دوستان قضاوت عجولانه نکنید... من تاریخ بعد از عاشورارو شخم زدم و کامل خوندم... ابراهیم تو نامه نگاری هاش با مختار دچار اشتباه شد چون آل زبیر نامه هایی رو براش جعل میکردن و اوضاع رو جوری نشون میدادن که نیازی به کمک ابراهیم نیست ولی باز هم ابراهیم متوجه این تناقضها شد و به سمت کوفه اومد ولی دیر شده بود.. بعد مختار ابراهیم سه راه داشت:
1. بیطرف موندن و به خطر انداختن جان مردم قبیله نخعی چون صراحتا توسط مروان در لفافه تهدید شدن
2.بیعت با آل امیه که قاتلین امام حسین بودن و معلوم الحال که پیامبر بارها لعنتشون کرده بود و همه شون رو مانند بوزینه هایی در خواب مبارکشون دیدن که از منبر بالا میرن
3. بیعت با آل زبیر و استفاده از قدرت اونها هم برای نابودی بنی امیه ملعون و هم برای حفاظت از قبیله نخعی...
وجدانا شما کدوم رو انتخاب میکردین؟ اتفاقا ابراهیم زمانه شناس و دشمن شناس خوبی بود چون میدونست دشمن واقعی بنی امیه هستن... بنی امیه از منبر رسول ا... مثل بوزینه بالا میرفتن وزمان زمانِ خونخواهی مختار نیست... تنها نقطه ضعف ابراهیم سیاس نبودن و سیاستمدار نبودنش بود... دقیقا نقطه مقابل مختار که اوج سیاست بود
1. بیطرف موندن و به خطر انداختن جان مردم قبیله نخعی چون صراحتا توسط مروان در لفافه تهدید شدن
2.بیعت با آل امیه که قاتلین امام حسین بودن و معلوم الحال که پیامبر بارها لعنتشون کرده بود و همه شون رو مانند بوزینه هایی در خواب مبارکشون دیدن که از منبر بالا میرن
3. بیعت با آل زبیر و استفاده از قدرت اونها هم برای نابودی بنی امیه ملعون و هم برای حفاظت از قبیله نخعی...
وجدانا شما کدوم رو انتخاب میکردین؟ اتفاقا ابراهیم زمانه شناس و دشمن شناس خوبی بود چون میدونست دشمن واقعی بنی امیه هستن... بنی امیه از منبر رسول ا... مثل بوزینه بالا میرفتن وزمان زمانِ خونخواهی مختار نیست... تنها نقطه ضعف ابراهیم سیاس نبودن و سیاستمدار نبودنش بود... دقیقا نقطه مقابل مختار که اوج سیاست بود
پسر مالک اشتر ?