اگر دوس دارید عزیزانتان بیاد به خوابتون : یک بادکنک هلیوم بگیرید بعد روش ی نامه بچسبانید بعد که چسباندید بفرستین هوا بعد از 3 روز میاد به خوابتون من هم یبار این کار را کردم
با درود و وقت بخیر !
من سال 85 مادرم را بدلیل سرطان از دست دادم و همان شب اول دفن با خواهش و تمنا به درگاه آفریدگار از جایگاهش مطلع شدم و حدود ساعت سه و نیم نیمه شب در حالیکه خیلی خسته و غمزده بودم, در رویا دیدم که پایین قبر مادرم نشسته ام و بالای قبر را دیدم که مادرم از نیم تنه بالایی بصورت نور روشن خورشیدی نمایان است و در حال صحبت با یک فرد غیب در سمت راست خود است. در این حین مادرم متوجه من شد و یک نگاه به من افکند و آنگاه به سمت راست خود نگاه کرد و یک گل سرخ از آن فرد غیب با دست راست گرفت و به آرامی روی بسمت من نمود و گل سرخ را بدست راست من داد. من گل سرخ را از دست مادرم گرفتم و آنگاه مادرم با دست چپ بصورت اشاره از من درخواست کرد که بروم و آنجا را ترک کنم. در این حین از خواب بیدار شدم و همان اوایل سپیده دم صبحگاه خوابم را به سایر خانواده تعریف کردم. متاسفانه تیرماه 1398 پدرم عزیزم و مهربانم را نیز از دست داده ام, ولی در این چند ماهه با وجود التماس و خواهش به درگاه خداوند متعال و قرار دادن نامه زیر خاک مدفن پدرم مبنی بر دعای خیر برای ایشان و درخواست ملاقات پدرم از سوی خداوند و درخواست ملاقات از پدرم هیچگونه ارتباط مستقیمی در رویا با پدرم نداشته ام و فقط دو مرتبه در رویا صحنه سازی کرده اند که پدرت سعادتمند شده است و پنجره ای رو به روشنایی و روز رابالای سر پدرم دیدم و دیدم که به سختی پدرم را در بغل خود نگه داشته ام و او را به بلندای یک دکل سفید رنگ در خیابان می رسانم. البته من حدود 8 سال پرستار پدرم بودم و پا به پای پدرم بشدت رنج و مشقت و ناتوانی فراوان را تحمل کردم و برای پدرم فداکاری و جانفشانی زیادی متحمل شدم. یکبار هم مادرم را در رویا دیدم که با مواجهه در مقابل یکدیگر همدیگرا بغل کردیم و روبوسی کردیم. در این حال از مادرم پرسیدم : مامان زندگی بعد از مرگ واقعیت داره ؟ ناگهان در همین وضعیت مادرم در بغل من غیب شد و پاسخ مرا نداد. من با خودم فکر کردم که اگر زندگی پس از مرگ واقعیت داشته باشد خب افشای آن باعث تقویت روحیه و ایمان می شود. سپس با خود اندیشیدم که نکنه زندگی پس از مرگ وجود ندارد و آن روح نمایشی مادرم در حافظه و ذهنم نتوانسته است که دروغ بگوید و لذا پاسخ مرا نداده است. نظر متخصصین در اینباره چیست ؟
هانی سرداری پور
۰۰:۲۹ ۱۴ شهريور ۱۳۹۸
سلام منم پدرومادرم خیلی دوست داشتم ولی خواهرم مانع میشدببینمشون تااینکه ناگهان هردوشون توی یک حادثه فوت شدن خیلی دلتنگشونم لطفا براشون یک خدابیامرز بفرستید
دوستان عزیز منم مادر عزیزمو که خیلی بهش وابسته بودم خیلی ناگهانی از دست دادم الان دلم براش خیلی تنگه و بسیار عذاب وجدان دارم چون اون خیلی از من راضی نبود خیلی وقت ها پرخاشگری کردم باهاش نمی دونم چطوری جبران کنم.لطفا براش صلوات بفرستید خیلی ممنون می شم
منم پدر مادرم از دست دادم هر کاری از دستم بر اومد براشون انجام دادم تنها چیزی ک میتونه روح مردگان شاد کنه کار خیر کمک ب فقرا هستش هم ثواب خودتون میبرید هم باعث شادی روح مردگانتون میشه نیت کنید واسه ی کار خیر انجامش بدید مطمعن باش ب نیت فردی ک خیرات دادی اونو تو خوابتون میبینید برای شادی روح تمام رفتگان صلوات
سلام من برادرم را تازه از دست دادم برای برادرم خیلی ناراحتم همش احساس میکنم ی چیزی میخواد بگه به من ترو را به خدا هر کسی میتونه بهم کمک کنه واقعا نگرانش میشم برای شادی روحش فاتحه و صلوات بدین ممنونم
منم برادرمو از دست دادم کاملا درکت میکنم 8 ساله که دیگه ندارمش منم دلتنگشم
ناشناس
۰۱:۴۶ ۲۹ تير ۱۳۹۸
تروخدا هرکی این پیامو میخونه برای شادی روحه پسر عمم که نوزده سالش بود و بر اثر تصادف از دنیا رف صلوات و فاتحه بخونید هم برای شما خیر داره هم برای اون ....
