(سلام
دوستان عزیز برادران اهل تشیع
مطمئن باشید که صحابه های رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هیچ بدعتی رو وارد اسلام نکردند
مثال
هنگامی که رسول الله زنده بود قران بر روی پوست چوب و سنگ های نازک نوشته شده بود که در دوره خلافت حضرت ابوبکر مردم پیشنهاد دادند که قرآن را به صورت یک کتاب در درآورند اما صحابه ها گفتند چگونه کار را که رسول الله نکرده را انجام دهیم اگر لازم بود خودش انجام می‌داد بعد از مدتی در یک جنگ چند حافظ قرآن شهید شدند وحضرت ابوبکر ناچار به انجام این کار شد
(حالا چگونه در نماز که ستون دین و اسلام است چنین بدعت را انجام دهند)
این با عقل انسان یکی نیست
ما در مقابل هر حرفی که میزنیم در آخرت باید جواب گو باشیم.)
سلام برادر عزیز، این بود از نظر شما که بنده به نقد آن می پردازم.
اولا امام علی (ع) به گواه تاریخ مشغول گرد آوری قرآن کریم پس از رحلت جانسوز خیر العالمین بودند که مورد تقبل بعضی ها واقع نشد، ایشان سوگند خوردند دستتان به آن نخواهد خورد. بنابر گواه تاریخ، گرد آوری ایشان بر اساس ترتیب نزول بود.
دوما تشکیل یک مصحف کامل در زمان عثمان ابن عفان شکل گرفت که بر اساس ترتیب نزول نیست ولی با این حال تمامی امم اسلامی آن را قبول دارند.
سوما صحابی پیغمبر خدا (ع) به کسانی گفته میشود که همراه با ایشان جهاد کردند و پس از ایشان بر سر ایمان خود استوار ماندند. همچون علی (ع) و مقداد و ابوذر و سلمان فارسی و ... که چهره ی همه این افراد بدون هیچ جنجالی مومن شناخته شده و خدا از آنان راضی باشد.
چهارما، اما در خصوص چنتا که بنده از مثال زدن آن بر حذر هستم و معاوية ابن ابى سفيان و يزيد ابن معاوية و کعب الاحبار و ابو سفیان و ... نمی‌توان آنان را با آن جنجالی که بر اسلام فرود آمد صحابی پیغمبر (ص) دانست. آیا شما یزید ابن معاویة را صحابی پیعمبر می دانید؟!
پنجما، آیا عاقلانه است بر زبان بعضیا که بگویند معاویه که خدا از آن خشنود باشد حجر ابن عدی که خدا از آن راضی باشد را کشت! و یا همچنین قصه یزید ابن معاویه، حسین ابن علی (ع) را اینطور تکرار کنند که من بر لفظ خشنودی برای یزید و کنار هم نهادن این دو اسم کراهت و عذاب نفس دارم، (حتی همین الان که برای معاویه گفتم)، پس بالاخره کدامیک حق بودند و کدام یک باطل؟!
برادران من قصد توهین ندارم، اما این چیزا دیگر زشت و قبیح است.
سوال بنده از خلیفه ی دوم اهل سنت این است: آیا نماز که امری عبادی است را می توان چیزی در آن دخالت داد! مگر صاحب شریعت ما پیغمبر خدا (ص) نیست! مگر کسی می تواند غیر از حکم خدا و پیغمبرش چیزی بر نماز اضافه و کم کند! مگر ایشان ارکان و غیر ارکان را نمی دانستند! نماز امری عبادیست که به صاحب شریعت و چگونگی اطاعت از خدا به دستور خود خدا و پیغمبرش بستگی دارد!
برادران گرامی این حرف هیچ ارتباطی با دوستی ما با شما ندارد که باعث خدشه دار شدن بشود.
( اهل سنت به احترام حضرت علی دست بسته نماز میخواند چون موقعی که ابن ملجم که علوی هم بود حضرت علی را با شمشیر مضروب نمودند حضرت در حال خواندن نماز بود پس دستش را روی زخمش گذاشتند و بقیه نماز را به همان حالت دست بسته خواندند از آن پس اهل سنت دست بسته نماز خواندند.)
سلام، این بود از پیام یک عزیز که بنده اینجا به نقد آن و دیگر پیام ها می پردازم.
