حرف حق تلخ هست
شخصا چون بنا به اجبار و وجدان و اخلاق یک بچه گربه تصادفی نابینا را برای درمان کلینیک دامپزشکی بردم و بعد از درمان کسی را برای واگذاری پیدا نکردم به دلیل نابینایی اش خودم سرپرستی اش را برعهده گرفتم که به لطف خداوند رحمان در زندگی ام بعد از ورود این زبان بسته شاهد برکت پشت برکت بودم تا اینکه بعد دو سال از دنیا رفت اما طی این دو سال دچار تحولات روحی بسیار مثبتی در شخصیتم شدم. لطفا کمی منطقی و انسانی فکر کنیم.
شخصا چون بنا به اجبار و وجدان و اخلاق یک بچه گربه تصادفی نابینا را برای درمان کلینیک دامپزشکی بردم و بعد از درمان کسی را برای واگذاری پیدا نکردم به دلیل نابینایی اش خودم سرپرستی اش را برعهده گرفتم که به لطف خداوند رحمان در زندگی ام بعد از ورود این زبان بسته شاهد برکت پشت برکت بودم تا اینکه بعد دو سال از دنیا رفت اما طی این دو سال دچار تحولات روحی بسیار مثبتی در شخصیتم شدم. لطفا کمی منطقی و انسانی فکر کنیم.