بیگ بنگ که چرتی و پرتی بیش نیست مثل این هست که بگیم فردا برویم به یک بیابانی و چونکه قراره اینجا یک بمب اتمی بندازیم پس به طور اتومات ویلا و چشمه و رودخونه و..... قراره راه بیفته!!!
دلیل دوم این همه میلیارد میلیارد نظم و زیبایی در جهان هرنخود مغزی اگر یک درصد از ذهنش استفاده کند میفهمد که خالق و آفریننده و اداره کننده ای حکیم و توانا و بی نیاز دارد
وسلام
بیگ بنگ فقط یک حدس و ایده است. نه یک تئوری اثبات شده علمی. تمامی دلایل علمی که آورده اند فقط بر اساس تجارب و.مشاهدات زمان و ماده قابل شناخت انسان است نه بر اساس مشاهدات عینی تولد جهان. نطریه تورم کیهانی فقط یک حدس است همچنین انبساط کیهان بر پایه تجارب علم فیزیک است نه بر اساس واقعیت کدام دانشمندی میتونه به من با مدرک مستند ثابت کنه انفجار رخ داده تا انبساط انجام بشه؟مگر شما آن سوی جهان را میبینید که می گوید انبساط در تمام جهات؟؟!! اگر حرکت از یک دیواره بزرگ و.گذر اجرام از آن باشد چی؟! اگر در انتهای کیهان قوانین فیزیک کوانتوم بی معنی شود و بجایش قوانین ناشناخته دیگری باشد چی؟؟!! کدام دانشمند در مرکز انفجار بیگ بنگ بوده که بتواند به من ثابت کند قوانین زمان، ماده و انرژی قوی و ضعیف در آنجا نیز وجود داشته؟! اگر حرکت منسجم تنبساط از ورود اجرام از کیهانی دیگر باشد چی؟؟!! اگر بجای تصور گردی کیهان و حرکت مساوی اجرام در تمام شعاع ها، حرکت غقط یک طرفه باشد چی؟؟!! آیا کسی میدونه شاید بعد از رسیدن به انتهای ثیوار صاف و مسطح این کیهان از سوی دیگر خارج و وارد مرحله جدیدی شوبم!
من فکر می کنم هر خانواده دارای یک ساعت شبیه به ساعتی هست که در زمین استفاده می کنیم .اگر آن خانواده دارای ساعت کوانتومی دقیقی باشه که دارای اعداد پایین کوانتومی باشه می تواند سعادتمند بشه .یعنی اگر تمامی ذرات جدول تناوبی را با همین خصوصیات زمینی داشته باشند می توانند از آب و نور و بقیه مزایا استفاده کند .بعضی از افراد فکر می کنند که اگر از زمین بروند شرایطی بهتر خواهند داشت سخت در اشتباهند .شرایط زمین با ساعت کوانتومی دقیقی هماهنگی داره که کمتر میشه در جایی یافت . ممکنه اگر یک ساعت با ذرات کوانتومی خانواده هر کدام از ماها درست کنند یعنی با ذرات بنیادی به شهود گرفته شده خانواده ما درست کنند دقت ساعتی که الان ازش بهره مند هستیم را نداشته باشد وهر چه قدر ساعت مان با ساعت زمینی شبیه تر باشه زندگی راحتتری خواهیم داشت .فکر کنم فرق افراد وخانواد ه ها با یکدیگر در روز قیامت از اینجا معلوم می شود.پس بنابراین روی عدم دقت کافی زمان . آب کمتر . نور کمتر .درختان کمتر و خیلی چیزهای کمتر در بهشتمان حساب کنیم مگر اینکه خداوند بی حساب اعطا کند.یعنی در بهشتمان ساعت مخصوص به خودمان را خواهیم داشت و اگر از خداوند و اهل بیت دور باشیم در نور و ظلمت خواهیم بود .
به نظر من بی نهایت منفی و مثبت در بی نهایت به هم می رسند .میشه تصور کرد صفرکه در مرکز وبه اصطلاح نقطه پرگار هست بالاترین ارزش عددی را داره و نزدیک ترین به خداوند است تو سیستم کامپیوتر کوانتومی هم ازبقیه اعداد ارزش بالاتری داره.یک بعد از صفر قرار داره و بعد هم دو دویی و سه همینطور از ارزش اعداد کم میشه و در واقع کوچکترین مثبت مثبت بی نهایت است وقتی به مثبت بی نهایت رسیدیم منفی بینهایت شروع می شود و منفی بی نهایت کوچکترین منفی است و بالاخره می رسیم به منفی یک که بزرگترین عدد منفی است . درسته که صفر در مرکز جدول تناوبی ساعتی قرار داره ولی خودش روی محوری قرار داره که
با خداوند تا بی نهایت فاصله داره و می تواند بی نهایت جدول تناوبی به شکل ساعت با عناصر دیگر روی آن قرار بگیره یعنی خداوند تا بی نهایت می تواند جهان های موازی به وجود بیاورد با عناصری که ما نمی شناسیم .در مرکز هر جدول تناوبی ساعتی عناصر گرانقیمت و با ارزش قرار دارند و هر چه از مرکز ساعت ها دور میشیم عناصر بی ارزش تر و نظم کمتر میشه . این عناصر درساعت تناوبی اول که ما می شناسیم با ساعت های تناوبی دیگر به صورت عددی و ذره ایی ربط هایی داره. مثلا ۱ با سیزده در بعضی خواص مشتر ک هستند مثلا در ساعت دوم هم که رسم میشه که از سیزده تا ۲۴ هست همان عناصر هستند که یک خانواده را تشکیل می دهند . در ضمن خودشان والد و مولود همدیگر هم قرار می گیرند می توان گفت در ساعت دوم مثلا ذره اکسیژنی که وجود داره از نظر ژنتیکی نسبت به اکسیژن اول خلوص کمتری داره یا هلیم و دیگر عناصر نیز همینطور .