بنظرم افراد عقده ای افرادی حسود هستند که تحمل خنده و شادی دیگران را ندارند و مدام در حال تخریب و بدنام کردن دیگران هستند چنین افرادی خودنمایی می کنند و خیلی زبان دراز هستند و در جواب دادن دیگران خجالتی ندارند و خود را از همه بهتر می دانند و هرچه دیگران انجام می دهند بلافاصله آن را انجام می دهند و حسود هستند و دوست ندارند دیگران پیشرفت کنند افراد عقده ای بالاخره نقشه هایی که برای بدنام کردن دیگران می کشند خود به آن مبتلا خواهند شد .
من ازاینکه دارم عغده ای میشم خیلی ناراحتم طوری شدم که حسادت رفته تووجودم قبلاحسودنبودم پشت سردیگران حرف نمیزدم زیادی پیگیرمدنبودهرچی میپوشیدمم بهم میاداماکلاالان خیلی به خودم سخت میگیرم به مسائل زیادفکرمیکنم البته زیادسختی کشیدم ودرحال حاضر۳۰سالم هست حتئ نمیتونم سی سالگیموبپذیرم سختمه دلم میخادبمیرم وهمیشه میگم چراوچطوری خودموبه ۳۰رسوندم...
می دونید آدم از ترس از یه سری از کار ها اتفاقات و یا بی توجهی ها عقده ای می شن
من قبول دارم آدم عقده ای هستم ولی هیچ وقت نخواستم مورد توجه دیگران قرار بگیرم و فقط می خواستم رفتار مادرم با من بهتر شود و به من درست محبت کند خوب من یه بچه ای هستم که وقتی خیلی کم سن بودم مادر و پدرم از هم جدا شدن و من با مادرم با ناپدریم زندگی کردم من می تونم خیلی راحت بگم که بهترین ناپدری رو دارم و خیلی دوستم داره ولی مادرم همیشه منو با اینکه اگه خطایی انجام بدم منو می فرسته پیش پدر قبلیم همیشه بهم می گه بی لیاقت و منو دوست داره تو جمع ها خورد کنه و یا منو کتک بزنه اول ها فکر می کردم مادرم به خاطر تربیت و احساس علاقه منو تنبیه می کنه و بهم حرف های می زنه که آدم رو پوچ می کنه ولی بعد مدتی فهمیدم که نه مادرم واقعا قصد دیگری دارد و دیگه کار از کار گذشته و من یک آدمی شدم که مشکلاتم رو به کسی نمی گم ، بسیار زیاد گریه می کنم نمی تونم از حق خودم دفاع کنم و از زندگی کردن خسته شدم و فکر می کنم روز ها تکراری شده من خیلی دقیق نمی دونم الان چه مریض روحی دارم ولی می دونم که من در شخصیتم اختلال ایجاد شده و به کمک یکی نیاز دارم ولی نمی تونم کاری انجام بدم من این نظر رو هنگامی نوشتم که بسیار از آدم ها دلخور هستم و هیچ کسی رو ندارم حتی یک دوست
سلام من هم این مشکل را دارم همش دوست دارم خودشیرینی کنم و دنبال یک چیزی میگردم که مردم را سرگرم کنم خودم هم رنج میبرم اما باید درمان شوم چکار میتونم انجام بدم
منم این مدلی هستم ریشه اش هم برمیگرده به گذشته ام کمبود هایی که تو دوران کودکیم داشتم و دعواهای پدر و مادرم منو عقده ای کرده الان هم با همسر وبچم به مشکل برخوردم خواهش میکنم کمکم کنید.توروخدا تو خونه جلوی بچهها تون دعوا نکنید
ببین،شمایی که فکر می کنید که از همه نظر کامل هستید،اولا باید بدونید که هیچ انسانی کامل نیست و دوما این یک بیماریه که چند نفر رو به خاطر این که قبولتون نداشتند کتک بزنید.شما با مراجعه به روانپزشک یا خودآگاهی میتونید خودتونو درمان کنید.
من قبول دارم آدم عقده ای هستم ولی هیچ وقت نخواستم مورد توجه دیگران قرار بگیرم و فقط می خواستم رفتار مادرم با من بهتر شود و به من درست محبت کند خوب من یه بچه ای هستم که وقتی خیلی کم سن بودم مادر و پدرم از هم جدا شدن و من با مادرم با ناپدریم زندگی کردم من می تونم خیلی راحت بگم که بهترین ناپدری رو دارم و خیلی دوستم داره ولی مادرم همیشه منو با اینکه اگه خطایی انجام بدم منو می فرسته پیش پدر قبلیم همیشه بهم می گه بی لیاقت و منو دوست داره تو جمع ها خورد کنه و یا منو کتک بزنه اول ها فکر می کردم مادرم به خاطر تربیت و احساس علاقه منو تنبیه می کنه و بهم حرف های می زنه که آدم رو پوچ می کنه ولی بعد مدتی فهمیدم که نه مادرم واقعا قصد دیگری دارد و دیگه کار از کار گذشته و من یک آدمی شدم که مشکلاتم رو به کسی نمی گم ، بسیار زیاد گریه می کنم نمی تونم از حق خودم دفاع کنم و از زندگی کردن خسته شدم و فکر می کنم روز ها تکراری شده من خیلی دقیق نمی دونم الان چه مریض روحی دارم ولی می دونم که من در شخصیتم اختلال ایجاد شده و به کمک یکی نیاز دارم ولی نمی تونم کاری انجام بدم من این نظر رو هنگامی نوشتم که بسیار از آدم ها دلخور هستم و هیچ کسی رو ندارم حتی یک دوست