واقعا جای تاسف داره که موضوع وام تبدیل بشه به دغدغه دانشجویان دکترا فقط بخاطر مسولانی که بدون در نظر گرفتن شرایط دانشجوها تصمیم گیری میکنن. این نشون میده باید موضوع وام بهتر و جدی تر پیگیری بشه
سیاستهای انقباضی وزارت علوم و دانشگاهها در قبال دانشجویان دکتری
چندی است که وزارت علوم و دانشگاهها هر سال و یا هر ترم شرایط و قیود جدیدی را بر دانشجویان دکتری اعمال میکنند، افزایش هزینههای دانشجویی(خوابگاه، غذا)، مقالههای Q1، لغو پژوهانهها، سیاستهای انقباضی در جذب، گذاشتن شرایط جدید برای وامهای دانشجویی(که با ابلاغیه جدید بیشتر شبیه هفت خان رستم است) و غیره ..... . و همهی آنها بر این عقیدهاند که دانشجویان دکتری باید کارآمدتر شوند و مرزهای دانش را حداقل 10 متر جابجا کنند!
حال به جهت اقتصادی اگر ما تابع عرضه دانش دانشجویان دکتری را بخواهیم با توجه به قیدهای مذکور حداکثر کنیم، واقعاً نقطه بهینه کجاست؟ آیا دانشجویان دکتری در دانشگاههای ایران زیر بهینه عمل میکنند یا با توجه به شرایط موجود وضعیت قابل قبولی دارند!؟
سادهترین مفهوم در اقتصاد، منحنیهای عرضه و تقاضا است. برای هر کالایی منحنیهای عرضه و تقاضا، قیمت و مقدار تعادلی آن کالا را مشخص میکند و برای برخی کالاها نیز اگر منحنیهای عرضه و تقاضا شکل نگیرد، شکست بازار رخ داده و بخش عمومی و دولت باید وارد عمل شود. دانش به معنای عمومی آن یکی از کالاهایی است که در آن شکست بازار اتفاق میافتد و باید دولت دخالت کند. البته گفته میشود که کشورهای توسعهیافته صنعتی دانشگاهها را خصوصی کردهاند و ما باید به تبعیت از آنها باید دانشگاههای خودمان را خصوصی کنیم! در جواب این عزیزان باید گفت که اولاً آن کشورها در مراحل بالاتر توسعه اقتصادی و اجتماعی هستند و ثانیاً علم و دانش به معنای حقیقی بصورت نهاده خود در تمامی ابعاد زندگی آنها وارد شده است، بعبارتی در آنها مشکل تقاضای دانش حل شده است و چرخه عرضه و تقاضای دانش در آنها نسبتاً تکمیل است(و آنها نیز کلی برای تکمیلتر شدن این چرخه زحمت کشیدهاند).
حال با توجه به اینکه دانشجویان و بویژه دانشجویان دکتری از بازیگران اصلی عرضه دانش هستند، لازم است که با دید منصفانه نسبت به این قشر فرهیخته نگریسته شود و تأکید میشود که دید و تحلیل سیستمی لازم است، اگر ما دانشجویان دکتری را به صورت جزیره و مستقل از جامعه فرض کرده و تحلیل کنیم، قطعاً تحلیلها و ارزیابیهاغیرمنصفانه خواهد بود !
