سلام. من همیشه در تنهایی خودم به مرگم میاندیشم و ازخود میپرسم مرگم چه زمانی فرا میرسد و چگونه خواهد بود بنابراین فکر میکنم دارم میمیرم پس چرا فرشته ای نمبینم . از سکرات مرگ از شب اول قبر ،برزخم و قیامت . تا جایی پیش میروم از اینکه بدنیا آمده ام نعوذبلله احساس پشیمانی میکنم و میگویم خدایا اگر قرار است این همه عذاب ببینم چرا مرا آفریدی . یا من کجا و علما و اهل عرفای مثل قاضی ها و بهجت ها کجا من هرچه تلاش کنم نمی توانم عمل خالص داشته باشم بطور کلی از آینده خودم و اینکه در لحظه مرگ مسلمان ممیرم نگرانم و ناامیدی چه کنم. لطفا به این سوال منم پاسخ دهید،؟
پاسخت اینکه تو تنهایی به مرگ فکر میکنی به جای اوستا کریم. بشین تو تنهایی با خود حرف بزن . تو اون بالایی، خدا به اون قشنگی رو ول کردی به مردن فکر میکنی؟ به جای فکر به راه حل به دنبال پاک کردن صورت مسئله هستی . شهید حججی به حرف قشنگ داره . میگه که یه کاری کن خدا عاشقت باشه. خدا که عاشقت شد دیگه دنیا هم واسته جلوت باکی نیست. یا حق
ناشناس
۰۶:۱۲ ۱۶ اسفند ۱۳۹۶
سلام دوست عزیز این نگاه به زندگیویاد مرگ برکات زیادی دارد اما همیشه باید این پیش فرض را در ذهن خود داشته باشید که از انسان که موجود ناقص است جز عمل ناقص نخیزد پس انسان همیشه محتاج استغفار است وآن چیزی که موجب رستگاری انسان می شود تلاش صادقانه انسان واعتقاد به این است که نجات از مماقف مختلف امتحانات این دنیا فقط در ظل عنایت خود پروردگار وائمه ی معصومین ع حاصل می شود واین امر هم به سخن خودشان برای کسی که با نیت صدق پا در مسیر الهی می گذارد حتما محقق است وجایی برای ناامیدی نیست خداوند بنای عالم را بر رحمت گذاشته نه بر عذاب