بنابراین مثلا آبی که از هیدروژن و اکسیژن ذراتی که دارای اعداد صفر تا ۱۲ هست ایجاد میشه نسبت به دیگر آبها گوارایی بیشتری داره .بعد مثلا خانواده بعدی از ذرات از ۱۳ تا ۲۴ رسم میشه که دارای عدد کوانتومی به همان مقدار هستند .خانواده اهل بیت اعداد صفر تا دوازده را دارند .بقیه مردم هم همین ذرات را دارند منتها از درجه خلوصشان کم می شود و هر چه قدر که از مرکز ساعت دور می شویم آب بدتر وشور مزه خواهد شد و بقیه عناصر و مواد نیز همینطور .در مورد فرشتگا ن که سنخیتی نوترونی از ذره انسانها دارند نیز همینطور هست از قدرت فرشتگان هر چه اعداد کوانتومی بالاتر رود کم می شود. البته فرشتگان به اختیار و دستور خداوند هستند و تخطی از فرمان حق نمی کنند . ایجاد جهان های موازی تا بی نهایت می تواند ادامه یابد.ساعت درساختار نظم جهانی نقش عمده ایی ایفا می کند .جدول تناوبی ساعتی یا به عبارت دیگر ساعت تناوبی درجهان خلقت می تواند تا بی نهایت ادامه یابد که ما در داخل یکی از این جهانها قرار داریم وجهان های موازی دیگری هستند با مواد وعناصر دیگر که شباهتهایی با عناصر جهان ما دارند .به این ترتیب ارتباط فیزیک و شیمی و زیست و ریا ضی و فلسفه به زودی راههای بیشتری را بر روی دانشمندان باز خواهد کرد. گیاهان و حیوانات و دیوان و جن ها و ملا یک هر کدام از نظر ژنی با انسان شباهتهایی دارند و هر کدام با انسان خاصی نزدیکی ژنی و دی ان آیی نزدیک و ویژه دارند که شاید درآینده نزدیک به روش علمی نیز مشخص شود.
اگر جدول تناوبی را به شکل ساعت بکشیم که در واقع به همین شکل هم هست و ساختارش در طبیعت همین شکل را داره و نظم ذرات هم از همین ناشی میشه . والد ساعت صفر اکسیژن است وبقیه عناصر مولود هستند. والد ساعت یک هلیم هست و بقیه عناصر مولود هستند . والد ساعت ۲ ید هست وبقیه عناصر مولود هستند .والد ساعت ۳ لیتیم هست و بقیه عناصر مولود هستند . والد ساعت ۴ رادیم هست و بقیه عناصر مولود هستند .والد ساعت ۵ سرب هست و بقیه عناصر مولود هستند .والد ساعت ۶ پتاسیم هست و بقیه عناصر مولود هستند .والد ساعت ۷ منگنز هست و بقیه عناصر مولود هستند .والد ساعت ۸ کربن هست و بقیه عناصر مولود هستند .والد ساعت ۹ گوگرد هست و بقیه عناصر مولود هستند .والد ساعت ۱۰ سدیم هست وبقیه عناصر مولود هستند .والد ساعت ۱۱ نقره هست و بقیه عناصر مولود هستند و عدد دوازده اورانیوم هست و بقیه عناصر مولود هستند .شاید من نکته ایی را اشتباه کنم ولی مطمئنا این رابطه والد ومولود در بین ذرات برقراره .مثلا هلیم وقتی مولود لیتیم میشه هیدروژن میشه.یا اکسیژن وقتی مولود هیدروژن میشه آلومینیوم میشه. هیدروژن وقتی مولود نقره میشه طلا میشه .و مس وقتی مولود نقره میشه تنگستن میشه . سرب وقتی مولود هیدروژن میشه کلسیم میشه . تا این حد تغییر خصوصیات دارند . مثلا اگر بتوانند در ماشینهای هیدروژنی تبدیل ذراتی که قابل تبدیل به هم هستند را انجام بدهند چون هلیم و هیدروژن و
و نیتروژن و طلا به یکدیگر قابل تبدیلند می توانند خطرات را از بین ببرند و سود آور هم باشه . ولی مس و طلا به یکدیگر قابل تبدیل نیستند و شاید یک عنصر دیگه بوده است .ید وقتی مولود هیدروژن می شود مس می شود .
فکر کنم از طریق بررسی دقیق دی ان ای اسانس و عطر ربط ژنتیکی هر کدام از گلها و...را با هر کدام از انسانها می توان متوجه شد .البته از طریق علم فیزیک هم ربطشان معلوم میشه .از طریق علم کوانتوم . هر انسانی دارای عددی خاصه که ربط مستقیم با عدد کوانتومی گیاه یا گل یا حیوان خاص داره .هر کدام از ما انسانها با گونه ایی خاص از گل ها ربط داریم . می توان گفت هر کدام از ما دارای ادکلن و عطر مخصوص به خود هستیم .همچنین گونه ایی خاص از درختان به هر کدام از ما ربط خاص دارد. می توان گفت گونه ایی از گیاه و حیوان از تک سلولی تا پیچیده ترین آنها به هر کدام از ما ربط پیدا می کند .مثلا یک زوج انسان
ربط دقیق ژنی با اولین گل لاله داشته است وبقیه لاله ها از آن به وجود آمده است بنابراین عطر خاص لاله هم مخصوص آن زوج انسان خاصه .