بسم الله الرحمن الرحیم
همانطور از قرائن و روایات و تاریخ فریقین بر می آید مسئله ی تکتفی بودن (گذاشتن دست چپ و راست بر روی هم) برخواسته از خلیفه ی دوم اهل سنت می باشد و همچنین تفاوت وضوی برادران اهل سنت با تشیع امامیه، برگرفته از عثمان ابن عفان خلیفه سوم اهل سنت است. در برسی روایات و احادیث برادران سنی می بینیم که حمایت های فراوانی از تکتفی بودن میشود و حتی جاهایی آنرا متاسفانه به پیغمبر نسبت میدهند که چنین چیزی به دلیل حمایت از خلیفه دوم و حب راویان است و ما عمل تکتفیت را در تاریخ و قرائن و احادیث و روایات معتبر در سنت رسول خدا مشاهده نمی کنیم. مطابق روایات صحیح السند پیغمبر خدا (ص)، (پس از نیت تکبیرة الاحرام را به جای می آوردند تا اینکه بدنشان در حالتی آرام قرار می گرفت و سپس بعد خوانش حمد و سوره به رکوع می رفتند و پس از آن، سجده را به جای می آوردند و ...)، شیعیان همواره از ائمه ی دوازده گانه (ع) این مسئله را می پرسیدند، که وقتی دقت میکنیم در زمان امام صادق به دلیل به وجود آمدن فرقه سنت که بر اساس پذیرش خلفای راشدین و اموی بود و در هر اعمالی بر ضدیت شیعه عمل می کرد، بخش هایی را که تا آن زمان وجود خارجی نداشته بودند را به مذهب خود اضافه کردند که نشان دهنده ی تفرقه ی فرقه تازه تاسیس سنت از شیعه بشود. ما همانطور که می‌دانیم ذکور آل محمد تا قبل از این زمان بر زبان تمامی مردم مسلمان در نماز جاری بود و همگی تا زمان امویان هیچ تفرقه ای دال بر این حقیقت نبود، تا اینکه امویان سنت های خلفای ثلاثه را با تحریفات و ضدیت علیه امت پیغمبر (ص) و بغضی که از علی (ع) داشتند به تعاریف احادیث و جعل و پیدایش احیای دوباره ی تفرقه ها و بدعت ها شروع کردند. همانطور که می‌بینیم دست بسته بودن در تاریخ تا قبل از امویان وجود خارجی در نماز نداشته و همه امت پیغمبر خدا نماز را با دست باز می‌خواندند. امویان آمدند و احادیثی جعلی به پیغمبر خدا نسبت دادند و حتی در برخی جعلیات، سخنان خلفای ثلاثه را تحریف می کردند و این اعمال خود را به آنان نسبت می دادند. متاسفانه مساله تکتفیت از تاسیس فرقه سنیت و رسمیت آن شکل داده شد و تمامی اعمال اموی اعم از امورات و بدعت ها در آن قرار گرفت (من قصد توهین و خدایی نکرده و دشمنی با برادران اهل سنت را ندارم، اما باید حقایق را بازگو کرد.) که از جمله رسمیت تکتفی بودن و تحریف عبارت (صدق الله العلی العظیم) و ... به دلیل دشمنی آل امیه با امیرالمومنین و نام علی بود. عجیب این است که همانطور که ما می دانیم، علی جزء اسامی خاص (محمد، علی، احمد، ابراهی و ...) می باشد که (ال) نمی‌گیرد. اگر ال بر واژه علی بیاید به صفت تبدیل می شود، که متاسفانه بغض بنی امیه حتی بر لفظ علی هم دیده می شود. آری برادران ما بحث وضو را در قرآن داریم که خدای تعالی فرموده اند:《 ای کسانی که ایمان آورده اید! چون به نماز برخاستید، پس صورت ها و دست هایتان را تا آرنج بشویید و سر هایتان و پاهایتان را تا دو قوزک مسح کنید و اگر جنب بودید خود را پاک سازید ...》همانطور که می بینم سنت اسلام بدین صورت بوده.
اما اکنون درخواست من از شیعه و سنت این است، همانطوری که کافران از دین ما واهمه دارند و ناامید هستند، دست در دست هم بدهیم تا شر آنان را از خلق خدا بزداییم و وحدت را ایجاد کنیم.
