ساعت 4صبح لنتعی این دومین هزار واست ک تو خونه دیدم چند وقت پیش نصفشب ی چیزی پشتمو گاز گرفت .سریع بیدار شدم نور گوشی انداختم دیدم رفت زیر بالشت
حالا دوباره 4صب پامو گاز گرفت بیدار شدم حلاکش کردم ما که تو آپارتمانی چجوری میاد
دوسال پیش یه خونه مجردی داشتیم منو داداش کوچیکتر از خودم بودیم خونه قدیمی از این کلنگیا ک کاه گلی ساخته شده بود یسری کلید و پیریزمون خراب شده بود بازش ک کردم چشتون روز بد نبینه یه هزار پا دروغ نباشه ۱۰ ۱۵ سانت درازا قطرش ۲سانت پاهاش بلند اصلا با دیدنش گورخیدم تا رفتم داداشمو بیارم ببینه یهو رفت تو سوراخ لوله خورطومی برق اونشب دیگه خوابم نبرد یکی دوساعت گذشت یهو داداش پرید داد زد یچی گازم گرفت نگا کردم دیدم بلللله همون هزارپاس کردمش تو شیشه نگاه کردن بهش خوف مینداخت تو جون ادم صبحش بردم انداختم بیرون تو یه جوب نکشتمش بهرحال یه نو حیوونه و حشره اس تو طبیعت تهران رها کردیم یکی دیگه رو بخوره
من یبار خوابیده بودم رو تخت از جلو اومدم پتومو صاف کنم یهو دیدم هزار پای زرد رفت زیر پشتیم
بعد رفتم به بابام گفتم امد کشتش ترسیده بودم بعد فهمیدم پتوم افتاده بوده رو زمین در پنجره اتاقم که به نورگیر راه داره باز بوده اومده بوده رو تخت
خیلی حال بهم زن بود
ساعت یک شب یکیش رو صورتم بود ناخوداگاه با دست گرفتم پرتش کردم تا ساعت ۳ بیدار بودم هرچی گشتم پیدا نکردم ساعت ۴ دیدم داره از پام میاد بالا و منم با یه جیغ کل مردونگیمو به فنا دادم الان ساعت ششه و هنوز میترسم بخوابم امروزم دوتا پروژه دارم گه باید روشون کار کنم
از مرد بودن فقط بلدم ریش بزارم.الان اومدم شلوار بپوشم برم بیرون همین که برش داشتم اول فکر کردم نخ تسبیح چیزیه بد گفتم من تسبیح کی گرفتم یا داشتم یذره رفتم جلو دیدم هزار وپونصد تا پا داره رو شلوارم راه میره رفت تو جیبش عین سگ ترسیدم آقا جون خونم تنهام.
پریشب یکی پیدا کردم کشتمش ولی دیشب نصفه شب تخم مرغ درست کرده بودم نشسته بودم که یهو یه چیز نرم خورد به پام مثل مارمولک رفت زیر بشقاب جیغ زدم فرار کردم همه بیدار شدن اومدن کمک کردیم تو پلاستیک انداختیم توی کوچه لامصب پوست پام رو نمیدونم چرا خورده دیشبم تا صبح خوابم نبرد الانم از روی تخت تکون نمی خورم چون شاید بازم باشن ولی با آب جوش کل منافظ ورود هزار پا را پر کردم.
پریشب یکی پیدا کردم کشتمش ولی دیشب نصفه شب تخم مرغ درست کرده بودم نشسته بودم که یهو یه چیز نرم خورد به پام مثل مارمولک رفت زیر بشقاب جیغ زدم فرار کردم همه بیدار شدن اومدن کمک کردیم تو پلاستیک انداختیم توی کوچه لامصب پوست پام رو نمیدونم چرا خورده دیشبم تا صبح خوابم نبرد الانم از روی تخت تکون نمی خورم چون شاید بازم باشن ولی با آب جوش کل منافظ ورود هزار پا را پر کردم.
ساعت ۱۲ شب خسته خسته، تو حالت خواب و بیداری ، حس کردم یه چیزی رو صورتم، یخورده به هوای کشتن پشه، سرم تکون دادم و یواش زدم صورتمو، یهو قشنگ حس کردم وارد گوشم شد، شب با استرس خوابیدم، این لعنتیا شدن دردسر جدید ما،
الانم باید برم پیش پزشک
سلام من درماه دوبارسم میگیرم یک سمایی هست خیلی قویه داخل دوتاشیشه زمزم میریزم بااب مخلوط میکنم توچاه حمام دسشویی یک کم دوربرخونه هردوشب درمیان میریزم گوش شیطون کرهنوزهیچ حشره ای ندیدم چه توخونه باشه چه نباشه تابستون هواگرم میادهزارپاه یاسوسک پس بایدفقط راهش سم پاشیه
یلام من همونیم که پارسال هزارپا نیشم زده بود و کامنت گذاشتم امشب دقیقا همونجا یمی ذیگه اومد تو دشکم ولی قبل اینکه نیشن بزنه پریدم از دشک بیرون اولش لامپ خاموش بود فک کردم سوسکی مورچه ای چیزی هس رفته پشت زانوم نور منم زیاد حساس نشدم نور گوشیم انداختنم دیدم یک متر پریدم بالا لامصب مهارت خاسی در رفتن گوشه و کنار دشک و لباس دارن بازم میترسم لامپ خاموش کنم
کجا هزاررتا پا داره. من شمردم کمتر بود
دیشب هزارپا از سینم شروع کرد تا شکمم را گاز گرفت
چندباری گاز گرفت
نمیفهمم چرا امروز اینهمه خوابیدم
تا ساعت ۳ ظهر خوابیدم.
حالا دوباره 4صب پامو گاز گرفت بیدار شدم حلاکش کردم ما که تو آپارتمانی چجوری میاد
بعد رفتم به بابام گفتم امد کشتش ترسیده بودم بعد فهمیدم پتوم افتاده بوده رو زمین در پنجره اتاقم که به نورگیر راه داره باز بوده اومده بوده رو تخت
خیلی حال بهم زن بود
الانم باید برم پیش پزشک