در عملیات حلبچه یک عزیز راننده برای رساندن آب با تانگر تویوتا از بعد از نماز صبح راه میافتاد و شب به مقر می رسید و خود روزه بود آخرین روزی که عید فطر بود از سنگر بیرون آمدم دیدم برای مقر فرماندهی آب آورده و خالی می کرد سلام و احوالپرسی کردم هنوز افطار نکرده بود اصرار کردم افطار نکرد گفت برسم مقر افطار می کنم لاغر و سیاه چرده شده بود باران شروع به بارش کرد و او پس از خالی کردن آب به سمت مقر به راه افتاد از جاده پشتی که با شیب بسیار تند و پیچهای خطرناک بود باز می گشت در پیچ دوم ماشین سر خورد و امکان مهارش نبود و تا قعر دره و داخل رودخانه سرسوروان غلط می خوردصدای تکبیر او به گوش می رسیدحدود 800 الی هزار متر در دره سقوط کرد و به شهادت رسید در حالی که یکماه روزه داری و سقایت کرده بودو در بهشت افطار نمود دولتیها و مسئولین بدانند نظام صاحب دارد و در برابر اینها فردا باید پاسخگو باشند
خدای من ما چقدر سقوط کردیم .