سلام من شیعه هستم ولی سالها با برادران اهل سنت زندگی کرده ام و غیر از خوبی چیزی از ایشان ندیدم و پشت سر ایشان نماز خوانده و میخوانم هیچ فرقی بین مسامانان نیست آنهایی که در آتش تفرقه می دمند منافق و سربازان اسراییل و انگلیس هستند نه سنی وهستند نه شیعه .. ان اکرمکم عند الله اتقاکم
اهل سنت طبق سنت پیامبر اسلام محمد(ص) در پیشگاه خداوند متعال دست راست را روی دست چپ قرار میدهند چون نشانه‌ی احترام و ادبی ست که باید در پیشگاه خدا داشت.اگر توجه کرده باشیدکسی که برایش احترامی بیش از حدقائل باشید ناخودآگاه دستانتان را روی هم قرار می دهید.اهل سنت برای احترام وتسلیم بودن در برابر حق‌تعالی دستان خود را میگیرند،نه هیچ چیز دیگر.
ما همه شبیه هم هستیم و فقط اون ها اهل سنت هستند و ما شیعه ، در نماز های ما دست رو دست نمیگذاریم ولی اهل سنت می گذارن و ما همه ی اهل سنت های رو دوست داریم همیشه هم از آنها دفاع می کنیم ... .
سنی ها اگر اهل تحقیق و مطالعه روی منابع روایت و حدیث علمای قرنای گذشته خودشون تامل و تفکر کنن نه مولوی‌های معاصر چیزای جالبی میفهمن. اما متاسفانه کتاب نمیخونن
بخداقسم که من معرفتی که دراهل سنت دیدیده ام ستودنی است .حال به میل خودشان هرآنگونه میخواهندخدایشان راپرستش کنند.ماهمه مردم ایران بایدباهم اتحادداشته باشیم تادشمنان همیشه ازاین اتحادمایوس شوند.ماشهیدان زیادی ازشیعه واهل سنت تقدیم ایران عزیزمان کرده ایم باشدکه همیشه به یک دیگروعقایدهم احترام بگذاریم وتابع رهبرعزیزمان باشیم
محدثین از قبیله : مسلم ، ابوداوود، ابن حبان، مالک، بخاری، نسایی، ابن خزیمه روایت کردن پیامبر در نماز دستشو میبست ویا به اصحاب فرمودند که در نماز دست راست رو روی دست چپ بزارن
نمیدونم چرا احادیثی رو که کتب اهل سنت در مورد دست گرفتن هستش رو روایت نکردین؟ من شی تا حدیث فرستادم در مورد دست بستن خود پیلمبر یا امر کردن به دست بستن در نماز توست پیامبر ص.
یک طرفه به قاضی نریم دوستان!!!
سلام،دلایل واحادیث نقلی از پیامبر (ص) در مورد بستن دستها:
گذاشتن دست راست بر پشت دست چپ
رسول الله ص هنگام خواندن نماز، دست راست خود را بر پشت دست چپ ميگذاشت
1 در اين مورد فرموده
(به ما گروه پيامبران دستور داده شده
است كه در خوردن افطار، تعجيل نموده و در خوردن سحر تأخير نماييم و در نماز،
دست راست خود را بر روي دست چپ بگذاريم).
روزي، رسول ص از كنار مردي گذشت كه در نماز، دست چپ خود را برروي دست
راستش نهاده بود. رسولاالله ص دست راست او را بيرون آورد و برروي دست چپش قرار
3 داد.
بستن دستها، روي سينه
رسولاالله ص دست راست خود را طوري بر پشت دست چپ، مينهاد كه هم پشت
4 كف دست و هم مچ و هم ساعد او را در برميگرفت.
5 به اصحاب، نيز دستور داد كه اينگونه عمل كنند
و گاهي با دست راست، ساعد
6 دست چپ را به صورت قبضه ميگرفت.
_________________________________________________________________________
-1 مسلم و ابوداود (الارواء، 352 .(
-2 ابن حبان ـ به سند صحيح.
-3 احمد و ابوداود با سند صحيح.
-4 ابوداود و ابن خزيمه و نسائي با سند صحيح.
-5 مالك و بخاري.
