سلام
یک دوستی به عموم زنگ زد حال و احوال کرد روز مهندس تبریک گفت
بعد گفت استخدامی دارن تو شرکت گمرک
هر کی زیر 30 سال سن داره مجرد رشته بازرگانی خونده معرفی کنه حقوقش بالاس
میگفت دیپلم اینجا 6.5 میلیون حقوق میگیره
به من زنگ زد تعریف کرد گفت دوستش میتونه ببرت گمرک کار کنی من مشهدم دوستش ارومیه کار میکرد مثلا
من زنگ زدم گفت حتما میای من میخوام ریش گرو بزارم ابروم نره گفتم اره میام
گفت یک فرم تلفنی میپرسم برات پر کنم ببرم
گفت هفت تا ده روز باید وقتت خالی باشه کلاس داری
گفتم اوکی منم خوشحال ک یک شغل خوب پیدا میکنم
هر کسی دیگم باشه گول میخوره نگین نه ک دروغ میگین
گفت کلاسات تهران برگزار میشه گفتم کی بیام گفت دوروز دیگ تهران باش
گفت خودم میام ک کارای خوابگاهتو بکنم
غذاتم به شرکت هیچ خرجی نداری
دوشنبه 6 صبح رسیدم تهران
همش میگفت تو راهم 9 بهم زنگ زد گفت بیا با مترو مرقد امام
گفتم اونجا چرا گفت خوابگاهت اینوره
رفتم رسیدم یک ساعتی طول کشید خودش اومد
بهم گفته بود سوغاتی بیار با خودت بدم اینا زود قبول بشی خخخخخ
گفتم دربست بگیرم بریم گفت پولشو خودت حساب کن رفتیم کهریزک توی یک منطقه مثل مسکن مهر پر ساختمون
گفت یک جعبه شیرنی بخر دسته خالی نریم
منم خریدم
رفتیم خونه داغون غذاا داغون
روز سوم فهمیدم شرکت هرمی
گفتم میخوام انصراف بدم
نمیزاشتن 5 نفر متوالی اومدن منصرفم کنن
6 ساعت طول کشید قانع کنم ک میخوام برم
دستگیره در خروجی خونه نداشت ک شب نتونی فرار کنی
موبایل و اینترنت ممنوع
همه گوشی ساده داشتن
یه روز اول اصلا نمیفهمی شرکت هرمی بعدا متوجه میشی
یک مورد عجیبی که در مورد این گروه هستش اینکه از کلمه قانع کردن بدشون میاد و مثل اینکه بهشون فحش ناموسی دادی. در واقع باید بگی به درک رساندن. واقعا چه رویی دارن. کلاهبرداری خودشون تحت عنوان به درک رساندن مطرح می کنن که در واقع اعلام میکنن که با این کار افراد زیادی خوشبخت میکنند.
ناشناس
۰۴:۴۸ ۱۹ اسفند ۱۳۹۹
سلام خدمت تمام دوستان منم به شخصا این قضیه برام پیش اومد که باهام تماس گرفته شد که در شرکتی در تبزیز بنام مس سونگون معرفی شدم و طی روند چند روز کاری دوباره بامن تماس گرفته شد که فرم برات تکمیل شد واسمت دراومد داخل این موسسه بزرگ بنده خیلی خوشحال شدم و برای مصاحبه کاری به تهران سفر کردم که دوستم با یه نفر دیگه به دیدار من اومدن وروند کاری پیش رفت سه روز من تهران و کرج بودم که هرروز با یک فرد آشنا میشدم که اسم های عجیبی داشتند که فهمیدم کیونت هست حتی میخواستم یه اسمس بدم یا تلفنی کنم به مادر پدرم سرشونو میکردن تو گوشی من گذشت...تا امروز خودمو طی درگیری شدید رها کردم که کیف من رو هم گرفتن که تمام مدارک لوازم ارزشمند من دراخل کیف بود و الان در راه برگشت به خانه میبشام حتما به پلیس فتی اطلاع دهید
اطلاع رسانی کنید تروخدا من تو این سه روز سه سال از عمرم رفت شکسته شدم حق ما ایرانیها نیست همچین افرادی بخوان ما رو اقفال کنن
من همین دیشب پنج شنبه از دستشون رها شدم .. وقتی داستانه بقیه بچه هارو خوندم دقیقا مثله داستانه خودم بوده .. به واسطه یکی از دوستان با شخصی آشنا شدم ه پیشنهاد کار در یک شرکت تولید کننده سرمایشی گرمایشی را داده بود .. اول رفتم تهران گفته بود مهندس میخاد ببینتت که شرایطشو داری یانه .. بعده دو هفته تماس گرفت گفت کارت درست شد باید یک دوره آمووزشی بیای تهران منم رفتم یه جایی تو تهران قرار گذاشت بعد دیدم یکی از بچه ها اومدن دنبالم که نمیشناختم .. جالب