی فرد خاص و خوش تیپ و سخنوری دانا بود ک در وهله اول عاشقش شدم
در مدت همکلاسی بودن باهم تماس تلفنی داشتیم وکم کم ارتباط من اشکار شد تاجایی ک تمام اساتید و دانشجویان ب رابطه عاشقانه من حسودی میکردن
او مردی سختکوش با پشتکاری قوی وباهمت بود مرا در تمام مراحل تحصیلی کمک میکرد هردو توانستیم درمدت ۴سال دوستی اثار ارزشمندی در زمینه تالیف کتاب و کارهای ترجمه اثار نفیس بجا بزاریم..
الان در زمینه دکترای علوم تحقیقاتی پذیرفته دانشگاه تهران هستیم.
هردو علاقه وافری وبسیاری بهم داریم با وجود اینک فاصله مکانی با فرسنگها از هم دوریم ولی بطور مدام تماس تلفنی داریم.
نسبت به ازدواج حساسیت خاص داره میگ من ترس از ابرو و خانواده واقوامم رو دارم.
منم هیچ وقت اورو درزمینه ازدواج مجدد تحت فشار قرار ندادم.
با توکل برخدای متعال و ارتباط قلبی توانستم از این رابطه خارج بشم، چون دانستم مردمتاهل فقط برای خانواده خود هست .
باوجود اینکه خیلی عاشقش بودم بی خبر تنهایش گذاشتم.
اون مرا قسم داد ترکش نکنم ولی باید دنبال ی فرد مجرد باشم
شرایط زندگی من عالی ودارای تمکن مالی وشغلی هستم.
انشاا..همسرخوب نصیبم میشه.
واز اشتباه خودم عبرت گرفتم طرف هیچ مرد متاهلی نشم.
من همسر دومم و خیلی مشکلات دارم..همسرم اول گفت زنم رضایت داره ولی دروغی بیش نبود...اول ازدواجمه.نزد.تو رو خدا همسر دوم نشین خیلی مشکلات میاره ..نزدیک یک ساله ک شبا تنها میخابم تو خونه...تو رو خدا حاضر ب ازدواج با مرد زن دار نشین
داستان دلباختگی من به ی مرد متاهل در زمان دانشجویی فوق لیسانس شروع شد اون اقا ی فرد خاص و خوش تیپ و سخنوری دانا بود ک در وهله اول عاشقش شدم
در مدت همکلاسی بودن باهم تماس تلفنی داشتیم وکم کم ارتباط من اشکار شد تاجایی ک تمام اساتید و دانشجویان ب رابطه عاشقانه من حسودی میکردن
او مردی سختکوش با پشتکاری قوی وباهمت بود مرا در تمام مراحل تحصیلی کمک میکرد هردو توانستیم درمدت ۴سال دوستی اثار ارزشمندی در زمینه تالیف کتاب و کارهای ترجمه اثار نفیس بجا بزاریم..
الان در زمینه دکترای علوم تحقیقاتی پذیرفته دانشگاه تهران هستیم.
هردو علاقه وافری وبسیاری بهم داریم با وجود اینک فاصله مکانی با فرسنگها از هم دوریم ولی بطور مدام تماس تلفنی داریم.
نسبت به ازدواج حساسیت خاص داره میگ من ترس از ابرو و خانواده واقوامم رو دارم.
منم هیچ وقت اورو درزمینه ازدواج مجدد تحت فشار قرار ندادم.
با توکل برخدای متعال و ارتباط قلبی توانستم از این رابطه خارج بشم، چون دانستم مردمتاهل فقط برای خانواده خود هست .
باوجود اینکه خیلی عاشقش بودم بی خبر تنهایش گذاشتم.
اون مرا قسم داد ترکش نکنم ولی باید دنبال ی فرد مجرد باشم
شرایط زندگی من عالی ودارای تمکن مالی وشغلی هستم.
انشاا..همسرخوب نصیبم میشه.
واز اشتباه خودم عبرت گرفتم طرف هیچ مرد متاهلی نشم.
باتشکر