من چند سال پیش ازدواج کرده بودم
شوهرم منو تو فشارای مالی زیاد میزاشت و‌به من نمیرسید و هیجور به من رسیدگی نمیکرد پول نمیداد خلاصه من چند بار از مال مردم دزدی کردم و الان پشیمون میخام مالشونو بهشون برگردونم ولی از لحاظ مالی اوکی نیستم یعنی نمیتونم بهشون پرداخت کنم ولی عذاب وجدان دارم ولی نمیدونم چیکار کنم نمیتونم بکسی هم بگم اینکارو من کردم یکی از اون افراد گفته منو حلال نمیکنه جطور ممکنه من از ابن وجدان خلاص بشم کمکم کنید اگه بغهمن من بودم ابروم‌میره
ولی الان اوضاع مالیم با اینکه اوکی نیست دیگه عیچ وقت تکرار نکردم توبه کردم خیلی پشیمونم خیلی وجدانم داره عذابم میده ??

من به گردن یه نفری خیلی حق دارم بهش تهمت زدم و دروغ گفتم حتی به مامانم هم دروغ گفتم که تقصیر من نبوده الان اون شخص از من متنفره و نمیتونه ببخشه منو قبلا خیلی گناه کردم و الان از ته دلم پشیمونم توروخدا بگید چکار کنم حاضرم خودمو آتیش بزنم ولی توی همین دنیا تمومش کنم ????

سلام من ۳ ساله صابکارم بیممو نداد حدود ۵۴ میلیون تومن شده تا اینجا و ماه به ماهم میاد روش من اگر از اونجا پول برداشت کنم حروم در حد مثلا روز ۱۰۰ که بتونم حدقل فشارس که رومرو جبران کنم چون شکایتم بکنم دستم جایی بند نیس

سلام من یه دختر هستم از جیب پدرم بدون اجازه پول برداشتم الان هم یه قرونم ندارم بهش برگردونم وخجالت می کشم بهش بگم چه طوری آن گناه رو جبران کنم؟

دبیرستانی ک بودم هر کسی رو ک دوست داشتم سیلی بهش میزدم. یه همکلاسی داشتم فامیلیش جامی شایق بود لپ هاش تپلی بود بی هوا زدم تو صورتش اون بهم هیچی نگفت چون دوستم داشت ولی چند سالیه همش احساس عذاب وجدان دارم. دیگه هم پیداش نمیکنم.
حتما حق الناسش گردنمه.

سلام من 6 ماه پیش از یک نفر 60 میلیون تومن قرض گرفتم خیلی عذاب وجدان و گرفتاری و بلا و ناراحتی داشتم تا اینکه پولش رو کامل تحویل دادم
الان این قدر آرامش و آسایش و راحتی دارم که نمیدونم چه طور وصف داشته باشم
الحمدالله که دیگه حق الناس و بدهی ندارم

باسلام من در شرکتی کارمیکردم که پول راننده ها دست من بود نامزدم مجبورمیکرد ازاون پولها بهش بدم ودرآخر خودم از حقوقم پولهایی که برداشته بودم رو سرجاش میذاشتم ولی درآخرسال موقع حساب و کتاب حدود ۹ میلیون پول کم آمد و من نتوانستم جبران کنم بالاخره حسابدارمون با کارهایی که بلد بود اون نه میلیون رو درست کردو حسابها باهم خوند .چندسال بعد یه شخصی از من ۹ میلیون پول گرفت و بهم پس ندا .الان همش تو فکر اینم که چطور حق الناسم رو جبران کنم چون اون اشخاص رو نمیتونم پیدا کنم .راهنماییم کنید که خیلی حالم بده به حاطر این حق الناسی که به گردنم هست

سلام لطفاً پیام قبلی رو تایید نزنید
میخوام یک پیام کامل تر بفرستم تشکر

خب خداروشکر تونستم پول بنده خدا رو بهش پس دهم
پشت سر دوتا بنده خدا هم یک حرف بی ربطی زدم کلی براشون طلب آمرزش و استغفار داشتم
الان دیگه قلبم راحته و روحم انگار آرامش یافته
فقط امیدوارم نمازهام هم اول وقت باشه ان شاء الله