-6 نسائي و دارقطني با سند صحيح
دوستان عزیز برادران اهل تشیع
مطمئن باشید که صحابه های رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هیچ بدعتی رو وارد اسلام نکردند
مثال
هنگامی که رسول الله زنده بود قران بر روی پوست چوب و سنگ های نازک نوشته شده بود که در دوره خلافت حضرت ابوبکر مردم پیشنهاد دادند که قرآن را به صورت یک کتاب در درآورند اما صحابه ها گفتند چگونه کار را که رسول الله نکرده را انجام دهیم اگر لازم بود خودش انجام می‌داد بعد از مدتی در یک جنگ چند حافظ قرآن شهید شدند وحضرت ابوبکر ناچار به انجام این کار شد
(حالا چگونه در نماز که ستون دین و اسلام است چنین بدعت را انجام دهند)
این با عقل انسان یکی نیست
ما در مقابل هر حرفی که میزنیم در آخرت باید جواب گو باشیم.)
سلام برادر عزیز، این بود از نظر شما که بنده به نقد آن می پردازم.
اولا امام علی (ع) به گواه تاریخ مشغول گرد آوری قرآن کریم پس از رحلت جانسوز خیر العالمین بودند که مورد تقبل بعضی ها واقع نشد، ایشان سوگند خوردند دستتان به آن نخواهد خورد. بنابر گواه تاریخ، گرد آوری ایشان بر اساس ترتیب نزول بود.
دوما تشکیل یک مصحف کامل در زمان عثمان ابن عفان شکل گرفت که بر اساس ترتیب نزول نیست ولی با این حال تمامی امم اسلامی آن را قبول دارند.
سوما صحابی پیغمبر خدا (ع) به کسانی گفته میشود که همراه با ایشان جهاد کردند و پس از ایشان بر سر ایمان خود استوار ماندند. همچون علی (ع) و مقداد و ابوذر و سلمان فارسی و ... که چهره ی همه این افراد بدون هیچ جنجالی مومن شناخته شده و خدا از آنان راضی باشد.
چهارما، اما در خصوص چنتا که بنده از مثال زدن آن بر حذر هستم و معاوية ابن ابى سفيان و يزيد ابن معاوية و کعب الاحبار و ابو سفیان و ... نمی‌توان آنان را با آن جنجالی که بر اسلام فرود آمد صحابی پیغمبر (ص) دانست. آیا شما یزید ابن معاویة را صحابی پیعمبر می دانید؟!
پنجما، آیا عاقلانه است بر زبان بعضیا که بگویند معاویه که خدا از آن خشنود باشد حجر ابن عدی که خدا از آن راضی باشد را کشت! و یا همچنین قصه یزید ابن معاویه، حسین ابن علی (ع) را اینطور تکرار کنند که من بر لفظ خشنودی برای یزید و کنار هم نهادن این دو اسم کراهت و عذاب نفس دارم، (حتی همین الان که برای معاویه گفتم)، پس بالاخره کدامیک حق بودند و کدام یک باطل؟!
برادران من قصد توهین ندارم، اما این چیزا دیگر زشت و قبیح است.
برادران گرامی این حرف هیچ ارتباطی با دوستی ما با شما ندارد که باعث خدشه دار شدن بشود.
سلام، این بود از پیام یک عزیز که بنده اینجا به نقد آن و دیگر پیام ها می پردازم.
بسم الله الرحمن الرحیم
همانطور از قرائن و روایات و تاریخ فریقین بر می آید مسئله ی تکتفی بودن (گذاشتن دست چپ و راست بر روی هم) برخواسته از خلیفه ی دوم اهل سنت می باشد و همچنین تفاوت وضوی برادران اهل سنت با تشیع امامیه، برگرفته از عثمان ابن عفان خلیفه سوم اهل سنت است. در برسی روایات و احادیث برادران سنی می بینیم که حمایت های فراوانی از تکتفی بودن میشود و حتی جاهایی آنرا متاسفانه به پیغمبر نسبت میدهند که چنین چیزی به دلیل حمایت از خلیفه دوم و حب راویان است و ما عمل تکتفیت را در تاریخ و قرائن و احادیث و روایات معتبر در سنت رسول خدا مشاهده نمی کنیم. مطابق روایات صحیح السند پیغمبر خدا (ص)، (پس از نیت تکبیرة الاحرام را به جای می آوردند تا اینکه بدنشان در حالتی آرام قرار می گرفت و سپس بعد خوانش حمد و سوره به رکوع می رفتند و پس از آن، سجده را به جای می آوردند و ...)