یه پیشنهاد دارم به مسئول مربوطه بگید اکه شما لباس رو تغییر نمی دادید سال آینده یک خانواده فقیر می تونست پولی رو برای لباس جدید خرج نکنه و همون لباس سال پیش رو استفاده کنه.
حداقل اینکه هر 3 یا 4 سال رنگ لباس رو عوض کنن نه هرسال... دوخت لباسها بی کیفیت و جنس پارچه ها هم از اون بی کیفیت تر... بدتر از همه اینکه اواسط سال اگه لباس بچه خراب بشه دیگه جایی لنگه اش پیدا نمیشه و اون دوزنده قبلی هم دیگه نمیاد یک دست برای من بدوزه... براش صرف نمیکنه....
این لباس اصلن اشتباهه. 20 سال پیش از این چیزا نبود و شکاف طبقاتی هم کسی رو رنج نمیداد. بچه ها باید با این شکاف ها بزرگ بشن تا براشون عادی بشه. اینکه واقعیت رو مخفی کنیم تبعات منفی داره.
مسخره است با یک لباس میخواهید حس فاصله طبقاتی را از بین ببرید .
وقتی یک دانش اموز با لوازم تحریر لوکس و برند ، با کیف و کفش آنچنانی هر روز صبح با بهترین ماشین والدین جلوی مدرسه پیاده میشود یا دانش آموز دیگری با همین مزایا با سرویس یک مسیر کوتاه را طی میکند برای کودکی که باید با لوازم التحریر بی کیفیت و ارزن چینی و کیف و کفشی که در نیمه های سال زوارشان در میرود و در سرمای زمستان پای پیاد تا مدرسه می آید یک روپوش هم رنگ دلش را به سمت و سوی یکرنگی و هم طرازی وووو نمی کشاند و این وقتی بیشتر نمود دارد که دانش آموزی هر روز از بوفه مدرسه تنقلات مختلفی را میخرد اما فرزند من نهایت بتواند هفته ای یکبار آنهم ارزانترین خوارکی ( پوف فیل ) را با کلی غر که لقمه ببر ما نمی توانیم یا وسعمان نمیرسد پول تو جیبی بدهیم ...
از طرفی مدارس با خیاطی ها داد و ستد دارند و والدین را مجبور میکنند از یک جای مشخص رپوش را تهیه کنند آنهم روپوشی که نسبت به قیمت از پارچه ای بی کیفیت تهییه شده است و به زور یک فصل آموزشی را دوام می آورد چه برسد سالهای بعد ماکه سالهاست دچار این مشکل بی کیفیتی لباسها هستیم و اعتراضمان جز چپ افتادن مدیر مدرسه و برخوردهای توهین آمیز با خودمان و مخصوصاً کودکمان در طول سال ، چیز دیگری برایمان نداشته و ضمناً اعتراض به اداره مربوط هم هیچ تاثیری ندارد چون امروز تو کشور ما کسی نیست که همکارش را ول کند و به اعتراض والدین رسیدگی کند
یه ذره از خدا بترسید، ما مسلمونیم، قیامتی هم هست.
وقتی یک دانش اموز با لوازم تحریر لوکس و برند ، با کیف و کفش آنچنانی هر روز صبح با بهترین ماشین والدین جلوی مدرسه پیاده میشود یا دانش آموز دیگری با همین مزایا با سرویس یک مسیر کوتاه را طی میکند برای کودکی که باید با لوازم التحریر بی کیفیت و ارزن چینی و کیف و کفشی که در نیمه های سال زوارشان در میرود و در سرمای زمستان پای پیاد تا مدرسه می آید یک روپوش هم رنگ دلش را به سمت و سوی یکرنگی و هم طرازی وووو نمی کشاند و این وقتی بیشتر نمود دارد که دانش آموزی هر روز از بوفه مدرسه تنقلات مختلفی را میخرد اما فرزند من نهایت بتواند هفته ای یکبار آنهم ارزانترین خوارکی ( پوف فیل ) را با کلی غر که لقمه ببر ما نمی توانیم یا وسعمان نمیرسد پول تو جیبی بدهیم ...
از طرفی مدارس با خیاطی ها داد و ستد دارند و والدین را مجبور میکنند از یک جای مشخص رپوش را تهیه کنند آنهم روپوشی که نسبت به قیمت از پارچه ای بی کیفیت تهییه شده است و به زور یک فصل آموزشی را دوام می آورد چه برسد سالهای بعد ماکه سالهاست دچار این مشکل بی کیفیتی لباسها هستیم و اعتراضمان جز چپ افتادن مدیر مدرسه و برخوردهای توهین آمیز با خودمان و مخصوصاً کودکمان در طول سال ، چیز دیگری برایمان نداشته و ضمناً اعتراض به اداره مربوط هم هیچ تاثیری ندارد چون امروز تو کشور ما کسی نیست که همکارش را ول کند و به اعتراض والدین رسیدگی کند
بخدا پول هرساله میدیم اونم خیلی متفاوت با قیمت اصلی که مدیران درصدبگیرن از تولیدی ها
پارچه افتضاح
دوخت درحد سطل زباله
نکنین خیلیامون نداریم بدیم این پول لباسو
فاصله طبقاتی باشه بهتره تا زورکی پول بدیم