به نظر من بی نهایت منفی و مثبت در بی نهایت به هم می رسند .میشه تصور کرد صفر بالاترین ارزش عددی را داره و نزدیک ترین به خداوند است تو سیستم کامپیوتر هم ازبقیه اعداد ارزش بالاتری داره.یک بعد از صفر قرار داره وهمینطور از ارزش اعداد کم میشه ودر واقع کوچکترین مثبت مثبت بی نهایت است وقتی به مثبت بی نهایت رسیدیم منفی بینهایت شروع می شود و منفی بی نهایت کوچکترین منفی است و بالاخره می رسیم به منفی یک که بزرگترین عدد منفی است . درسته که صفر در مرکز جدول تناوبی ساعتی قرار داره ولی خودش روی محوری قرار داره که
با خداوند تا بی نهایت فاصله داره و می تواند بی نهایت جدول تناوبی به شکل ساعت با عناصر دیگر روی آن قرار بگیره یعنی خداوند تا بی نهایت می تواند جهان های موازی به وجود بیاورد با عناصری که ما نمی شناسیم .در مرکز هر جدول تناوبی ساعتی عناصر گرانقیمت وبا ارزش قرار دارند وهرچه از مرکز ساعت ها دور میشیم عناصر بی ارزش تر و نظم کمتر میشه . ایجاد جهان های موازی تا بی نهایت می تواند ادامه یابد.
فکر کنم طبق فرموده قرآن و اینکه خداوند قبلا نیز آفرینش داشته است ولی اولیایشان درسطح کنونی نبوده اند یعنی افرادی درسطح رجس نداشته اند پس خداوند آفرینش را از بی نهایت منفی شروع کرده است و این آفرینش اول نبوده ونخواهد بود . می توان حدس زد که موجودات اولی که خداوند آفرید به دلیل نا فرمانی از خداوند و عدم سر بلندشدن درآزمایشات خداوند و اینکه پیامبری چون پیامبران ما نداشتند که اهل رجس باشند به گیاه وحیوان تبدیل شدند تا اینکه خداوند ذرات درسطح بالاتری را درنظر گرفت که ما هستیم و پیامبران ما توانستند در برابر آزمایشات سر بلند بیرون بیایند البته درقرآن آمده است که دست خداوند بسته نیست و اگر بخواهد می تواند با مه بانگ های دیگر صفات دیگری از خود را مصور کند و انسان و یا شاید موجوداتی دیگر را خلق کند که فرای تصور ماست واین تا ابد می تواند ادامه یابد قبل از خداوندی جهان به چه کارش بود جز خداوندی؟
دوستان یک بحثی دیدم درباره اینکه عکس ها فتوشاپه، این عکس ها در واقع برای مثال استفاده شدن و نه به عنوان مدرک، بحث کردن بر سر اینکه این عکس ها فتوشاپ هست کار عجیبیه و منطق پشتش رو درک نمیکنم که چرا یک نفر باید بگه فتوشاپه این عکس ها در حالی که کاملا معلومه این ها برای زیبا کردن مطالب و درک بهتر هست، و بحث دوم سر انفجار که بعضی ها میگند که باعث خرابی هست و آتش درست میکنه و اینجور چیزا، نمیدونم چطور مثال بزنم ولی یک بادکنک رو تصور کنید که از گاز پر شده و طی یک اتفاقی میترکه، اون گاز داخل با شدت پخش میشه و هیچ خرابی ای نبوده، نمیدونم منظور رو درک میکنید یا نه، الان خیلی سال گذشته ولی لازم دونستم بگم، اون مثال های که من دیدم از بمب اتم و خرابی و آتش واقعا بخواد آدم بهش فکر بکنه احمقانست چون خرابی منازل و مال و اموال و سوزاندن و این جور اتفاقات رو بیان میکنید با این مثال هاتون و این انفجار که اینجا بحث شده چیزی کاملا جدا از اونه، آتش یک اتفاق شیمیایی هست، خرابی یک خونه فیزیکی هست، اما این انفجار کاملا فرق داره، واقعا نمیدونم از روی چه منطقی همچین حرف هایی زده میشه و مثال های عجیب هم براش آورده میشه
روح اطلاعات نیست ولی خداوند درطول زمان انسانها را در جسم های متفاوت و با ژنتیک متفاوت در زمانهایی متفاوت ایجاد می کند و ارتباط آنها با روح صورت مي گیره یعنی یک روح دارند وخداوند اگر بخواهد آنان را زنده کند یا آنان را همزمان کند می تواند .روح باعث جاودانگی انسان می شود .یعنی درسته که انسان جسمش در محدوده زمانی خاصی را توانایی زنده بودن داره ولی درلحظه مرگ نطفه اش در زمان دیگری درگذشته ویا آینده بسته به نظر خداوند تشکیل می شود حتی ممکن است این تشکیل نطفه انسان درطول زندگیش چندین بار درزمان های گذشته وآینده بنا به اذن خداوند صورت بگیرد حتی به اندازه ثانیه ها ولحظات عمر انسان و متناسب با کارهایی که انجام می دهد زندگی درآینده یا گذشته خواهد داشت.پس انسان تاقیامت نیز جاودانگی داره ولی این جاودانگی تا قیامت از نظر جسمی منقطع است وبا یک جسم صورت نمی گیره ولی روحش یکیه وپس از قیامت ابدی و به صورت بدون انقطاع می شه.فکر می کنم سفر به زمان گذشته تا حالا توسط خداوند برای بندگانش به صورت جبری صورت گرفته مثلا دوباره با جسم دیگری با همان روح در زمان پیش تر از این زمان به دنیا آمده اند وامکان تغییر کارهایشان را درصورت شناختن خودشان ندارند به هرحال میشه زندگی را به صورتی فرض کرد که کارهایی که ما انجام می دهیم باعث شده ما در زمان گذشته انسان بهتر و والاتر و موفق تری به دنیا آمده باشیم یا در لحظه کار زشتی انجام داده ایم که باعث شده در گذشته یا آینده بنا به اذن خداوند به دنیا بیاییم ورنج بکشیم پس این خداوند است که آینده و گذشته تاریخ را تعیین می کند همین الان انسانهایی زندگی می کنند که هنوز نمرده اند ولی درانتهای زندگیشان درگذشته ممکنه به دنیا آمده باشند که سرگذشت آنان را خوانده ایم یعنی آینده آنها درگذشته بوده است.طبق گفته پیامبر خواب برادر مرگ است .درخواب می توانیم به گذشته وآینده سفر کنیم و با جسم های دیگرمان ارتباط داشته باشیم یا می توانیم با افرادی که می شناسیم و الان با این جسمی که می شناختیم در دنیا نیستند ارتباط بگیریم یا ازجسم های دیگرمان که مقام بالاتری دارند اطلاعات موثق بگیریم یا از فرشتگان اطلاعات حاصل کنیم واین کاملا درسته که زمانی که در خواب سیر می کنیم را نمی توانیم با معیار های اندازه گیری این جسممان تخمین بزنیم.