، شیعیان همواره از ائمه ی دوازده گانه (ع) این مسئله را می پرسیدند، که وقتی دقت میکنیم در زمان امام صادق به دلیل به وجود آمدن فرقه سنت که بر اساس پذیرش خلفای راشدین و اموی بود و در هر اعمالی بر ضدیت شیعه عمل می کرد، بخش هایی را که تا آن زمان وجود خارجی نداشته بودند را به مذهب خود اضافه کردند که نشان دهنده ی تفرقه ی فرقه تازه تاسیس سنت از شیعه بشود. ما همانطور که می‌دانیم ذکور آل محمد تا قبل از این زمان بر زبان تمامی مردم مسلمان در نماز جاری بود و همگی تا زمان امویان هیچ تفرقه ای دال بر این حقیقت نبود، تا اینکه امویان سنت های خلفای ثلاثه را با تحریفات و ضدیت علیه امت پیغمبر (ص) و بغضی که از علی (ع) داشتند به تعاریف احادیث و جعل و پیدایش احیای دوباره ی تفرقه ها و بدعت ها شروع کردند. همانطور که می‌بینیم دست بسته بودن در تاریخ تا قبل از امویان وجود خارجی در نماز نداشته و همه امت پیغمبر خدا نماز را با دست باز می‌خواندند. امویان آمدند و احادیثی جعلی به پیغمبر خدا نسبت دادند و حتی در برخی جعلیات، سخنان خلفای ثلاثه را تحریف می کردند و این اعمال خود را به آنان نسبت می دادند. متاسفانه مساله تکتفیت از تاسیس فرقه سنیت و رسمیت آن شکل داده شد و تمامی اعمال اموی اعم از امورات و بدعت ها در آن قرار گرفت (من قصد توهین و خدایی نکرده و دشمنی با برادران اهل سنت را ندارم، اما باید حقایق را بازگو کرد.) که از جمله رسمیت تکتفی بودن و تحریف عبارت (صدق الله العلی العظیم) و ... به دلیل دشمنی آل امیه با امیرالمومنین و نام علی بود. عجیب این است که همانطور که ما می دانیم، علی جزء اسامی خاص (محمد، علی، احمد، ابراهی و ...) می باشد که (ال) نمی‌گیرد. اگر ال بر واژه علی بیاید به صفت تبدیل می شود، که متاسفانه بغض بنی امیه حتی بر لفظ علی هم دیده می شود. آری برادران ما بحث وضو را در قرآن داریم که خدای تعالی فرموده اند:《 ای کسانی که ایمان آورده اید! چون به نماز برخاستید، پس صورت ها و دست هایتان را تا آرنج بشویید و سر هایتان و پاهایتان را تا دو قوزک مسح کنید و اگر جنب بودید خود را پاک سازید ...》همانطور که می بینم سنت اسلام بدین صورت بوده.
اما اکنون درخواست من از شیعه و سنت این است، همانطوری که کافران از دین ما واهمه دارند و ناامید هستند، دست در دست هم بدهیم تا شر آنان را از خلق خدا بزداییم و وحدت را ایجاد کنیم.
والحمد لله رب العالمین
سرباز اسلام، ۱۶ ساله.
گ
فرقی باهم نداریم و تنها در مذهب
درود بر برادران شیعه
یک طرفه به قاضی نریم دوستان!!!
گذاشتن دست راست بر پشت دست چپ
رسول الله ص هنگام خواندن نماز، دست راست خود را بر پشت دست چپ ميگذاشت
1 در اين مورد فرموده
(به ما گروه پيامبران دستور داده شده
است كه در خوردن افطار، تعجيل نموده و در خوردن سحر تأخير نماييم و در نماز،
دست راست خود را بر روي دست چپ بگذاريم).
روزي، رسول ص از كنار مردي گذشت كه در نماز، دست چپ خود را برروي دست
راستش نهاده بود. رسولاالله ص دست راست او را بيرون آورد و برروي دست چپش قرار
3 داد.
بستن دستها، روي سينه
رسولاالله ص دست راست خود را طوري بر پشت دست چپ، مينهاد كه هم پشت
4 كف دست و هم مچ و هم ساعد او را در برميگرفت.
5 به اصحاب، نيز دستور داد كه اينگونه عمل كنند
و گاهي با دست راست، ساعد
6 دست چپ را به صورت قبضه ميگرفت.
_________________________________________________________________________
-1 مسلم و ابوداود (الارواء، 352 .(
-2 ابن حبان ـ به سند صحيح.
-3 احمد و ابوداود با سند صحيح.
-4 ابوداود و ابن خزيمه و نسائي با سند صحيح.
-5 مالك و بخاري.
-6 نسائي و دارقطني با سند صحيح