وزیر محترم علوم و یا سایر سیاستگذاران علمی کشور باید به این سوال پاسخ دهند که از بین تمامی دانشجویان دکتری(سراسری) چند درصد در حال حاضر در قسمت تحقیق و پژوهش(R&D) فعالیت میکنند؟ و متوسط دستمزد آنها چقدر است؟
زنده باد ایران، زنده باد دانشجو
واقعا وضعيت دانشجويان دكتري اسف باره. پذيرش بي رويه دانشجو در مقاطع تحصيلات تكميلي بدون هيچ منطق و استانداردي و صرفا بخاطر مسايل مالي، آينده شغلي نامعلوم براي دانشجويان دكتري، كاهش و يا حتي بي ارزش شدن مدرك دكتري در جامعه، بي انگيزگي شديد و .... مشكلاتي هستند كه بحث وام در برابر آنها داراي كمترين اهميت است
در شهریور ۹۵ قرار بود که به دانشجویان دکتری حقوق ماهیانه بدن (برای کسانی که چندین سال عمرشون رو صرف درس خوندن کردن این کمترین توقع ممکنه) بعد این حقوق تبدیل به وام شد و الان هم این شرایط سخت...
آیا در این کشور کسی نیست که به فکر این همه جوانی باشد که دیگر حتی انگیزه ای برای زندگی ندارند چه برسه به درس خوندن؟؟؟؟؟
سرمایه انسانی که برای خیلی از کشورها آرزوست
به خدا شرایط دانشجویان دکتری وحشتناک شده. تو کل دنیا دنشجویان دکتری دغدغه مالی ندارند تو ایران تحصیل تو مقاطع تکمیلی شده قمار از پیش باخته. آینده شغلی که تیره و مبهم اینم وضع فعلی که هر روز شرایط زندگی را سخت تر می مانند.
خواهشا مسئولین به این حداقل خواسته دانشجویان دکتری رسیدگی کنند...
با تشکر از بازتاب باشگاه خبرنگاران جوان.
چرا باید اینهمه فاصله بین دانشجو وزارت علوم و دانشجو وزارت بهداشت باشه؟؟؟ما که متوجه نمیشیم.چرا باید اونا حقوق بگیرن و به ماها وامی با این شرایط پرداخت کنن؟؟؟؟ چرا اونا برا طرح سربازیشون بایستی ماهی 8 میلیون تومن پول بگیرن و ماها مثل یه سرباز وظیفه صفر باشیم و ماهی 60 تومن به ما بدن و هزاران چراهای دیگر..........لطفا این موضوع رو پیگیری کنین...
با سلام، ممنون ک صدای اعتراض ما رو ب گوش مسولین میرسونید.از دانشجویان دکتری تعهد حضور تمام وقت در دانشگاه گرفته میشه و در واقع اشتغال به تحصیل به حساب میان و باید حقوق دریافت کنند.حقوق ک نمیدن هیچ تازه وام میدن با شرایط پیچیده و خاص و بازپرداخت غیر منطقی.ما هیچ فرقی با دکتری های وزارت بهداشت نداریم و حق ماست ک حقوق دریافت کنیم و با آرامش به کارهای پژوهشی بپردازیم.لطفا پیگیری کنید.
آخه چرا وام!؟ مگر قرار به دادن پژوهانه به صورت حقوق و بلاعوض نبود چرا شد وام با سود 4 درصد؟! حال چرا دانشجو باید با بانک طرف حساب شود!؟ چرا باز پرداخت متناسب با تعداد ماه های دریافت وام است !؟ منه دانشجو با کدوم ضمانت شغلی توانایی بازپرداخت چنین وامی را دارم؟ چرا وقت و هزینه دانشجو را در نظر نمیگیرید!؟ به جای تسهیل شرایط هر شش ماه شرایطی سخت تر از شرایط قبلی تصویب میکنید!؟
من متاهل هستم و در یک دانشگاه تیپ یک این مملکت دارم دکتری روزانه میخونن اما متاسفانه اگر وام رو ندن مجبورم انصراف بدم و تازه بعدش هم نمیدونم باید چطوری زندگیمو بگذرونم. احتمالا باید سر گذر واستم واسه کارگری. کاش ما هم بچه مظلوم وزیر بودیم!!!
واقعا تاسف بار است.