انسانها بهتره مواظب اعمال خودشون باشند چون ممکنه درلحظه کاری انجام دهند و درهمان لحظه درقرن جلوتر یا ....از این زمان نطفه آنان دوباره به صورت ناقص به وجود بیاید و رنج زیادی بکشند
فرضیه :خداونددارای صفاتی است که هرصفتی ازتعدادی ازاسامی تشکیل شده است هراسمی درمحورایکس ها دارای عددی ثابت وخاص است یعنی هرصفت ازخداونددارای مجموعه ایی ازاسمهاست که البته به اینصورت است که مثلا صفت علیم مجموعه ایی رامی گویندکه عدد یک واعدادبین یک تا عدد۲راشامل می شود.هرفردیاشخص یک اسم داردویک اسم فقط دارای یک عدداست. وهرانسان درمحورایکس ها جایگاهی خاص داردیعنی دارای عددی ثابت وخاص است.یعنی مثلاانسانهای برترودارای مقامات عالی وپیامبران دارای اولین اعدادهستندویعنی ازصفرشروع می شودوصفربالاترین رتبه راداردوبیشترین نقش راایفا می کندوهرچه اعدادازصفربه بی نهایت ادامه می یابندازلحاظ رتبه کمترمی شوندونظم آنان کاهش می یابدونقش کمتری درنظم آفرینش دارندوازاهمیت آنان کاسته می شودوپس هرچه عددبه صفرنزدیکتروشناخته شده ترباشداهمیت بیشتری دارد.اعدادساعت نیزفقط ۱۲عددنیست مافقط یک لایه اعدادرادرساعت رانمایش می دهیم که درنظم جهانی نقش بیشتری دارند پیامبراسلامحضرت محمدصلوات ا...علیه دارای عددصفراست که بیشترین ارزش عددی راداردونزدیکترین فردبه خداست ونشات گرفته ازصفت لطیف خداونداست که درذره اکسیژن هبوط می یابد.حضرت علی دارای عددیک است ومنشاگرفته ازصفت علیم خداونداست که درذره هیدروژن هبوط می یابد .حضرت امامحسن علیه السلام دارای عدد۲ است ومنشاگرفته ازصفت کریم خداونداست که درذره مس هبوط می یابد حضرت امام حسین علیه السلام دارای عدد۳ است ومنشاگرفته ازصفت مومن خداونداست ودرذره آهن هبوط می یابد.حضرت امامسجادعلیه السلامدارای عددچهاراست ومنشاگرفته ازصفت حکیم خداونداست ودرذره روی یازینک هبوط می یابد .حضر ت امام باقرعلیه السلام دارای عدد۵ است ومنشاگرفته ازصفت قهارخداونداست ودرذره کلسیم هبوط می یابد .حضرت امام صادق علیه السلام دارای عدد۶ است ومنشاگرفته ازصفت صادق خداونداست ودرذره پتاسیم هبوط می یابد. حضرت امام موسی کاظم علیه السلام دارای عدد۷ است ومنشاگرفته ازصفت صبارخداونداست ودرذره منگنز هبوط می یابد.حضرت امام رضاعلیه السلامدارای جایگاه عدد۸ است ومنشاگرفته ازصفت شکورخداونداست ودرذره کربن هبوط می یابد .حضرت امام جوادعلیه السلام دارای عدد۹است منشاگرفته ازصفت مکارخداونداست ودرذره گوگرد هبوط می یابد.حضرت امام هادی علیه السلام دارای عدد۱۰است ومنشاگرفته ازصفت هادی خداونداست ودرذره والدگروه گازهای بی اثرهبوط می یابد. .حضرت امامحسن عسگری علیه السلام دارای عدد۱۱ است ومنشا گرفته ازصفت جمال خداونداست ودرذره سدیم هبوط می یابد.حضرت مهدی علیه السلام دارای جایگاه ۱۲است ومنشاگرفته ازصفت نورخداونداست ودرذره اورانیوم هبوط می یابد.این ذرات بیشترین نقش رادرساختاربدن انسان ونظام آفرینش ایفا می کنند. بعدازازآن نیزعدد۱۳ تا۲۴ برلایه ایی دیگرلایه ایی دیگرازساعت رابه وجودمی آورندکه هرعدد نیزمختص انسانی پاک وعالی هست این انسانها درنورودرهدایت هستندوبایکدیگرنزدیک ودوست هستندودرواقع بهشتیان هستند.این اعدادتابی نهایت ادامه می یابندولایه لایه ساعت راتشکیل می دهندکه البته فقط ساعت اولی رسم می شودکه به مرکزوبه اصطلاح نقطه پرگارنزدیکتراست وقتی که اعدادبه بینهایت مثبت رسیدندیعنی انسانهایی هستندکه ازمرکزساعت وپیامبروامامان دورترین فاصله رادرمثبت هادارندوسپس دربینهایت مثبت ناگهان بینهایت منفی شروع می شودیعنی انسانهایی که صفات منفی شان ازصفات مثبت شان بیشتراست تاالی آخریعنی تامنفی یک که بدترین انسان است.