پدر من دیشب اومده بخوابم
من سال 85 مادرم را بدلیل سرطان از دست دادم و همان شب اول دفن با خواهش و تمنا به درگاه آفریدگار از جایگاهش مطلع شدم و حدود ساعت سه و نیم نیمه شب در حالیکه خیلی خسته و غمزده بودم, در رویا دیدم که پایین قبر مادرم نشسته ام و بالای قبر را دیدم که مادرم از نیم تنه بالایی بصورت نور روشن خورشیدی نمایان است و در حال صحبت با یک فرد غیب در سمت راست خود است. در این حین مادرم متوجه من شد و یک نگاه به من افکند و آنگاه به سمت راست خود نگاه کرد و یک گل سرخ از آن فرد غیب با دست راست گرفت و به آرامی روی بسمت من نمود و گل سرخ را بدست راست من داد. من گل سرخ را از دست مادرم گرفتم و آنگاه مادرم با دست چپ بصورت اشاره از من درخواست کرد که بروم و آنجا را ترک کنم. در این حین از خواب بیدار شدم و همان اوایل سپیده دم صبحگاه خوابم را به سایر خانواده تعریف کردم. متاسفانه تیرماه 1398 پدرم عزیزم و مهربانم را نیز از دست داده ام, ولی در این چند ماهه با وجود التماس و خواهش به درگاه خداوند متعال و قرار دادن نامه زیر خاک مدفن پدرم مبنی بر دعای خیر برای ایشان و درخواست ملاقات پدرم از سوی خداوند و درخواست ملاقات از پدرم هیچگونه ارتباط مستقیمی در رویا با پدرم نداشته ام و فقط دو مرتبه در رویا صحنه سازی کرده اند که پدرت سعادتمند شده است و پنجره ای رو به روشنایی و روز رابالای سر پدرم دیدم و دیدم که به سختی پدرم را در بغل خود نگه داشته ام و او را به بلندای یک دکل سفید رنگ در خیابان می رسانم. البته من حدود 8 سال پرستار پدرم بودم و پا به پای پدرم بشدت رنج و مشقت و ناتوانی فراوان را تحمل کردم و برای پدرم فداکاری و جانفشانی زیادی متحمل شدم. یکبار هم مادرم را در رویا دیدم که با مواجهه در مقابل یکدیگر همدیگرا بغل کردیم و روبوسی کردیم. در این حال از مادرم پرسیدم : مامان زندگی بعد از مرگ واقعیت داره ؟ ناگهان در همین وضعیت مادرم در بغل من غیب شد و پاسخ مرا نداد. من با خودم فکر کردم که اگر زندگی پس از مرگ واقعیت داشته باشد خب افشای آن باعث تقویت روحیه و ایمان می شود. سپس با خود اندیشیدم که نکنه زندگی پس از مرگ وجود ندارد و آن روح نمایشی مادرم در حافظه و ذهنم نتوانسته است که دروغ بگوید و لذا پاسخ مرا نداده است. نظر متخصصین در اینباره چیست ؟
برای بابای خوبم ی صلوات بفرستید تازه از دستش دادم
دلم آتیشه