من پنج سال با ی پسری نامزد بودم واقعا در حقش هیچ بدی نکردم اخرا بهونه مخالفت مادرش رو کشید وسط ده روز بیشتر نیس کات کردیم فهمیدم عقد کرده اون از باور من اعتماد من احساسم سواستفاده کرد مدت ها با دختر دیگری در ارتباط بود هم با من ولی من داشت بازی میداد حتی اخر هم گفت شاید درست شد همچی واقعااااااا امیدوارم خون به دل بشن دقیقا مث خودم هیچ وقت گول نخورید من ساده لوح بودم که بش اعتماد داشتم

اصلا تاوانی در کار نیست یکنفر بعد ۷ سال منو یهویی و بی دلیل ترک کرد و رفت الانم ۴ ساله خیلی خوشبخت داره زندگی میکنه
اصلا و ابدا تاوان پس نمیدن اتفاقا خوشبخت تر هم هستند

من چی بگم ک پسری پنج تا شش سال با احساسم بازی کرد بارها بهش گفتم اگه واقعا نمبخواید برید اصلا دیگه تمامش کنید ولی اون دست بردار نبود هر بارم واسه خواستگاری یه بهانه می‌آورد همه چی الان اوکی هست الان ک من و وابسته خودشون کرد با روح و روانم بازی شده عصبی شدم تنها گذاشته بهانه مخالفت خانواده رو کشیده وسط
واقعا احساس من چ میشه من ک اصلا نمیبخشمش شب روز هم نفرینش میکنم خودش و خانواده اش ک چنان داغی خدا ب دلشون بزارن ک جبران نشه هیچ وقت ..واقعا مردانگی کجا رفته چرا بعضی ها انقد حروم زاده آن از خدا نمیترسن خدایا منتظرم خودت جواب دل شکسته ام از ای پست فطرت بگیر خدایا جواب ای همه خوبی ک در حقشم کردم شد له شدن احساسم .خدایا دیگه نمیتونم ب کسی اعتماد کنم نابود شدم روز و شبم شده گریه .کاش هیچ وقت نمیومد مگه من چکارش کرده بودم ک بابی رحمی تمام اینطور سرم آورد خدا خودش جواب دل شکسته ام میدی مطمینم

اره ناشناس جان خیلی ها همین جا کامنت گذاشتن و از پشیمونی تاوان دادن گفتن میتونید بقیه کامنتهای گذشته بخونید خیلی ها تاوان دادن و پشیمون شدن معمولا اره همین طور بوده .

راحله جان یعنی کسی که دلی رو میشکنه بعدها اعتراف میکنه که تاوان دل شکستن دادم؟!

خدا خودش آدم حیله گر آدمی ک با احساس دیگران بازی می‌کنه رو بد جور روزی شکستش میده بلای بدی سرش میاره ک روزی هزار بار آرزوی مرگ کند دیگه باخداطرفی ...ب عنوان کسی ک تجربه دارم دل شکستم رو میگم

سلام حالم خیلی بده و کاری از دستم هم بر نمیاد فقط روز و شب دارم از خدا میخوام اون کسی که منو به این حال و روز انداخت خودش هم دقیقان همین حس و حال و تجربه کنه تا بفهمه دلشکستن و خورد کردن غرور یه مرد چه طعمی داره ،ما سه چهار سال پیش با یه دختر خانمی اشنا شدیم اولش من اصلان قصدم این چیزا نبود تا دیدم یه شب که از یه مسیری داشتیم برمیگشتیم خودش پیشنهاد داد که باهم باشیم و منم دلم نیومد ناراحتش کنم چون اول حس خاصی بهش نداشتم ،و گذشت و گذشت و مارو وابسته خودش کرد به حدی وابسطه و عاشقش شدم که بخاطر این بشر دست به هرکاری که میگفت میزدم فقط کافی بود چیزی بخواد یا حرفی بزنه همه جوره ما عاشق این بشر شدیم و دیگه روز و شب برامون نزاشت،و وقتی دید که حسابی درگیرش شدم خودش و کشید کنار و رفت بهم خیانت کرد و من و تو اون حال ول کرد و ماهم روز و شب برامون نموند تا اون پسره ولش کرد و تنها شد دوباره امد سراغ من یه مدت ماهم فکر میکردیم سرش به سنگ خورده و فهمیده هیشکی اندازه من دوسش نداره دوباره رفتیم سمتش بازم درگیرش شدیم و تا یکی امد تو زندگیش دیگه جواب مارو نداد و مارو تو این برزخ ول کرد و رفت هرچی التماسش کردم و به دست پاش هم افتادم فایده نداشت،و فقط الان از خدا میخوام که اگه میشنوه یا اونو اندازه من عاشق یکی دیگه کنه و اون هم بهش بی اعتنایی کنه که بفهمه ،یا منو از این زندگی مزخرف نجات بده چون دیگه واقعان نمیتونم یا یه شجاعتی بهم بده که خودم تمومش کنم.

