قارون هم فخر فروشی میکرد و ثروت خودش را به نمایش میگذاشت و وقتی حضرت موسی (ع) از طرف خدا مامور شد که به قارون ابلاغ کند که زکات بر او واجب شده است،با این دستور الهی و کمک به مستمندان و نیازمندان مخالفت جدی کرد و به عذاب الهی دچار شد.
به طور کلی زندگی منهای معنویت و دین،خروجی اش؛همین فخر فروشی ها و مادی گرایی های مفرط است، و نهایت اش پوچی و نابودی است.
ثروت اگر تجمع پیدا میکند به واسطه این است که فرد زکات و خمس خود را نمیپردازد و با ربا و نزول بر ثروت خود می افزاید ولی در واقع خود را در آتش می افکند.
ثروت اگر در راه خدا وخوشنودی او مصرف گردد مفید است وگرنه هیچ ارزشی ندارد.
به طور کلی زندگی منهای معنویت و دین،خروجی اش؛همین فخر فروشی ها و مادی گرایی های مفرط است، و نهایت اش پوچی و نابودی است.
ثروت اگر تجمع پیدا میکند به واسطه این است که فرد زکات و خمس خود را نمیپردازد و با ربا و نزول بر ثروت خود می افزاید ولی در واقع خود را در آتش می افکند.
ثروت اگر در راه خدا وخوشنودی او مصرف گردد مفید است وگرنه هیچ ارزشی ندارد.