درآخرین ساعت فرضی که ازمنفی یک تامنفی ۱۲ تشکیل شده است گردش عقربه ها نظم نداردودیگرزمان نظم خودراازدست داده است یعنی هرچه قدرکه انسانها ازصفربه بینهایت مثبت وسپس بی نهایت منفی وسپس منفی یک سیرمی کنندازنوربه ظلمت قرارمی گیرندودرمنفی یک درظلمت مطلقندوازصفات خداوندبهره نمی برندوعدم صفات خداوندی باعث رذایل درآنهاست. آنان بایکدیگرنیزخوب نیستندودرواقع جهنمیان هستندوازهم فاصله زیادی هم دارند.لایه های فرضی ساعت طوری قرارمی گیرندکه ازصفربه بالا ازمرکزساعت دورمی شوندودرستی فرضیه انبساط جهان نیز آشکارمی شودکه درلایه هایی که انبساط بیشتری دارندوازمرکز ساعت دوراست هرج ومرج وبی نظمی بیشتراست این ترتیب می توان جدول مندلیف رابه صورت ساعتی ترسیمکرد.هرانسانی که دارای عددی ثابت است یعنی مثلا ۴ اعداداعشاری که بین اعداد۴تا۵قرارمی گیرندوتشکیل دهنده صفت حکیم خداوندهستندهرکدام ازاعداد۴ واعدادبین ۴تا۵ ظرفیتهایی است که این انسان داردیعنی این انسان چندین باربه دنیامی آیدوباهرباربه دنیاآمدن دارای اسمی خاص است باظرفیتی که درهمان عددخاص است.بین هرعددتاعدددیگربی نهایت عدداعشاری هست یعنی هرانسان می تواندبه خواست خداوندبی نهایت دفعه وبااسامی متفاوت به دنیابیایدولی صفت ثابتی دارد.پس بنابراین ممکن انسانی نشات گرفته از صفتی ثابت چندین باربااسامی متفاوت به دنیابیاید وطبق آیات قرآن انسانهای پیشین نسبت به پسینیان یعنی انسانهای بعدی ظرفیتهای بالاتری داشته اندیعنی هرانسانی درظرفیت بعدی باقدرت کمتری به دنیامی آید .هرذره دارای پروتون است که خوددارای ذراتی است یکی ازذرات درون پروتون انسان راناشی می شودویکی دیگرازذرات داخل پروتون گیاه راناشی می شودویکی دیگرازذرات داخل پروتون حیوان راناشی می شود.همانگونه که خداونددرقرآن آورده است حیوانات وگیاهان وبقیه موجودات رامسخرانسان قراردادیم که دراین موردپروتون ذره انسانهای عالی مرتبه حیوانات وگیاهانی ازآنان منتج می شوندکه مثمرثمرتربوده وپرفایده ترندوذره هریک از انسانها دراینراستاحیوانات وگیاهانی ازآنان ناشی می شوندکه همانطورکه درقران آمده است خودازگروههایی تشکیل می شوندکه البته سرپرست آنان ذره حیوان یاگیاهی خاص است که ازذره انسانی خاص منتج می شود.مثلا درقرآن ازبعضی حیوانات نام برده شده است مانندگوسفندیاگاویاشترکه هرکدام ازذره انسانی برتروعالی منشا می گیرندوخیلی هم پرفایده هستندذره هرانسانی حیوان یاحیوانات وگیاه یاگیاهانی خاص رامنشاهستند وبه اصطلاح والدگروههایی ازحیوانات یاگیاهان هستندمثلا گوسفند به طورمثال مسخرحضرت اسماعیل علیه السلام است وازذره اومنشامی گیردولی گوسفندان زیرمجموعه ایی داردکه ازذره انسانهای دیگرهستندودراصطلاح فرزنداومحسوب می شوندواین درحالی است که انسانهای دیگرهیچ کدام شایسته اینکه درظرفیت ذره خوداولین گوسفند ازآنان به وجودآیدنیستند.درمقابل ذره انسانهای خبیث حیوانات وگیاهانی مضررامنشاهستندازجمله آنان ویروس کروناکه ازذره فردی خبیث نشات می گیرد .همانطورکه درقرآن آمده است تمامی حیوانات نیزدارای گروه وقبیله هستندوسخن می گویندوحضرت سلیمان وامام صادق علیه السلام نیزقادربه تشخیص کلام وگفتگوباحیوانات بوده اند.ذرات ازیک نوع نیزازلحاظ ژنوم فرق دارندیعنی هرذره ازاکسیژن باذره دیگراکسیژن تفاوت ژنوم دارد.یعنی ذره بنیادی اکسیژن که ازهبوط حضرت محمدصلوات ا...علیه ناشی می شوددارای اولین و بهترین ژنومازاین ذره است وبه اصطلاح ذره اکسیژن اوذره والداکسیژن است ولی انسانهای دیگرنیزمی توانندبه عنوان اکسیژن تجلی یابندکه هرکدامژنومشان بااکسیژن اول ودیگرذرات اکسیژن متفاوت است.این موضوع درموردسایرذرات نیزصدق می کندوبه این ترتیب همه انسانها درذرات وحیوانات وگیاهان این جهان سهمی دارند.درقران نیزبه این موضوع اشاره شده وبه والدوماولدسوگندخورده شده است.