من با دیپلم فنی نظام قدیم از سال 1370 بیست و یکماه خدمت کردم و تقریبا تمام پادگان را برق کشی کردم اما بعد از ناحیه پا دچار مشکل شدم و چون امکان کار دفتری برایم فراهم نشد اجبارا معاف شدم
سلام من فوق لیسانس MBA از دانشگاه سراسری هستم، وقتی رفتم خدمت به غربی ترین نقطه ایران اعزام شدم و شب وروز از مرزهای وطنم دفاع کردم و البته افتخار می کنم اما مشکل اینجاس که هزار هزار آدم دیپلم و پایین تر می شناسم که بهترین جاها خدمت می کنن چون پارتی دارن ولی من نداشتم فقط خدارو داشتم
یادمه تو پادگان ما
من و چند نفر دیپلم داشتیم...ما همه بالای برجک پست میدادیم
بعد سرباز با دوم راهنمایی و پارتی شد منشی
یکی دیگه بدون دیپلم رفت مخابرات...یکی دیگه بدون دیپلم...رفت و ما دیپلما....بالای برجک
و نهایتا...بعد از 13ماه بالای برجک پست دادن...دانشگاه قبول شدم...
من بین ۳۵۰۰۰ هزار دانشجو نخبه علمی و واحد دانشگاهی شدم، مقالات متعدد در زمینه رشته تخصصی خودم در همایش ها، سمینارها و کنگره های ملی دارم. یک کتاب دارم و پایان نامه برگزیده دارم. از هر کار علمی، فرهنگی و اجتماعی و ورزشی کار کردم چون جانم را فدای وطنم می کنم و عاشق ایرانم.....ولی برای خدمت سربازی به یک ارگان در یک منطققه محروم رفتم با هدف خدمت در منطقه محروم و اونا استقبال کردن و بنده را برای کارهای اداری فرستادن گزینش و بدون بررسی مدارک علمی من در عرض ۴ روز من را رد صلاحیت کردند. چند روز بعد متوجه شدم که یک شخص با مدرک کارشناسی از مرکز استان جایگزین من شده با بند پ.....
شرمنده ام......دل جوان این مرز شکست....شرمنده ام که نگذاشتند کاری بکنم....
بزرگترین تبعیض خرید خدمته
که دوسال عمر و جان اونهایی که پول دارن با ارزشتره و در زندگی دو سال جلوتر هستن و هیچ فشاری رو تحمل میکنن چون رفاه جامعه برای ثروتمندان هست و بس
یاد این حرف افتادم میگه که ما مستضعفین در جامعه زنده ایم تا یک عده پولدار زندگی کنن
کمی فکر کنید معنی این حرف رو درک میکنید
من 20 ماه در ارتش در بدترین شرایط خدمت کردم اونم برجی 15 هزار تومان میدادن، الان با مدرک ارشد و معدل 18 بیکارو مجرد در سن 33 سالگی خونه نشین شدم، چرا که بند پ ندارم!!!
پدرم هم بی سواد بودن و شغلشون کشاورزی بود که 13 سال پیش فوت کردن، یعنی قبل اعزام من به خدمت سربازی پدرم فوت شده بود.
من و چند نفر دیپلم داشتیم...ما همه بالای برجک پست میدادیم
بعد سرباز با دوم راهنمایی و پارتی شد منشی
یکی دیگه بدون دیپلم رفت مخابرات...یکی دیگه بدون دیپلم...رفت و ما دیپلما....بالای برجک
و نهایتا...بعد از 13ماه بالای برجک پست دادن...دانشگاه قبول شدم...
من بین ۳۵۰۰۰ هزار دانشجو نخبه علمی و واحد دانشگاهی شدم، مقالات متعدد در زمینه رشته تخصصی خودم در همایش ها، سمینارها و کنگره های ملی دارم. یک کتاب دارم و پایان نامه برگزیده دارم. از هر کار علمی، فرهنگی و اجتماعی و ورزشی کار کردم چون جانم را فدای وطنم می کنم و عاشق ایرانم.....ولی برای خدمت سربازی به یک ارگان در یک منطققه محروم رفتم با هدف خدمت در منطقه محروم و اونا استقبال کردن و بنده را برای کارهای اداری فرستادن گزینش و بدون بررسی مدارک علمی من در عرض ۴ روز من را رد صلاحیت کردند. چند روز بعد متوجه شدم که یک شخص با مدرک کارشناسی از مرکز استان جایگزین من شده با بند پ.....
شرمنده ام......دل جوان این مرز شکست....شرمنده ام که نگذاشتند کاری بکنم....
که دوسال عمر و جان اونهایی که پول دارن با ارزشتره و در زندگی دو سال جلوتر هستن و هیچ فشاری رو تحمل میکنن چون رفاه جامعه برای ثروتمندان هست و بس
یاد این حرف افتادم میگه که ما مستضعفین در جامعه زنده ایم تا یک عده پولدار زندگی کنن
کمی فکر کنید معنی این حرف رو درک میکنید
پدرم هم بی سواد بودن و شغلشون کشاورزی بود که 13 سال پیش فوت کردن، یعنی قبل اعزام من به خدمت سربازی پدرم فوت شده بود.