من یه خواهر دارم که یک نامرد به تمام معناس به جرم اینکه برادرم با کسی که دوسش داشت ازدواج کرده وباب میل خواهرم نیست هر کجا میشینه هزار حرف ناجور به مامیگه و آبروی ما رو برده ونمیزاره یه آب خوش از گلومون پایین بره فقط میتونم بگم به خدا واگذارش کردم که آرامش رو از ما گرفته فقط از خدا میخام که تاوان ما و زن داداشمون رو ازش بگیره و خدا خودش قضاوت کنه

باسلام من حدود ۲۸ سال هست به خانواده شوهرم محبت و احترام می‌گذارم تا جایکه وقتی وارد زندگی اینا شدم خواهرشوهر های من بچه سال بودند و شوهرم در حقشان پدری کرد و چه خوبی ها که به اینا نکرد. حالا همه ازدواج کردند و بچه دارند هر زمان شوهرم و خودم می‌خواستیم برای شغل به شهر دیگر برود مادرشوهرم میگفت اگر این پسرم از اینجا بره من میمیرم حال اینکه ما در خانه ای که واسه مادر شوهرم هست نشسته ایم شوهرم بهش گفت مامان این خونه رو بهم بفروش حالا کمتر حساب کن تا من وضعیت من مشخص بشه بخدا منم اولادتم با من کمی راه بیاو کم کم پول بهت میدم و سهم پدری را هم نمیخوام. در جوابش گفت نه نمیدم . شوهرم گفت این همه سال منو گول زدی و فقط منو برای کارهای خودت و دخترانت خواستی. حالا دلم و همسرم واقعا شکست این همه خوبی در حقشان کردیم و جز دل شکستن چیزی نصیب ما نشد.

مهسا جان خیلی ناراحت شدم برات عزیزم شک نکن کسایی ک این کار میکنند ذره ای اصالت ندارن و نامرد ب تمام هستن ووقول بهتون میدم یه روز یه جایی بدجور بلا گرفتار خودش و خانواده اش میشه ک یادش بیاد چیکار کرده ..وبعدشم بنظر من اصل دلت و بسپار بخدا نماز و قرآن بخون با خدا دوست بشو ببین چطور از دلت میندازش بیرون .و خدا انشالله یه کیس خوب و مناسب یرراهت قرارت میده ک کلا یادی از گذشته نکنی ..خدایا من در تعجبم ک خیلی مبخواد هرزه و نامرد باشی و جرات میخواد ک بااخساسی بازی میکنند و راحت کنار می‌کشند ..

نظرات همه خوندم خیلی ناراحت شدم منم مث شما یک دل شکستم که از سال ۹۶ تا الان با کسی که همو دوست داشتیم باهام بودیم اما این اقا با بی رحمی تمام منو ترک کرد. قلبم هزار تیکه شد هزار جای صورتم اشک میریزه بند بند وجودم عذاب میکشه دلم داره میترکه خدا شاهد و ناظره که دارم چی میکشم?????? داغونم نفسم میگیره دلتنگشم???? یه ادم چقد میتونه نامرد باشه ???? مگه چه بدی در حقش کردم که چشماش رو احساسم بست جز دوست داشتنش چه گناهی داشتم خدایا به دلم برس???? خیلی دلم بیقرار و بی تابه خیلی دلتنگشم دلم بودنش میخواد با اینکه در حقم نامردی کرد اما بازم میخوامش دلم میخواد باشه? یا امام حسین پناه دل شکسته ها بدادم برس توروخدا برام دعا کنید

خدا از اشک کسی ک بااحساسش یه نامزد بازی کرده نمیگذره کسی ک هفت سال احساسم رو ب بازی کرد ب بهانه مخالفت خانواده ولم کرد ..اما خدا جوابی بهش داد ک ک اومد حلالیت بطلبه اما من حلالش نکردم .بلایی ک خدا سرش آورد زنش بهش خیانت کرد ولش کرد رفت هرچه داشت هم باخت ..افتاد ب پام ولی دل من دل نشد فقط بهش گفتم تو امثال تو کاش قبل از اینکه این جسارت بزرگ بااحساس بازی میکنند بدونن تاوان هم داره اونم نوع سنگینش .پس عزیزان فقط بسپارین بخدا ک جواب بده ب ای نامردای کثیف روزگار

تا جایی که یادمه هیچ وقت نخواستم دل بشکنم چون بحدی زود رنجم که می دونم چه دردی داره... اما از طرفی خیلیا دل منو شکستن من همیشه مظلوم و آروم بودم سرم تو باک خودم بوده اما دیگران منو ناراحت میکردن سر هر مسأله شخصی تو زندگیم ... من خیلیا رو نمی تونم ببخشم چون هر جمله ای میاد یاد اشکایی که ریختم می افتم .. من زیادی مهربون و ساده ام و فکر میکردم بقیه هم مثل خودمم... خیلی دردداره دل شکستن و اینکه ببینی تو میشکنس و اونا هیچیشون نمیشه روز بروز شادترن

سلام حلال نمی کنم کسانی که دلم را شکستند و به دراوردن خیلی راحت بهم تهمت زدن زخم زبان زدن الان هم سرشان را بالا می گیرند قیافه حق به جانب میگیرن من که زورم به اونها نمی رسد سپردم به خدا دعایم کنید

با سلام خدمت همه دوستان مشکل همه رو خدا و بعد زمان حل میکنه به خودت مهلت بده و صبر پیشه کن هیچ کس رو نفرین نکن به خدا ایمان داشته باش