ذرات دارای دوقسمت پوسته وهسته هستندکه پوسته دارای ذره ایی است که منشا دیوان هست که درقرآن کریم آمده است گردانندگان سیارات هستندوهسته دارای سه ذره نوترون والکترون وپروتون هست که نوترون ذره ایی است که منشافرشتگان است والکترون منشا جنیان است که درسیاره مشتری زندگی می کنند وپروتون منشاانسان وحیوانات وگیاهان است البته خودپروتون شامل چندذره است که ذره ایی که انسان مربوط به آن است ازذره ایی که حیوان وذره ایی که گیاه ازآن ناشی می شودجداست. یعنی پس ازتشکیل نطفه اولین پروتونی که درذره تکثیرمی شودانسان یاگیاه یاحیوان ایجادمی شودواگربتوان آن ذره راشناسایی کردحتی می توان آن فردراشناخت که البته درقرآن آمده است که این امرجزبرخداوندامکان پذیرنیست اگربتوان به اطلاعات ژنی اولین پروتون تکثیرشونده درذره بنیادی بدن هرفرد یعنی اولین ذره ایی که تکثیرمی شودپی بردمی توان اطلاعاتی چون طول عمروسایرصفات آن فردوحتی اینکه آن شخص کیست رافهمید.ستاره شناسان قدیم دارای علمی بودندکه بااستفاده ازآن زمان به دنیاآمدن اشخاص مشهورراباتوجه به تولدقبلی آن شخص ومحل تولدقبلی اوتخمین میزدندمثلا ستاره شناسان زمان حضرت موسی زمان تولداوراتخمین زدند.ممکن است موسی علیه السلام درزمان قبل ازآن تاریخ بااسم دیگری درجای دیگربه دنیا آمده باشدکه چون جزپیامبران الوالعزم است بعیدبه نظرنمیرسد.در بیگ بنگیامه بانگ پس ازاینکه خداوندذرات بنیادی راآفریدیعنی برخی ازصفات خودرابه صورت ذرات تجلی دادذرات بنیادی که تعدادی ازآن به عنوان همان عناصرجدول تناوبی شناسایی شده اند باسرعت شگفت آوری تکثیروبایکدیگرامتزاج یافتندوسرعت این تکثیروتغییرات چنان بودکه صدایی خارج ازتصورایجادکردکه گوش هرجنبده ایی راکرمیکردوهرجنبده ایی رامنگ میکردبه همین علت به آن مه بانگ یابیگ بنگ می گویند.خداونداراده کردکه صفاتش به صورت ذرات هبوط وتجلی یابدهمانطوری که درقرآن کریم آمده اراده کند باش پس می شود وهفت شبانه روزباسرعت زایدالوصفی این ذرات تکثیروامتزاج یافتند.نروماده ووالدومولود درذرات نیزوجوددارد.براساس برآوردها می توان گفت حضرت مسیح ازذره بنیادی رادیم است.حضرت ابراهیم ازذره بنیادی لیتیم است .حضرت آدم ازذره بنیادی هلیم است.حضرت نوح ازذره بنیادی نیتروژن است.حضرت موسی ازذره بنیادی سیلیسیم است ویکی ازحیواناتی که درتسخیراوست وازذره اونشات می گیردماراست.حضرت اسماعیل ازذره بنیادی منیزیم است.حضرت یعقوب ازذره بنیادی نقره است .حضرت بنیامین ازذره بنیادی طلای سفیداست.حضرت یوسف ازذره بنیادی طلازرد است.حضرت ابالفضل ازذره بنیادی آلومینیوماست .حضرت یونس ازذره بنیادی یداست.حضرت شعیب ازذره بنیادی سرب است.حضرت لوط ازذره بنیادی جیوه است .کوروش کبیرکه درقرآن ذوالقرنین نامیده شده است از ذره بنیادی فسفراست وگیاه انگورازاونشات می گیرد.اکسیژن منشاشش دربدن است.مس منشا لنف دربدن است .آهن منشاخون دربدن است .زینک منشاپوست دربدناست.پتاسیم وسدیم تبادل بین سلولی راانجام می دهند.زمانتولدپیامبروائمه اطهارودشمنان آنان که درظلمات زندگی می کنندطبق محورایکس ها به یکدیگرنزدیک است.چون منفی یک فاصله کوتاه زمانی بایک داردمنفی یک شایدعمروبنعبدود بوده باشدهمانطورکه پیامبرفرمودندامروزتمام ایمان دربرابرتمام کفرایستاده است.پس نزدیک ترین لایه به مرکزساعت یعنی بهترین افرادتولدشان باتولدبدترین افرادهمزمانی داردویابه هم خیلی نزدیک است.یعنی می توان دوساعت رسمکردیکی درقسمت مثبت ها ویکی درقسمت منفی ها.هرچه ذرات به بی نهایت نزدیک می شوندلایه های ساعتهای رسم شده دردوطرف مثبت ومنفی ازهمدورترمی شوندیعنی زمان تولدخوبان بابدان فرق بیشتری داردوازهم فاصله زمانی بیشتری دارد.شایدهر انسانی روزی درجایی وزمان ومکانی دیگربه دنیا آمده باشندکه این حتماازرابطه ایی دقیق وقانون خاصی اطاعت می کند.ممکن است هرصفتی ازخداونددرچندذره یااسم تجلی یافته باشد.وانسانی هرباربااسمی دیگرکه ازذره ایی دیگرناشی شده است به وجودآید.مثلا حضرت هابیل علیه السلام که پسرحضرت آدم هستندوحضرت موسی علیه السلام که پیامبرالوالعزم است وازصفت شکورخداونداست وازذره سیلیسیم است وحضرت اسماعیل که اوهم ازصفت شکورخداونداست ازذره منیزیم است وحضرت امام رضاعلیه السلام که اوهم ازصفت شکورخداونداست درساعت نظم جهانی درعددهشت قراردارندفقط اسامی متفاوت داشته ودرزمان ومکانی متفاوت ازپدرومادری متفاوت به وجودآمده است.