اینجاست که از همون اول هییی دروغ میگفتن .. بعد گفت با هم سوار اتوبوس شدیم رفتیم به سمت کرج .. هی سوال میکردم گفتم کارت چیه اونجا چیکار میکنی میگفت کنترل کیفیت هستم ... گفتم چرا کرج میریم گفت اونج خابگاهه کارمندیمونه .. خلاصه کلی سوال پرسیدمو کلی دروغ تحویلمون داد .. شب رفتیم تو ساختمونی تو ملارد کرج ... وارد که شدم دیدم حدوده 10 نفر دیگه هم اونجا بودن .. هنوز نه اسمی ازشرکت به من میگفتن نه کارشونو .. بد میگفتن باید گوشیتو بزاری جایی که بچه ها گوشی میزارن .. زیاد نباید زنگ بزنی و وابسته بشی .. حتی میخاستم به خانوادم زنگ بزنم یکی میومد کنارم وایمیستاد تا ببینه چه چیزی میگم .. عصبی میشدم ولی بروز نمیدادم ... روز اول گذشت با کلیپ های انگیزشی روزد دوم هم گذشت با کلیچ های انگیزشی و کلیپهای آزمندیان و رندی گیج و دکتر معظمی .. روز سوم فهمیدم که شرکتشون qnet هست بازاریابی شبکه ای میکنن .. همون روز تصمیم گرفتم برگردم ولی خیلی تلاش گردن که نگه دارن منو .. گفتن تا پایان آموزشها بمون .. منم قبول کردم ولی هزار تا بهونه اوردم که نمیتونم
بالاخره از دستشون خلاص شدم .. حتی از اینکه من بخوام ادرسونو بدونم واهمه داشتن و میگفتن ما چن روز دیگه از اینجا میریم .. نکته ای که وجود داشت 90 درصد بچه هایی که اونجا بودن از ادمای ساده و بدبخت و بیچاره ای بودن که سختی های زیادی تو زندگیشون کشیده بودن و دنبال راه تازه ای بودن بیشتر بچه های لر و کرد و ترک و جنوبی ها بودن ... بعد اون ماجرا فهمیدم که باید حدوده 90 میلیون بدم تا محصولشونو بخرم .. من چون قبلا با نتورک آشنا بودم فهمیدم که این کارا چیه . با خودم فک کردم آخه این بیچاره ها چطور این پولو دادن.. 1هفته کامل از خونه بیرون نیومده بودم .. یجورایی آدمو تحقیر میکنن .. از بدبختی خانواده میگن با احساسات ادم بازی میکنن رو ذهن آدم کار میکنن .. به درآمد های میلیاردی تشویق میکنن ... میخام بگم خونه های تیمی خیلی زیاد شدن و باید مراقبه جوونهامون باشیم .. ممنونم .. الان احساس خیلی خوبی دارم ..
سلام منم توسط یکی از دوستانم کشانده شدم به تهران به من گفت یه کارخانه سرمایشی گرمایشی قراره کار کنم شب بود منو از کوچه پس کوچه ها مبردن تا خانه ای که قراره برم اونجارو نشناسم بعد ۳روز اقامتم به من میگفتن باید به خانوادت بگی من کارخانه هستم کارمم مثل خیلی خوبه بعد یه مدت میخواستن منو شستو شوی مغزی کنن سی دی میزاشتن برام یا یه سری آموزشات غلط میدادن بعداز یک هفته به من گفتن باید ۹۰میلیون پول بیارم برای خرید محصول منم نداشتم واقعیتش میگفتن نگو پول رو واسه کیونت میخوام میگفتن بگو خونه میخوام اجاره کنم منم زود فهمیدم گفتم میخوام برم بیرون نمیزاشتن درست به مدت ۷روز تو اون خونه تو حبس بودم ولی آخرش تونستم به بهانه های مختلف از اونجا خارج شم توصیه میکنم دام این افراد نیوفتید اینا تله گذاشتن برای این افراد
سلام این شرکت همش کلاه برداریه هیچی توش نیست..اسم های جعلی همه چی جعلی ..منو چهار روز حبس کردن و فقط فقط فقط شستشو مغزی.میگفتن ماهی۱۰۰میلیون هم در امد داشته باشی هیچ پوخی نیستی.خدارو هزار بار شکر میکنم گول نخوردم هر طوری بود به هر بهانه ای زدم بیرون .داخل این چهار روز حتی گوشی هم نمیزاشتن بگیری دستت.هر وقت هم میرفتی واسه یک دقیقه یکی بالا سرت بود ..نت هم اونجایی که خونه میگیرن صفر هیچ نیست.خواهشن گول نخورید با این وعده ها..بخدای بزرگ شانس اوردم زدم بیرون..دمتون گرم گول اینارو نخورید.