من یبار وارد اینستاگرام دوستم شدم
از اونروز حالم بده وهمش براش دعا و ذکر میگم
از طرفی هم نمیتونم بهش بگم که این کارو کردم
ازطرفی هم عذاب وجدان بدی دارم
توروخدا بگید چیکارکنم خیلی پشیمونم از کارم خیلی زیاااد

من اگه بخوام برای کسی که غیبتش و کردم کاری انجام بدم که حقی به گردنم نباسه میتونم به جای اون شخص صدقه بدم ؟

سلام وادب، دوستان تمامی تلاش شیطان، ناامید کردن انسان از رحمت خداست، نباید تحت هیچ شرایطی از رحمت خداوند ناامید شد و نباید این احساس در انسان تقویت شود که توبه کردم ولی خداوند مرا نمی بخشد، هر گونه تردید زمینه را برای حضور شیطان تقویت می کند، حتی اقوامی که مستحق عذاب هستند هم خداوند متعال به آنها فرصت می دهد تا به راه راست بیایند و اگر نیایند عذاب الهی فرا می رسد، به نظرم عذاب وجدان ناشی از فطرت بیدار انسان هست

من مدتی پیش لز شخصی کالایی میخریدم و مبلغی از اون رو پرداخت میکردم و مبلغی هم میماند ولی الان یادم نیس چه مقدار به ان شخص حق الناس دارم والان خیلی شرمنده ام و نمیدانم چه کاری باید انجام بدم؟

در برخی موارد، کسب رضایت، موجب بروز مفسده است. در چنین صورتی در امور غیر مالی، می‌فرمایند برای او استغفار کنید. مثلا غیبت کسی را کرده ایم و اگر بخواهیم حلالیت بطلبیم، موجب بروز کینه و کدورت، یا قطع ارتباط می‌شود
فقط استغفار داشته باشید
خداوند هم تمام گناهان را خواهد بخشید

چند سال پیش یه دوچرخه داشتم که باهاش میرفتم تا سر خیابون جایی که سرویس محل کارم از اونجا رد میشد، دوچرخه رو به یه درخت می بستمو بعدش سوار سرویس می شدم، یه روز که از سرکارم اومدم از سرویس پیاده شدم دیدم دوچرخه نیست از مغازه بغلیش پرسیدم که دوچرخه من کو صاحب مغازه اومد بیرون یه نگاهی کرد گفتش دوچرخه که هیچ تو بگو درخت کو ، دزد بی وجدان درختو بریده بود و دوچرخه و درختو با هم برده بود در واقع درخت خیلی بزرگ و تنومند نبود ولی هر چی باشه درخت بود
من تعجبم از این بود که صاحب مغازه چطور متوجه نشده بود که درختو بریدن ، پسر صاحب مغازه هم دوچرخه داشت و گاهی میومد مغازه سر جای دوچرخه با هم کل داشتیم من کاملا مطمئن بودم که کار خودشون هست وقتی از اونجا رد میشدم محلشون نمیزاشتم چند سالی بود که باهاشون سلام علیکی بودم بعد از چند سال که اون مغازه هم افتاده بود تو طرح و خراب شده بود پسر عمه ام به شوخی جدی لو داد که قضیه دوچرخه کار اونو پسر خالش بود یعنی دوتا پسر عمه هام خواستن با من شوخی کنن بعدش از عصبانیت من ترسیده بودن که بگن،دوچرخه هم رو هم نزدیک به سه سال گذاشته بودن تو محل کارشون
من الان شرمنده اون مغازه دار و پسرشم هیچ آدرسی ندارم که حلالیت بگیرم بدبختی اینجاست که به چند نفری هم گفته بودم دزدی دوچرخه کار همیناست ، ای کاش میشد دوباره ببینمشون