چندی است که وزارت علوم و دانشگاهها هر سال و یا هر ترم شرایط و قیود جدیدی را بر دانشجویان دکتری اعمال میکنند، افزایش هزینههای دانشجویی(خوابگاه، غذا)، مقالههای Q1، لغو پژوهانهها، سیاستهای انقباضی در جذب، گذاشتن شرایط جدید برای وامهای دانشجویی(که با ابلاغیه جدید بیشتر شبیه هفت خان رستم است) و غیره ..... . و همهی آنها بر این عقیدهاند که دانشجویان دکتری باید کارآمدتر شوند و مرزهای دانش را حداقل 10 متر جابجا کنند!
حال به جهت اقتصادی اگر ما تابع عرضه دانش دانشجویان دکتری را بخواهیم با توجه به قیدهای مذکور حداکثر کنیم، واقعاً نقطه بهینه کجاست؟ آیا دانشجویان دکتری در دانشگاههای ایران زیر بهینه عمل میکنند یا با توجه به شرایط موجود وضعیت قابل قبولی دارند!؟
سادهترین مفهوم در اقتصاد، منحنیهای عرضه و تقاضا است. برای هر کالایی منحنیهای عرضه و تقاضا، قیمت و مقدار تعادلی آن کالا را مشخص میکند و برای برخی کالاها نیز اگر منحنیهای عرضه و تقاضا شکل نگیرد، شکست بازار رخ داده و بخش عمومی و دولت باید وارد عمل شود. دانش به معنای عمومی آن یکی از کالاهایی است که در آن شکست بازار اتفاق میافتد و باید دولت دخالت کند. البته گفته میشود که کشورهای توسعهیافته صنعتی دانشگاهها را خصوصی کردهاند و ما باید به تبعیت از آنها باید دانشگاههای خودمان را خصوصی کنیم! در جواب این عزیزان باید گفت که اولاً آن کشورها در مراحل بالاتر توسعه اقتصادی و اجتماعی هستند و ثانیاً علم و دانش به معنای حقیقی بصورت نهاده خود در تمامی ابعاد زندگی آنها وارد شده است، بعبارتی در آنها مشکل تقاضای دانش حل شده است و چرخه عرضه و تقاضای دانش در آنها نسبتاً تکمیل است(و آنها نیز کلی برای تکمیلتر شدن این چرخه زحمت کشیدهاند).
حال با توجه به اینکه دانشجویان و بویژه دانشجویان دکتری از بازیگران اصلی عرضه دانش هستند، لازم است که با دید منصفانه نسبت به این قشر فرهیخته نگریسته شود و تأکید میشود که دید و تحلیل سیستمی لازم است، اگر ما دانشجویان دکتری را به صورت جزیره و مستقل از جامعه فرض کرده و تحلیل کنیم، قطعاً تحلیلها و ارزیابیهاغیرمنصفانه خواهد بود !
وزیر محترم علوم و یا سایر سیاستگذاران علمی کشور باید به این سوال پاسخ دهند که از بین تمامی دانشجویان دکتری(سراسری) چند درصد در حال حاضر در قسمت تحقیق و پژوهش(R&D) فعالیت میکنند؟ و متوسط دستمزد آنها چقدر است؟
زنده باد ایران، زنده باد دانشجو
حتی برای یک وام، آدم باید ذلت بکشه.
اینطور پیش بره واقعا باید منتظر کاهش بیشتر در پیشرفت های علمی کشوری بود
باشگاه خبرنگاران جوان
خواهشمندیم پیگیری کنید
آیا در این کشور کسی نیست که به فکر این همه جوانی باشد که دیگر حتی انگیزه ای برای زندگی ندارند چه برسه به درس خوندن؟؟؟؟؟
سرمایه انسانی که برای خیلی از کشورها آرزوست
ما خواستار دریافت حقوق همچون سایر دانشجویان دکتری در کشورهای دیگر هستیم.
خواهشا مسئولین به این حداقل خواسته دانشجویان دکتری رسیدگی کنند...
با تشکر از بازتاب باشگاه خبرنگاران جوان.