برادران من هم گرفتار شده بودم هم خدمتیم منو کشوند تهران من اهل زنجان هستم بعد از ۱۲روز مقاومت امروز زدم بیرون خدایی خیلی آدم های کثیفی هستند بدجور شستشوی مغزی میدن از من ۵۰ میلیون میخواستن خیلی اسرار کردن من ۲۵ میلیون ردیف کرده بودم خیلی اسرار کردن ولی پولی بهشون ندادم. خداروشکر واقعا راحت شدم از دستشون
سلام دوستان، من یکی از اعضای خانوادم گیر این شرکت افتاده و اصلا لو نمیده و متأسفانه ما هیچ اطلاعی ازش نداریم مگ اینک هر از گاهی یه تماس میگیره و این شرکت جدا از همه ی اینها داره شست و شوی مغزی میده و کاری میکنه ک ارتباطشون با خانواده هم قطع یا خیلی خیلی کم بشه. وهیچ مدرکی علیه شون نیس مگر اینکه همه آدمایی که ازشون کلاهبرداری شده از این شرکت شکایت کنن تا تعداد شکایت ها بالا بره و پیگیری کنن.
دقیقا واقعا بد جور دارن شستشو مغزی میدن من الان تو راهم در حال فرار
ناشناس
۱۲:۵۹ ۱۰ بهمن ۱۳۹۹
سلام خدمت همه دوستان نمیدونم این پیام و چن نفر میخونن ولی طوری شده آدم به برادرش هم نمیتونه اعتماد کنه واقعا به دست آوردن پول به چه قیمتی.با خود من تماس گرفته شد ولی خوشبختانه همون اول فهمیدم دروغه یکم بیشتر مراقب باشید
سلام به تمامی بچه ها من حدود 15ماه بودم تو همین شرکت یعنی من 15ماه برام 15سال گذشت یعنی خدا شايده بقل موهام سفید شد اینقدر که فکر خیال میکردم هر روز دعوا داشتم بقول خودشون نگرش مثبت باید داشته باشی واسه منفی بود همیشه جهت اطلاع برادرا تو این دور زمانه هیچکس برات کار جور نميکنه مطمئن باش رفيقت هیچوقت وضعیت بهتر از کار تو نداره اون بنده خدا بگم یا هر چی دیگه اونم گرفتارش شده روش نمیشه برگرده یعنی تمام بچه های که داخل دفتراشون هستن همچين وضعیتی دارن خواهشا شما همه جای داداش من حواستون به خودتون به خانوادتون و اطرافياتون باشه اطلاع بدن من یکساله در اومدم کارم همین شده و هر اطلاعاتی خواستین در خدمتيم بچه های که شمال دعوت میشن
من بچه شهرستانم منو به بهونه ی دارو سازی کشوندن تهران و گفتن صبحانه ناهار شام و بیمه داره و بعد از دو هفته گفتم پول ندارم برم قرض بگیرم بیام به زور فرار کردم از رفیقم ۱۰۰ملیون پول گرفتن و گوشی هم لمسی نمیزارن نگه داری تا به یکی ادرس اینترنتی بفرصتی یا همون لوکیشن بفرصتی نزارید جوونامونو بد بخت کنن
ی تیمی مشهد هست ک چند روز پیش منو دعوت ب کار در کارخونه کردن وقتی رفتم مشهد محل کارشون تو ی منزل بود
وقتی فهمیدم چ خبره فرار کردم میخام پاسگاه مشهد بره جمعشون کنه چون دارن چندتا جوونو بدبخت میکنن لطفا راهنمایی کنید شماره این بابا رو هم دارم
سلام. من رو به بهانه شرکت فولاد اصفهان از قزوین آوردن تهران بعد کم کم برام بازش کردن که چیه. هر بار می خواستم برگردم نمی زاشتن ودوباره راضیم می کردن. تا اینکه پول فالو مالیم جور نشد خدارو شکر و با دعوا تونستم دربیام از اون خونه یا به قول خودش آفیس.