یادرموردحضرت امام سجادکه ازصفت حکیم است باحضرت عیسی علیه السلام که ازپیامبران اولوالعزم است وازذره رادیم است واوهم ازصفت حکیم است ونیزذوالقرنین که اونیزازصفت حکیم است ودرذره فسفرهبوط می یابد فقط اسامی متفاوت دارندوفقط درمکان وزمانی متفاوت ازپدرومادری متفاوت به دنیا آمده اند.ودرموردحضرت ابراهیم علیه السلام که ازپیامبران الوالعزم است و دارای رتبه وعدد۳درساعت جهانی است درذره لیتیم هبوط داردوحضرت شیث علیه السلام وحضرت یحیی علیه السلام وحضرت داوود علیه السلام وحضرت ایوب علیه السلام وحضرت عذیرعلیه السلام که درجدول تناوبی ازذره یکی ازعناصررادیواکتیواست وحضرت امام حسین علیه السلام که درذره آهن هبوط یافته است هم صدق می کندکه همشان عدد۳ درساعت جهانی دارندوفقط اسامی متفاوت دارندودرمکان وزمان متفاوت وازپدرومادری متفاوت به دنیا آمده اند. همچنین حضرت علی اسامی آدم ونوح ویوسف وخضرهم داشته اند.همچنین حضرت محمدصلوات ا...علیه اسم بنیامین هم داشته اندچنانچه درسوره یوسف به پیامبرخطاب شده هنگامی که برادران یوسف رابه چاه می انداختندتودرآنجانبودی.خودحضرت محمدصلوات ا...علیه هم حدیثی دارندکه میفرمایندمثل من باحضرت علی علیه السلام مانندمثل هارون است به موسی علیه السلام .یعنی به نوعی به برادری باحضرت علی اذعان دارندکه اونیزاسم دیگرش یوسف است. درموردسایرپیامبران الوالعزم هم این قضیه صادقه وممکنه که چندین اسم بزرگ داشته باشند.البته حضرت علی علیه السلام ممکن است اسم زرتشت نیزداشته باشدهمچنین ممکن است پدرحضرت مریم علیه السلام نیزبوده باشندوپدرحضرت موسی علیه السلام هم بوده باشند.حضرت محمدصلوات ا...علیه نیزاسم فریدون نیزداشته باشند.همچنین ممکن است حضرت زکریا علیه السلام وحضرت یعقوب علیه السلام وحضرت امام حسن عسگری علیه السلام هرسه ازصفت جمال خداوندنشات می گیرندوفقط درزمانی متفاوت ازپدرومادری متفاوت به دنیاآمده اندوسه اسم امام حسن عسگری علیه السلام باشندکه درساعت نظم جهانی درساعت ۱۱ است.همچنین حضرت امام جعفرصادق علیه السلام نامهای دیگر ممکن است اسم های حضرت سلیمان علیه السلام وحضرت اسحاق علیه السلام وحضرت هارون برادرموسی علیه السلام نیزداشته باشدوساعت ۶جهانی قراردارند.همچنین حضرت امام محمدباقرعلیه السلام نام دیگرش ممکن است حضرت شعیب علیه السلام باشدودرساعت۵جهانی قراردارد .همچنین حضرت امام موسی کاظم علیه السلام نام دیگرش حضرت صالح علیه السلام باشدودرساعت ۷جهانی قراردارد.همچنین حضرت امام علی النقی علیه السلام(هادی)ممکن است اسم دیگرش حضرت هودبوده باشدودرساعت۱۰ جهانی قراردارد.
من در هوش بعضیها موندم که میگن عکس ها فتوشاپه خب معلومه بچه ها میفهمه فتوشاپه . این عکس ها استفاده میشن تا شما بهتر درک کنید اما بجای فکر کردن میاین از روی عکس ها میگین که دروغه.
شما یا بچه سالین میاین نظر میدین یا جسمتون بزرگ شده اما مغزتون نه. این عکس ها شبیه سازی شدن تا افرادی که واقعا یکم دانش دارن و درس خوندن متوجه بشن.
شما که ادعا داری چرا با دورویی و بی خردی صحبت میکنی
نه حرفت مشخصه که دقیقا چی گفتی.
و اصلا معلوم نیست که خودت با این درک پایین چند کلاس سواد داری
همین افراد متفکری که شما بهشون میگی بی سواد!! کاملا با فهم و درک و شعور بالا صحبت کردن و حقیقت رو با منطق فوق العاده بالا ذکر کردن
و با صدق حقیقت گفته شون رو به راحتی بیان کردن
تنها بی سواد بی منطق و بی فکر تویی
که انگار کفر و شرک هم جزو ویژگی هات هستش
S.B.S
۱۱:۵۳ ۲۴ فروردين ۱۴۰۰
یک فردی نوشته بود انفجار چیزی رو بوجود نمیاره و بچه دو ساله هم میفهمه ، تو یا ما رو احمق فرض کردی یا اصلا درس نخوندی و هیچ دانشی توی اون مغزت نیست.