حواستون به بچه هاتون باشه
یک دوستی به عموم زنگ زد حال و احوال کرد روز مهندس تبریک گفت
بعد گفت استخدامی دارن تو شرکت گمرک
هر کی زیر 30 سال سن داره مجرد رشته بازرگانی خونده معرفی کنه حقوقش بالاس
میگفت دیپلم اینجا 6.5 میلیون حقوق میگیره
به من زنگ زد تعریف کرد گفت دوستش میتونه ببرت گمرک کار کنی من مشهدم دوستش ارومیه کار میکرد مثلا
من زنگ زدم گفت حتما میای من میخوام ریش گرو بزارم ابروم نره گفتم اره میام
گفت یک فرم تلفنی میپرسم برات پر کنم ببرم
گفت هفت تا ده روز باید وقتت خالی باشه کلاس داری
گفتم اوکی منم خوشحال ک یک شغل خوب پیدا میکنم
هر کسی دیگم باشه گول میخوره نگین نه ک دروغ میگین
گفت کلاسات تهران برگزار میشه گفتم کی بیام گفت دوروز دیگ تهران باش
گفت خودم میام ک کارای خوابگاهتو بکنم
غذاتم به شرکت هیچ خرجی نداری
دوشنبه 6 صبح رسیدم تهران
همش میگفت تو راهم 9 بهم زنگ زد گفت بیا با مترو مرقد امام
گفتم اونجا چرا گفت خوابگاهت اینوره
رفتم رسیدم یک ساعتی طول کشید خودش اومد
بهم گفته بود سوغاتی بیار با خودت بدم اینا زود قبول بشی خخخخخ
گفتم دربست بگیرم بریم گفت پولشو خودت حساب کن رفتیم کهریزک توی یک منطقه مثل مسکن مهر پر ساختمون
گفت یک جعبه شیرنی بخر دسته خالی نریم
منم خریدم
رفتیم خونه داغون غذاا داغون
روز سوم فهمیدم شرکت هرمی
گفتم میخوام انصراف بدم
نمیزاشتن 5 نفر متوالی اومدن منصرفم کنن
6 ساعت طول کشید قانع کنم ک میخوام برم
دستگیره در خروجی خونه نداشت ک شب نتونی فرار کنی
موبایل و اینترنت ممنوع
همه گوشی ساده داشتن
یه روز اول اصلا نمیفهمی شرکت هرمی بعدا متوجه میشی
اطلاع رسانی کنید تروخدا من تو این سه روز سه سال از عمرم رفت شکسته شدم حق ما ایرانیها نیست همچین افرادی بخوان ما رو اقفال کنن
بالاخره از دستشون خلاص شدم .. حتی از اینکه من بخوام ادرسونو بدونم واهمه داشتن و میگفتن ما چن روز دیگه از اینجا میریم .. نکته ای که وجود داشت 90 درصد بچه هایی که اونجا بودن از ادمای ساده و بدبخت و بیچاره ای بودن که سختی های زیادی تو زندگیشون کشیده بودن و دنبال راه تازه ای بودن بیشتر بچه های لر و کرد و ترک و جنوبی ها بودن ... بعد اون ماجرا فهمیدم که باید حدوده 90 میلیون بدم تا محصولشونو بخرم .. من چون قبلا با نتورک آشنا بودم فهمیدم که این کارا چیه . با خودم فک کردم آخه این بیچاره ها چطور این پولو دادن.. 1هفته کامل از خونه بیرون نیومده بودم .. یجورایی آدمو تحقیر میکنن .. از بدبختی خانواده میگن با احساسات ادم بازی میکنن رو ذهن آدم کار میکنن .. به درآمد های میلیاردی تشویق میکنن ... میخام بگم خونه های تیمی خیلی زیاد شدن و باید مراقبه جوونهامون باشیم .. ممنونم .. الان احساس خیلی خوبی دارم ..
وقتی فهمیدم چ خبره فرار کردم میخام پاسگاه مشهد بره جمعشون کنه چون دارن چندتا جوونو بدبخت میکنن لطفا راهنمایی کنید شماره این بابا رو هم دارم
حواستون به بچه هاتون باشه