بدبخت کسی که باید با بچه ای مثل تو زندگی کنه
دلیل دوم این همه میلیارد میلیارد نظم و زیبایی در جهان هرنخود مغزی اگر یک درصد از ذهنش استفاده کند میفهمد که خالق و آفریننده و اداره کننده ای حکیم و توانا و بی نیاز دارد
وسلام
با خداوند تا بی نهایت فاصله داره و می تواند بی نهایت جدول تناوبی به شکل ساعت با عناصر دیگر روی آن قرار بگیره یعنی خداوند تا بی نهایت می تواند جهان های موازی به وجود بیاورد با عناصری که ما نمی شناسیم .در مرکز هر جدول تناوبی ساعتی عناصر گرانقیمت و با ارزش قرار دارند و هر چه از مرکز ساعت ها دور میشیم عناصر بی ارزش تر و نظم کمتر میشه . این عناصر درساعت تناوبی اول که ما می شناسیم با ساعت های تناوبی دیگر به صورت عددی و ذره ایی ربط هایی داره. مثلا ۱ با سیزده در بعضی خواص مشتر ک هستند مثلا در ساعت دوم هم که رسم میشه که از سیزده تا ۲۴ هست همان عناصر هستند که یک خانواده را تشکیل می دهند . در ضمن خودشان والد و مولود همدیگر هم قرار می گیرند می توان گفت در ساعت دوم مثلا ذره اکسیژنی که وجود داره از نظر ژنتیکی نسبت به اکسیژن اول خلوص کمتری داره یا هلیم و دیگر عناصر نیز همینطور .بنابراین مثلا آبی که از هیدروژن و اکسیژن ذراتی که دارای اعداد صفر تا ۱۲ هست ایجاد میشه نسبت به دیگر آبها گوارایی بیشتری داره .بعد مثلا خانواده بعدی از ذرات از ۱۳ تا ۲۴ رسم میشه که دارای عدد کوانتومی به همان مقدار هستند .خانواده اهل بیت اعداد صفر تا دوازده را دارند .بقیه مردم هم همین ذرات را دارند منتها از درجه خلوصشان کم می شود و هر چه قدر که از مرکز ساعت دور می شویم آب بدتر وشور مزه خواهد شد و بقیه عناصر و مواد نیز همینطور .در مورد فرشتگا ن که سنخیتی نوترونی از ذره انسانها دارند نیز همینطور هست از قدرت فرشتگان هر چه اعداد کوانتومی بالاتر رود کم می شود. البته فرشتگان به اختیار و دستور خداوند هستند و تخطی از فرمان حق نمی کنند . ایجاد جهان های موازی تا بی نهایت می تواند ادامه یابد.ساعت درساختار نظم جهانی نقش عمده ایی ایفا می کند .جدول تناوبی ساعتی یا به عبارت دیگر ساعت تناوبی درجهان خلقت می تواند تا بی نهایت ادامه یابد که ما در داخل یکی از این جهانها قرار داریم وجهان های موازی دیگری هستند با مواد وعناصر دیگر که شباهتهایی با عناصر جهان ما دارند .به این ترتیب ارتباط فیزیک و شیمی و زیست و ریا ضی و فلسفه به زودی راههای بیشتری را بر روی دانشمندان باز خواهد کرد. گیاهان و حیوانات و دیوان و جن ها و ملا یک هر کدام از نظر ژنی با انسان شباهتهایی دارند و هر کدام با انسان خاصی نزدیکی ژنی و دی ان آیی نزدیک و ویژه دارند که شاید درآینده نزدیک به روش علمی نیز مشخص شود.
و نیتروژن و طلا به یکدیگر قابل تبدیلند می توانند خطرات را از بین ببرند و سود آور هم باشه . ولی مس و طلا به یکدیگر قابل تبدیل نیستند و شاید یک عنصر دیگه بوده است .ید وقتی مولود هیدروژن می شود مس می شود .
ربط دقیق ژنی با اولین گل لاله داشته است وبقیه لاله ها از آن به وجود آمده است بنابراین عطر خاص لاله هم مخصوص آن زوج انسان خاصه .
با خداوند تا بی نهایت فاصله داره و می تواند بی نهایت جدول تناوبی به شکل ساعت با عناصر دیگر روی آن قرار بگیره یعنی خداوند تا بی نهایت می تواند جهان های موازی به وجود بیاورد با عناصری که ما نمی شناسیم .در مرکز هر جدول تناوبی ساعتی عناصر گرانقیمت وبا ارزش قرار دارند وهرچه از مرکز ساعت ها دور میشیم عناصر بی ارزش تر و نظم کمتر میشه . ایجاد جهان های موازی تا بی نهایت می تواند ادامه یابد.
میشه لطفا بگید این صحبت ها از چه منبع یا از روی چه اساسی بیان شده است /ممنون میشم . دوست دارم بیشتر بدونم .
شما یا بچه سالین میاین نظر میدین یا جسمتون بزرگ شده اما مغزتون نه. این عکس ها شبیه سازی شدن تا افرادی که واقعا یکم دانش دارن و درس خوندن متوجه بشن.
نه حرفت مشخصه که دقیقا چی گفتی.
و اصلا معلوم نیست که خودت با این درک پایین چند کلاس سواد داری
همین افراد متفکری که شما بهشون میگی بی سواد!! کاملا با فهم و درک و شعور بالا صحبت کردن و حقیقت رو با منطق فوق العاده بالا ذکر کردن
و با صدق حقیقت گفته شون رو به راحتی بیان کردن
تنها بی سواد بی منطق و بی فکر تویی
که انگار کفر و شرک هم جزو ویژگی هات هستش
بدبخت کسی که باید با بچه ای مثل تو زندگی کنه
بمب اتم بنداز رو روستای کوچولوتون ببين چه اتفاقی میفته
بی سواد بی خرد